کمپانی “کریستال داینامیکز” (Crystal Dynamics) برای سالیان سال به عنوان “استودیوی توم ریدر” (Tomb Raider) شناخته میشد. این شرکت از سال ۲۰۰۶ تا پایان سال ۲۰۱۶ فقط و فقط روی فرنچایز Tomb Raider و البته سری فرعی Lara Croft کار میکردد؛ تا این که کمپانی Square Enix امتیاز ساخت بازی Avengers را از Marvel بدست آورد و سپس مسئولیت ساخت آن به استودیوی کریستال داینامیکز واگذار شد، آن هم درحالی که کریستال داینامیکز همچنان درگیر سگانهی ریبوت توم ریدر بود. بنابراین نسخهی پایانی توم ریدر توسط استودیوی Eidos-Montréal ساخته شد و البته از لحاظ کیفی هم پایینتر از نسخههای پیشین خود قرار گرفت. در همین حین، استودیوی کریستال داینامیکز سخت مشغول جذب نیروی جدید و توسعهی بازی Marvel’s Avengers بود. حال پرسش اصلی این است که آیا کریستال داینامیکز در ارائهی یک تجربهی خوب در دنیای Avengers موفق بوده است؟! آیا سرمایه گذاریهای کلان آنها به قیمت رها کردن توم ریدر و افت کیفی نسخه پایانی آن ارزشش را داشت؟ برای دریافت پاسخ این پرسش، تا ادامهی مطلب و نقد و بررسی ما از بازی Marvel’s Avengers همراه باشید!
عنوان Marvel’s Avengers دارای دو بخش اساسی است: کمپین داستانی و بخش War Zones . کمپین داستانی همانطور از اسمش پیداست، یک روایت داستانی و تجربهای سینماتیک را ارائه میدهد که انجام آن حدود ۱۰ تا ۱۲ ساعت زمان میبرد. از طرف دیگر، بخش War Zones صرفا دارای مراحلی با ساختارهای مشخصی است که میتوانید آنها را به تنهایی و یا با دوستانتان انجام دهید.
بخش داستانی Marvel’s Avengers در سطح قابل قبولی قرار دارد؛ داستان بازی به صورت کلی خوب و جالب است و در القای حس قصههای ابرقهرمانمحور کاملا موفق میباشد. همانطور که انتظار میرفت، ستپیسهای هیجانانگیز و سورپرایزهای جالبی هم در مراحل داستانی بازی گنجانده شدهاند. شخصیتهای بازی نیز هرچند که از بازیگران متفاوتی نسبت به فیلمهای Avengers استفاده میکنند، در نهایت پردازش خوب و قابل قبولی دارند؛ هرچند که حضور شخصیت Kamala Khan به عنوان نقش اصلی داستان، تجربهی Avengers را نسبت به هر زمان دیگری نوجوانانهتر کرده است اما در نهایت داستان بازی Marvel’s Avengers قطعا مورد رضایت طرفداران و دوست داران دنیای ابرقهرمانها قرار خواهد گرفت.
عنوان Marvel’s Avengers دارای سیستم مبارزات نسبتا خوبی بوده و هر کدام یک از ۶ شخصیت اصلی بازی، تجربهی متفاوتی را در بخش مبارزات ارائه میدهند؛ از پروازهای شخصیت Iron Man گرفته تا پرشهای غولآسای Hulk! هر کدام از آنها استایل مبارزهی متفاوتی دارند و دارای سیستمهای ارتقای تواناییهای منحصر به فردی هستند که تاثیرات به خصوصی روی حفظ جذابیت مبارزات میگذارند. سازندگان همچنین سعی کردهاند که با اضافه کردن قابلیت “جاخالی دادن” (Dodge) و “برگرداندن ضربات” (Parry) به سیستم مبارزات بازی عمق بخشیده و از تبدیل شدن گیمپلی بازی به تجربهای که در آن صرفا دکمهها را میفشارید (Buttons Mashing) جلوگیری کنند، اما متاسفانه این روش چندان کارآمد نیست. صحنههای مبارزهی بازی معمولا به قدری شلوغ شده که دیگر فرصت دقت و توجه به این دو قابلیت وجود ندارد و این قابلیت ها به راحتی فراموش میشوند. از طرف دیگر، مشکلات فنی در عملکرد بازی و افتفریمهای شدید در محیطهای شلوغ نیز این قضیه را بدتر هم میکنند. در نتیجه، شاید چند ساعت ابتدایی و تماشای ابرقهرمانهایی که قدرتهای مختلف و استایل مبارزهی کاملا متفاوتی دارند، بسیار جذاب به نظر برسد اما پس از چند ساعت، کاملا تکراری شده و جذابیت خود را از دست میدهند.
و اما طراحی مراحل! بازی Avengers دارای یکی از فاجعهبارترین طراحی مراحل در طول کل نسل هشتم است. درحالی که طراحی و تنوع مراحل بازی در طول بخش کوتاه کمپین داستانی صرفا “قابل تحمل” هستند، در بخش مجزای War Zones بازی را به تجربهای به شدت تکراری، خستهکننده و حتی توهینآمیز تبدیل میکنند! بازی دارای تعداد بسیار محدود و انگشت شماری از محیطهای مختلف بوده که تمامی مراحل بازی چه در بخش کمپین و چه در بخش War Zones در آنها رخ میدهند؛ محیطهایی که پس از سپری کردن کمتر از ۲۰ ساعت در بازی، مطمئنا صدها بار از آنها گذشتهاید! از طرف دیگر، ماموریتهایی که در طول هر مرحله به شما محول میشوند نیز شدیدا تکراری و محدود هستند و صرفا به “شکست دادن تعدادی از دشمنان” ، “تصرف و حفظ تعدادی محیط به خصوص” و یا “دفاع از اشخاص و مکانهایی خاص” محدود میشوند. این درحالیست که مراحل War Zones با توجه به فرمول کلی بازی به عنوان یک بازی سرویس محور، اصلا با این هدف ساخته شدهاند که بازیکنان ساعتها وقتشان را در آنها سپری کنند تا بتوانند قهرمانان بازی را ارتقاء دهند، ابزارهای قویتر بدست آورند، و یا ماموریتهای فرعی و روزانهای که کسب کردهاند را انجام دهند. علیرغم اینکه چنین سیستمی “عملی” است و در گذشته توسط عناوینی همچون Destiny و یا The Division به بهترین شکل ممکن مورد استفاده قرار گرفته شده، عنوان Marvel’s Avengers با ارائهی ضعیفترین، سطحیترین و تکراریترین طراحی مراحل ممکن، یک شکست بزرگ در استفاده از این سیستم محسوب میشود. درواقع طراحی مراحل بازی به قدری ضعیف است که حتی سیستم مبارزات جذاب بازی نیز خیلی زود تکراری و خسته کننده گشته و ارزش تجربهی بازی به شدت کاهش مییابد.
از طرف دیگر، بازی مملوء از انواع و اقسام آیتمهای مختلف است که وابسته به خرید درون برنامهای هستند. البته شما میتوانید با بازی کردن و کسب امتیاز درون بازی هم آنها را بدست بیاورید ولی بیایید صادق باشیم؛ برای بازکردن این آیتمها بدون پرداخت هزینهی مالی، باید صدها ساعت از وقت خود را در بازی و انجام آن مراحل تکراری و خستهکننده هدر دهید! و ما داریم درمورد ۶ شخصیت که هر کدام دارای انواع و اقسام لباسها، ایموتها، تیکداونها و غیره هستند و سیستمی که به ندرت به شما امتیاز میدهد تا مجبور به هزینه کردن شوید، صحبت میکنیم! این درحالیست که برخی از آیتمها با استفاده از پول درون بازی قابل خریداری نیستند و از طرف دیگر، قیمت آنها در فروشگاه بسیار بالا میباشد، حتی بالاتر از ارقامی که در بازیهای رایگان (Free To Play) مشاهده میشود.
سیستم ارتقای بازی دارای دو بخش است: ارتقای شخصیت و ارتقای لوازم هر کرکتر. ارتقای شخصیت کاملا واضح است و مشابه آن را در هر بازی دیگری دیدهایم؛ به این صورت که شما هر بار که “لولآپ” (Level Up) میشوید، میتوانید یک قابلیت جدید برای شخصیت خود دریافت کنید. اما ارتقای لوازم هر کرکتر به چه صورت است؟ شما ابزار (درواقع Gearـهایی) هم در طول مراحل بدست میآورید که میزان قدرت (در بازی با واژهی Power شناخته میشود) شخصیتتان را معین میکنند. درحالی که این ایده روی کاغذ بسیار جالب است، در عمل به دلیل بیش از حد بودن انواع Gearـها، تعدادی که در هر مرحله کسب میکنید، و سقف لِوِلی که در طول کل بازی دارند، چندان جالب و کارآمد نیستند و میتوانند حوصلهی بازیکن را سر ببرند چرا که هر چند دقیقه یکبار باید به منوی بازی رفته و گیرهای جدیدی که بدست آوردهاید را جایگزین گیرهای قبلی کنید…
خارج از بحث ضعفهای بیشمار بازی، باید اعتراف کنم که Marvel’s Avengers از لحاظ گرافیکی یک دستاورد خیرهکننده است! بازی از گرافیک و جلوههای بصری فوقالعادهای برخوردار است که به راحتی کنسولهای این نسل را به چالش میکشد و حتی کنسولهای میاننسلی هم به طور کامل قادر به پاسخگویی آن نیستند. نورپردازی بازی عالی بوده و بافتها نیز در بیشتر قسمتهای اصلی بازی از کیفیت خوبی برخوردارند. همانطور که پیشتر گفتیم، تعداد محیطهای بازی کم بوده و با در نظر گیری مقیاس کلی بازی یک ضعف بزرگ محسوب میشوند اما از نظر تنوع جغرافیایی، رنگآمیزی و همچنین آب و هوایی طراحی بسیار خوب و زیبایی دارند.
همانند نسخهی بتا، بازی نهایی نیز روی دو کنسول ایکس باکس وان و پلیاستیشن ۴ با رزولوشن متغیر بین 1080p و 720p اجرا میشود و نرخ فریم آن تقریبا بین ۲۵ تا ۳۰ میباشد. بازی روی کنسولهای میان نسلی دارای دو گزینهی گرافیکی متفاوت میباشد: “گرافیک بهتر” (4K) و “عملکرد بهتر” (Highest Performance).
اگر گرافیک برایتان مهمتر است، میتوانید بازی را با رزولوشن 4K اجرا کنید که در این حالت، نرخ فریم بازی روی ۳۰ قفل خواهد بود. اما اگر عملکرد و روانبودن گیمپلی بازی برایتان مهم است، میتوانید بازی را روی حالت Highest Performance اجرا نمایید که رزولوشن 1080p ارائه میدهد و قفل نرخ فریم بازی را آزاد میکند. متاسفانه نرخ فریم بازی در این حالت اصلا روی ۶۰ ثابت نیست و گاها حتی به زیر ۳۰ هم کاهش پیدا میکند و در صحنههای شلوغ، تجربهی بازی حتی آزار دهندهتر هم میشود. درواقع کنسولهای میان نسلی بازی را با گرافیکی خیرهکننده و عملکرد بسیار بهتری نسبت به کنسولهای پایه اجرا میکنند اما با این حال، حتی روی کنسول ایکس باکس وان ایکس که بهترین خروجی را دارد نیز شاهد افت فریمهای شدید در برخی از مناطق بسیار شلوغ بازی (به ویژه در بخش چند نفره) هستیم.
در رابطه با عملکرد بازی باید بدانید که عملکرد فنی آن در وضعیت افتضاح و فاجعهباری قرار دارد و بازی مملوء از باگها و گلیتچهای آزاردهنده است، که برخلاف اکثر باگهایی که در بازیهای امروزی میبینیم، تاثیر مستقیم و فاحشی بر تجربهی بازی میگذارند! مشکلات فنی بازی در تمامی قسمتهای آن پراکنده هستند؛ از باگهای موجود در سیستم اچیومنتها/تروفیها و بتلپس بازی گرفته تا مواردی که باعث غیب شدن دشمنان و حتی باسفایتهای بازی و یا گیر کردن آنها درون سطوح و دیوار میشوند. مجددا باید تاکید کنم که مشکلات فنی بازی مستقیما روی گیمپلی و تجربهی شما از بازی تاثیر میگذارند و میتوانند باعث شوند که ساعتها با باسفایتی مبارزه کنید که با نزدیک شدن به وی غیب میشود و یا سعی کنید دشمنی که درون یک دیوار گیر کرده را شکست دهید تا مرحلهی مورد نظر را به پایان برسانید! یا حتی با سیستم بتلپس و آیتمهایی که بدست آورده بودید سر و کله بزنید! برخی از باگهای موجود در بازی:
به کادر بازی و فاصلهی بین آن و افکت یخ زدگی دقت کنید!
صداگذاری بازی در سطح خوبی قرار دارد و درواقع از معدود نکات مثبت بازی محسوب میشود؛ از صداپیشگان بازی و موسیقیهای لایسنس شده گرفته تا صداگذاری اجسام و مبارزات و دشمنان. هر کدام از شخصیتهای اصلی بازی سلاح متفاوتی دارند و طبیعتا صدای برخورد هر اسلحهای با دشمن، باید متفاوت باشد که خوشبختانه در Avengers صداگذاری حرکت کردن و دویدن، برخورد اجسام و سایر صداهایی که در طول مبارزات تولید میشوند، بسیار رضایت بخش هستند.
در نهایت، به این نتیجه میرسیم که بازی Marvel’s Avengers یکی از ناامیدکنندهترین و ضعیفترین تجربههای اخیر است که تجربهای خستهکننده و فراموش شدنی را ارائه میدهد؛ شاید در ظاهر بازی پر زرق و برقی به نظر برسد، اما تجربهی نهایی آن بسیار سطحی و تکراری بوده که صرفا بر نام و شهرت فرنچایز Avengers متکی میباشد. با توجه به سرویس محور بودن بازی، امکان بهبود آن در آینده وجود دارد اما در حال حاضر و در شرایط کنونی، به هیچ عنوان تجربهی بازی Marvel’s Avengers را پیشنهاد نمیکنیم.
در نهایت، به این نتیجه میرسیم که بازی Marvel’s Avengers یکی از ناامیدکنندهترین و ضعیفترین تجربههای اخیر است که تجربهای خستهکننده و فراموش شدنی را ارائه میدهد؛ شاید در ظاهر بازی پر زرق و برقی به نظر برسد، اما تجربهی نهایی آن بسیار سطحی و تکراری بوده که صرفا بر نام و شهرت فرنچایز Avengers متکی میباشد. با توجه به سرویس محور بودن بازی، امکان بهبود آن در آینده وجود دارد اما در حال حاضر و در شرایط کنونی، به هیچ عنوان تجربهی بازی Marvel’s Avengers را پیشنهاد نمیکنیم.
+ گرافیک و صداگذاری عالی
- طراحی مراحل افتضاح
- و برای بار سوم: فاجعهبار بودن مراحل بازی!
- مشکلات فنی در عملکرد بازی
-باگها و گلیچهایی که به تجربهی بازی آسیب میزنند
- پرداختهای درون برنامهای