The Last of Us: Part 2 و نمایش زوایای تاریک طرفداری از بازیها در فضای مجازی
وقتی تعصب زیاد از حد، باعث بروز جنگ جهانی مجازی دیگری شد...
چند هفتهی پیش، The Last of Us: Part 2 بالاخره و پس از حواشی بسیار زیاد، روانهی فروشگاهها شد و در دسترس مخاطبانش قرار گرفت. فارغ از این مسئله که بازی چگونه عمل کرد و چقدر مورد قبول منتقدان و طرفدارانش قرار گرفت، این ظاهر شدن زوایای تاریک طرفداری از بازیها با تمام قوایش بود که نظر همه را به خودش جلب کرد. اکنون تقریبا به هر گوشه از فضای مجازی که سر بزنید، عدهای را پیدا خواهید کرد که بلانسبت برخی از دوستان، همانند سگ و گربه در حال حمله به یکدیگر هستند. دلیل چنین اتفاقی هم مثل همیشه، ترول شدن این بازی از سوی یک عدهی خاص و خودزنی کردن عدهی دیگر برای دفاع از آن است. برای همین، تصمیم گرفته شد که در قالب این یادداشت، از خجالت هر دوی این گروهها در بیایم و چند کلمه حرف حساب با آنها بزنم.
دقت داشته باشید که در این یادداشت نمیخواهم همه را به طور کلی در یک دسته قرار دهم و آنها را یکسان خطاب کنم. چون مسلما افرادی وجود دارند که علیرغم احساساتشان نسبت به یک محصول، همواره تمایل دارند که به صحبتهای دیگران و انتقادات آنها گوش فرا داده و به صورتی محترمانه و منطقی بحث کنند. روی صحبت من با آن عدهی افراطی و تندرویی است که بحثهای آنلاین در مورد این بازی را برای همه به جهنم تبدیل کرده و فکر میکنند پرستش بازیها و کمپانیهای سازندهشان یا تخریب کردن آنها، برایشان سودی دارد و خیلی وفادار یا گردن کلفت جلوه میکنند.
طرفداران معتصب
شاید سمت تاریک جامعهی طرفداری این بازی، یکی از واضحترین نمونههای موجود باشد. اکنون به هر سایتی که پا بگذارید، افرادی را خواهید دید که در وصف بازی و سازندگانش به سراییدن شعرها و نوشتن نثرهایی میپردازند که تن امثال حکیم ابوالقاسم فردوسی و سعدی شیرازی را در قبرهایشان میلرزانند، چند گیگابایت اسکرینشات از بقیه برای بازخواست کردنشان در اختیار دارند و هر کسی که انتقادی به رفتارهایشان داشته باشد را حسود یا مایکروسافت / پیسی فن خطاب کرده و جوری واکنش نشان میدهند که انگار به ناموسشان توهین شده است. نمونهی بارز این ادعا هم، آن خبر دروغین توهین صفحه فیس بوک کوجیما پروداکشنز به این بازی بود. زمانی که شاهد بودیم همان عدهای که کوجیما را همچون خدا میپرستیدند، بدون تحقیق در مورد این موضوع و یا آشنایی پیدا کردن با قوانین فعالیتهای مجازی در استودیوهای گیمینگ، هر ناسزایی که از ذهنشان تراوش میکرد را به او نسبت دادند و پس از مشخص شدن واقعیت ماجرا، طوری رفتار کردند که انگار نه انگار چیزی گفته بودند!
این عده به کنار، حتی یک سری هم طوری رفتار میکنند که انگار عیسی مسیح از نزد خداوند به سوی ما آمده و The Last of Us: Part 2 را به عنوان تحفهای الهی برایمان به ارمغان آورده است! یعنی آنقدر بازی را بی نقص میبینند که هر گونه انتقاد برایشان به مانند یکی از هفت گناه کبیرهی مرگبار جلوه میکند. از بد روزگار، این رفتاری است که حتی در میان منتقدان سرتاسر جهان نیز رویت میشود. از تمثیل این بازی به عناوین شناخته شدهای مثل فهرست شیندلر و سایر بازیها به جان ویک گرفته، تا خرواری از تعریف و تمجید با سخنان عجیب و بیربطی همچون وسط کشیدن تجربهی چند ثانیهای پدر و مادرشان از آن بازی و مسحور شدنشان و از این قبیل حرفها!
نمیدانم این عبارت را چند بار شنیدهاید، ولی لازم است که آن را باری دیگر برایتان ذکر کنم: کمپانیهای بازیسازی، دوست شما نیستند. برای آنها هیچ اهمیتی ندارد که شما در حال تعریف کردن از بازیهایشان هستید یا حاضرید خودتان را به خاطرشان شرحه شرحه کنید. اکثریت آنها حتی شما را آدم هم حساب نمیکنند. تنها چیزی که برای خیلی از ناشرین و بازیسازان بزرگ اهمیت دارد، این است که بازیهایشان را بخرید، حسابی از آنها تعریف کنید، تحت تاثیر ایدئولوژیهای نویسندگان و جناب کارگردان قرار بگیرید و در صورتی که خواستید چیزی خلاف اینها بگویید یا انتقادی کنید، جرئت چنین کارهایی را نکرده و دهانتان را محکم ببندید. در غیر این صورت همانند Jeff Gerstmann که به خاطر یک نقد منفی (بر Kane & Lynch 2) از گیم اسپات اخراج شد، یا یک بلایی بر سرتان میآید و یا همه بر سرتان خواهند ریخت و تلاش خواهند کرد که شما را به عبارتی کنسل کنند.
بازیسازان بزرگ برای دفاع از محصولشان به کمک شما نیازی ندارند. چون در صورتی که بخواهند چنین کاری انجام دهند، خیلی راحت میتوانند توسط ارتش وکلایشان و یا تهدیدهای پی در پی، به اهدافشان برسند. پس فکر نکنید که دعوا کردن بر سر کیفیت یک بازی و یا پرستش آن همانند یک خدای دروغین، خیلی شما را وفادار جلوه میدهد. برعکس، چنین موضوعی بیشتر شما را به مانند یک موجود بی منطق به سایرین نشان میدهد. این بازی یکی دیگر از محصولات ساخته شده در دنیای سرگرمی است و هر کسی حق دارد که آزادانه، نظرش را با دلیل و منطق بیان کرده و به خاطر آن مورد حمله قرار نگیرد. پس کمی بزرگ شوید، انتقاد پذیر باشید و صرفا به خاطر پشتیبانی از برند محبوبتان به هر کاری دست نزنید.
مخالفان معتصب
در سمت دیگر زمین مبارزه، ما با مخالفان The Last of Us: Part 2 روبرو هستیم. افرادی که ظاهرا هیچ مشکل واضح و یا دلیل منطقیای برای بحث کردن با دیگران ندارند، تنها مشوقشان برای مخالفت با این بازی، به تکرار طوطیوار سخنان دیگران و یا ترول کردن بقیه خلاصه میشود و تنها به قصد متلک پراکنی زندگی میکنند. این افراد ذات طرفداران بازی را میشناسند و میدانند در صورتی که چیزی علیه بازی بگویند، همه به سمتشان حملهور شده و سعی در دفاع از محصول محبوبشان میکنند. برای همین، تمام تلاششان را میکنند که برای دیده شدن و مهیا کردن سرگرمی خودشان هم که شده، به یاوه گویی در مورد محصولات مختلف پرداخته و واکنش بقیه را نظارهگر باشند.
اما دایره فعالیتهای این عده فقط به همین مورد خلاصه نمیشود. چون تعدادی از دوستانم عنوان کردهاند که تنها به خاطر انجام دادن این عنوان، مورد حمله عدهای قرار گرفتهاند و انواع و اقسام لغتها به آنها نسبت داده شده است. واقعا چرا شاهد چنین رفتارهای بچگانهای هستیم؟ این که هر کس دوست دارد چه بازیهایی را انجام دهد و به چه دلیلی سراغشان برود، به خودش بستگی دارد. این یک انتخاب و اولویتبندی شخصی است و بعضیها باید یاد بگیرند که تا زمانی که شخصی به وادی فعالیتهای خطرناک وارد نشده، به انتخابها و علایق آنها احترام بگذارند، حتی اگر محصولاتی که سراغشان میروند را نپسندند.
این عده اکنون دو راه پیش روی خود دارند. آنها میتوانند تمام تلاششان را برای بهتر شدن و داشتن صحبتهای عاقلانه و مفید با بقیه به کار بگیرند و بهتر از چیزی که اکنون هستند، بشوند. یا این که میتوانند به همین راهی که در حال طی کردنش هستند، ادامه داده و همچنان یک ترول اینترنتی غمگین، تنها و رقتانگیز که هیچ چیز مفیدی به بحثها اضافه نمیکند و در عوض، همه چیز را از روی کوته نظر بودن به مسخره میگیرد، باقی بمانند. در صورتی هم که آنها همچنان راه دوم را انتخاب کنند، حاضرم به شما اطمینان بدهم که هیچ کس آنها را به یاد نخواهد آورد.
سازندگان معتصب
دعواهای بین طرفداران و مخالفان این بازی، به اندازهی کافی خانمان سوز شده است. اما در کمال ناباوری، یک سری از افراد دخیل در ساخت بازی هم کم در دامن زدن به آتش درگیریها بیتاثیر نبودهاند. نمونهاش خود کارگردان بازی که مداوما قسمتهای مختلف از بازی (و مخصوصا آن سکانسی که برای جلوگیری از فیلتر شدن سایت نمیتوانم به آن اشاره کنم!) را مورد پرستش قرار میدهد و یا جناب تروی بیکر که با جملهای بی ربط از تئودور روزولت، عملا به کل منتقدین The Last of Us: Part 2 توهین کرده و نظرات آنها را بی اهمیت میشمارد. بعد از مشاهدهی رفتارهای غیرحرفهای و سوال برانگیز امثال جناب بیکر، واقعا این سوال مطرح میشود که وقتی حتی یکی از صداگذاران این عنوان، به عنوان فردی که مشخصا به سطح مناسبی از بلوغ ذهنی رسیده، تحمل نظرات منفی و انتقادات وارد شده به محصولی که در ساخت آن مشارکت داشته را ندارد و همچون یک فنبوی بیمنطق به سایرین میتازد، دیگر چه انتظاری میتوان از بقیه داشت؟
آیا The Last of Us: Part 2 یک عنوان فوقالعاده است؟ مسلما بله. آیا این بازی هیچ عیب و نقصی ندارد؟ مسلما نه. هیچ بازیای کاملا بینقص نیست و هر شخصی بسته به اولویتها، داشتن حس تعلق خاطر و میزان سختگیری و شانسی که دارد، نتیجهگیری متفاوتی از یک بازی خواهد داشت و بعضی از ایرادات آن، بیشتر یا کمتر به چشمش خواهد آمد. به عنوان مثال، خود من در حین مراحل نقد و بررسی بازی Furi، با یک باگ در آن روبرو شدم که نه تنها مانع از ادامه دادنش پس از نابود کردن یک باس شد، بلکه پس از بارگذاری دوبارهی فایل ذخیره، باعث شد که باس فایت بعدی به طور کامل رد شود و از مرحله ۳ به مرحله ۵ وارد شوم! حالا بگردید و یک نفر دیگر را پیدا کنید که با چنین باگی در طول آن عنوان روبرو شده باشد! یا حتی پس از بازگشتن به مطالب قبلیم و بررسی آنها متوجه شدم که در مواردی کاملا جانب دارانه برخورد کردهام و به خاطر حسی که نسبت به یک عنوان داشتهام، بعضی از مشکلات آن را نادیده گرفتهام. یک نمونهی آن هم نقد و بررسی Street Fighter V در پردیس گیم است که طراحیهای دو بعدی کاتسینهایش دست کمی از فاجعه ندارد، ولی آنها را خوب قلمداد کرده بودم.
دقت داشته باشید که نمرات داده شده به بازیها و میزان متای آنها، ملاکی بر خوب یا بد بودن آنها نیست. آنها فقط یک عدد هستند و این محتویات نقدهاست که باید مهم تلقی شوند. نقدها اینجا هستند تا تصمیمگیری برای خرید یک بازی را برای شما سادهتر کنند، نه این که همچون پیامهای الهی، بی نقص و کاملا درست تلقی شوند. در نتیجه بررسی نظرات مختلف، شنیدن نظرات موافق و مخالف و پیدا کردن آن نقدهایی که از نظر داشتن اطلاعات مفید، غنیتر از سایرین هستند، میتواند ذهنیت بهتری در مورد یک عنوان به شما بدهد.
بنابراین، طرفداری بیش از حد از یک عنوان، توهین کردن به منتقدان آن و خوار شمردن نظراتشان، شما را برتر از سایرین نشان نمیدهد. مخالفت بیش از حد با یک عنوان و تلاش برای تخریب کردن آن یا طرفدارانش به هر قیمت هم شما را روشنفکر نشان نمیدهد. در هر دوی این سناریوها، شما تفاوتی با یک موجود از خود راضی و مغرور که ارزشی برای سایرین و نظراتشان قائل نیست، ندارید. پس از این رفتارها دست بردارید، سعی کنید منطق و درک را جایگزین طرفداری و نفرتتان کنید، اعصاب دیگران که فقط میخواهند بحثهای مفید داشته باشند و یا از بازی خود لذت ببرند را خورد نکنید و کاری نکنید که فضای گیمینگ کشور از این چیزی که هست، مسمومتر و غیرقابل تحملتر شود.