چرا گیمینگ در ایران به “آدم بده” ماجرا تبدیل شده است؟
و چه افرادی در رخ دادن این اتفاق نقش داشتهاند؟
اگر جزء جامعه گیمرهای حرفهای کشور بوده باشید، قاعدتا با جو فوقالعاده منفیی که علیه گیمینگ در ایران به پا شده و اکنون بیشتر به یک میدان نبرد شباهت پیدا کرده است، آشنایی دارید. اکنون به وضعیتی رسیدهایم که گیمینگ در نظر خیلیها، یک عمل قبیح یا گناهی کبیره به شمار میرود و خود بازیها هم صرف نظر از محتوایشان، ابزارهایی برای شست و شوی مغز مخاطبین و عوض کردن عقایدشان نامیده شدهاند. اما سوال اینجاست که چرا چنین وضعیتی در کشور حکم فرما شده است و چرا هیچ نشانهی امیدوار کنندهای از بهتر شدنش قابل رویت نیست؟
جواب این سوال، چیزی جز فرهنگسازی اشتباه گیمینگ در کشورمان و دادن اطلاعات غلط به خانوادهها نیست. انسانها همواره نسبت به چیزی که آن را نمیشناسند، احساس تنفر و یا ترس از خودشان بروز میدهند و معمولا در مسیر یافتن حقیقت و یا کسب اطلاعات بیشتر قدم برنمیدارند. در نتیجه، آنها تمایل بیشتری برای سرکوب کردن چیزی که با آن آشنایی ندارند، خواهند داشت. از آنجایی هم که گیمینگ یک سرگرمی نسبتا تازه در ایران محسوب میشود و نسلهای مختلف سنی، تعاملات متفاوتی با این مدیوم نسبت به یکدیگر داشتهاند، جای تعجبی ندارد که یک سریها کلا از ویژگیهای خاص آن اطلاعی نداشته باشند و یا بخواهند با آن مخالفت کنند.
در چنین شرایطی، تنها ارائه دادن اطلاعات درست به قشر کم اطلاع جامعه است که میتواند وضعیت را برای استفاده درست از این صنعت فراهم کند. با این حال اما متاسفانه شاهد این هستیم که منابع و روشهای اطلاع رسانی به مردم برای آشنا کردنشان با این سرگرمی، اصلا در وضعیت مساعدی نیست. یعنی به جای این که برای بهرهوری بیشتر از این صنعت میلیارد دلاری تلاش شود، همگان را یا در حال پخش اطلاعات غلط و تلاش برای پاک کردن صورت مسئله اصلی میبینیم، شاهد اظهار نظر افرادی در این باره هستیم که پشیزی در مورد گیمینگ نمیدانند و یا این که اقداماتی را شاهد هستیم که به خاطر بروز اشتباهات اساسی در تنظیم آنها، بدتر به فرهنگسازی گیمینگ در کشور لطمه وارد میکنند.
اما خب، چه کسانی و به چه دلیلی باعث شدهاند که چنین اتفاقی بیفتد؟ تمام این اتفاقات از نظر این نویسنده، نتیجه اعمال یک عده خاص و گروههایی است که باعث شدهاند کار به چنین جایی کشیده شود. گروههایی که به دلایل مختلف، از دشمنی واضح گرفته تا بی خیالی و مقابله نکردن به مثل، باعث شدند تا گیمینگ در ایران به قدری منفور شده و به بازیچه گرفته شود که نه تنها هیچ کس اندک احترامی برای بازیسازان، ژورنالیستها و بازیکنان کشورمان قائل نباشد و همه را بی عرضه بدانند، بلکه تقصیر هر اتفاق بدی را نیز به گردن این صنعت و مخاطبانش بیندازند و سعی در یافتن حقیقت نکنند.
صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران
هیچ شکی در این نیست که صدا و سیمای کشورمان، یکی از بزرگترین نقشها در تخریب فرهنگ گیمینگ در جامعه را بر عهده دارد. درست در روزگاری که رسانههای ملی ما میتوانند شرایط را برای بهرهوری از این صنعت چند میلیارد دلاری فراهم کرده و سطح دانش مردم را نسبت به گیمینگ بالا ببرند، فاز منفی برداشته و در عوض، با تمام قوا مشغول تخریب این صنعت و فعالان آن هستند. از مستندهایی همچون بیراهه و معرفی کردن بازیها به عنوان دلیل جفتک انداختن بچهها در خواب گرفته (شوخی نمیکنم) تا حملهور شدن به سمت استریمرها و کلاهبردار خواندن آنها در یکی از شبکههای استانی و یا حتی دعوت از رائفی پورها برای بیان کردن ادعاهای دروغینی که به عقل جن هم نمیرسد! حتی زمانی هم که پای صحبت تخصصی در این مورد به میان میآید، به ندرت شاهد حضور افراد فعال در این زمینه هستید و در عوض، از اشخاصی (مثل خبرنگارها، خانمهای خانهدار، کسبه بازار و غیره) استفاده میشود که نه تنها ذرهای اطلاعات درباره موضوع مورد بحثشان ندارند، بلکه بعضی اوقات نیز سعی در وارونه نشان دادن حقیقت و زدن حرفهای بی ربط میکنند تا حرف خودشان را به کرسی بنشانند.
حتی آن برنامههای تلویزیونی مبتنی بر گیمینگ که در چند وقت اخیر از شبکههای سیمای ملی پخش شدهاند هم بی ایراد نبودهاند و خیلیهایشان مصداق بارز عبارت “ما را به خیر تو امیدی نیست، شر مرسان” هستند. این برنامهها یا مثل بازی ویزیون هستند که گیمینگ را خیلی لوس و Cringe و مناسب بچهها نشان میدهند، یا به لطف انرژی نداشتن مجریهایشان به قدری خسته و بیحال نشان داده میشوند که مخاطب خوابش میگیرد و حتی هیجان انگیزترین صحنهها هم برایش زهرمار میشود، و یا مثل کافه بازی هستند که خیلیها از فرط تبلیغ نشدنشان اصلا نمیدانند که حتی وجود خارجی دارند، چه برسد به این که در چه زمانی و چه شبکهای پخش میشوند!
خبرگزاریهای رسمی کشوری
وقتی بحثمان به خبرگزاریهای کشوری میرسد، قضیه کمی پیچیده میشود. چون نمیدانیم افراد شاغل در آنها واقعا نفرت شدیدی نسبت به بازیها دارند، یا این که به قدری بیاطلاع و شاید هم فرصت طلب هستند که هر مزخرفاتی را به اسم حقیقت، به خورد مخاطبانشان میدهند. در ابتدا، تنها تعامل این خبرگزاریها با بازیهای ویدیویی، در حدود انتشار اخبار مثبت درباره تمام بازیهای ایرانی و یک نقد از پیش نوشته شده برای برخی از آنها (مثل این نقد از بازی سیاووش که همه جا Copy & Paste شده است) خلاصه میشد. اما به تدریج، شاهد رفتاری از سمت آنها بودیم که باعث و بانی حضورشان در این نوشته شد.
اولین نشانههای دست به یقه شدن خبرگزاریها با صنعت گیمینگ و گیمرها، زمانی رو شد که خبرگزاری تسنیم در یک طراحی مشخصا هدفدار (تصویر بالا)، گیمرها را به مانند کرم تشبیه کرده و آن ها را تنبل خواند. بعد از آن هم رفته رفته، شاهد تلاشهای مضاعف آنها برای ربط دادن هر چیز بیربطی به بازیهای ویدیویی بودیم. نمونه بارز آن هم چالش نهنگ آبی است که از سوی همین خبرگزاریها و رسانهها، به عنوان یک بازی معرفی شد تا ذهنیت همه را نسبت به هنر هشتم خراب کند؛ عملی که مجددا و در چند وقت اخیر، دوباره بر سر قضایای مومو (Momo) از آن بهره جستهاند. اگر همین حالا به خبرگزاریهای مختلف سری بزنید، خواهید دید که عده بسیاری در حال مورد خطاب قرار دادن این چالش به عنوان یک بازی ویدیویی و بد نشان دادن بازیها هستند تا گفتن حقایق! هیچ کس چیزی در مورد منشاء تصویر مومو که در واقع مجسمهای از جنس موم و ساخته شده توسط یک هنرمند ژاپنی است که با خراب شدنش به خاطر گرما و عوامل محیطی، به این حال و روز ترسناکش در آمده و سپس هم نابود شده است، چیزی نمیگوید. بلکه همه بلافاصله نسیم را به شقیقه ربط داده و مومو، چالشهای خود آزارانه و بازیها را به یکدیگر ربط دادهاند. حالا بگذریم از زمانی که آنها قصد مصاحبه با افراد مثلا آشنا با گیمینگ را دارند و خودشان از آنها درخواست میکنند که به گفتن سخنان منفی در مورد آنها بپردازند.
فکرش را بکنید که همین قضیه، چقدر میتواند روی مخاطبان معمولی این خبرگزاریها تاثیر بگذارد. برای خیلی از مردم اصلا مهم نیست که صحت اخباری که مطالعه میکنند و یا میشنوند را بررسی کنند. آنها فقط اطلاعات را دریافت میکنند، آنها را کاملا مورد قبول قرار میدهند و سپس به دیگران نیز منتقل میکنند. در نتیجه، شخصی که حتی یک دقیقه از زندگیش را به انجام بازیهای ویدیویی اختصاص نداده، میتواند بعد از شنیدن یک خبر دروغین در مورد بازیها، فاز علامه دهر بودن بردارد و طوری رفتار کند که همه چیز را در مورد گیمینگ میداند. همین هم در ادامه، باعث پخش شدن این اطلاعات و اخبار غلط در جامعه شده و نه تنها موجبات بدتر شدن شرایط را فراهم میآورد، بلکه سرکوفت بیشتری را هم نثار افراد فعال در این زمینه و بازیکنان میکند.
بنیاد ملی بازیهای رایانهای
و در شرایطی که دو مورد پیشین، کنار هم بسیج شدهاند تا به گیمینگ در کشور ضربه بزنند، بنیاد ملی بازیهای رایانهای نیز با رویکردی دورویانه مشغول فعالیت است! شاید خیلیها بگویند که بنیاد بازیهای رایانهای به شدت مشغول جا انداختن فرهنگ گیمینگ در ایران بوده است، ولی از نظر این نگارنده، این ادعا دروغی بیش نیست. فقط کافیست به سیر فعالیتهای این ارگان در کشور نگاهی بیندازید تا ببینید که یا کلا بیخیال بوده و اندکی اهمیت به موارد گوناگون ندادهاند، یا در حال انجام فعالیت های سوال برانگیز هستند، و یا این که خودشان هم با دلایل واهی به جان فعالان این صنعت در ایران افتادهاند.
قبول ندارید؟ تمام رویدادهای انتخاب بازی سال که توسط بنیاد برنامهریزی شده بودند، بدون حضور افراد متخصص و ژورنالیستهای گیمینگ ایرانی، و همچنین با استانداردهای تولید بسیار پایین و نقش داشتن افراد بیربط به صنعت بازی (استفاده از مزدک میرزایی برای گزارشگری بازی فیفا؟!) برگزار شدند. مسابقات لیگ بازیهای ویدیویی ایران همواره از بازیهای بی ربطی مثل مغزینه که یک عنوان تقویت هوش است، بهره میبرند که قاعدتا نباید جایی در یک لیگ کشوری و مختص به بازیهای ویدیویی داشته باشند. خیلیها هم احتمالا فراموش نکردهاند که چگونه آنها در مراسم رونمایی از بازی سرگذشت و مثلا جا انداختن استریم کردن در ایران، برای ساعتها قادر به حل یک مشکل تکنیکی هم نبودند! از آن طرف هم ادعاهای سازندگان بازیها است که خشم انسان را بر میانگیزد. اعضای استودیوی فن افزار شریف نه تنها به خاطر یک شکایت مضحک از بازی فرزندان مورتا (چادر و روسری نداشتن اعضای خانواده برگسون و شباهت نداشتن مراسم تدفینشان با فرهنگ ایرانی!) دادگاهی شدند، بلکه خود بنیاد نیز فقط به خاطر یک تصویر بیآزار (که خودش در نسخه داخلی بازی سانسور شده بود) دستور حذف بازی Shadow Blade از استورهای ایرانی را صادر کرد. در نتیجه، اکنون هیچ یک از این دو بازی در فروشگاههای ایرانی در دسترس نیستند. حالا بگذریم از زمانی که برای سایتها و فعالان گیمینگ ایرانی مشکلی پیش میآید و این نهاد باز هم پاسخگوی هیچ چیزی نیست.
و با تمام این احوال، آخرین فعالیت بزرگ بنیاد برای جا انداختن فرهنگ گیمر بودن در ایران چیست؟ معرفی بازیهای ایرانی در سامانه دانش آموزی شاد! به عبارت دیگر، خودشان دارند به دست منتقدین و مخالفین گیمینگ در ایران بهانه میدهند تا دو روز دیگر، با ساختن مستندهای مختلف درباره چگونگی ضربه خوردن نمرات دانش آموزان سخن بگویند و آن را به گردن بازیها بیندازند! چه کسی مسئول چنین تصمیماتی است؟ چرا چنین اقدامات ناشیانه و سوال برانگیز، خیلی راحت به مرحله اجرا میرسند؟ از همه مهمتر، چرا کسی پاسخگوی این سوالات بیپایان نیست و کسی ما را آدم حساب نمیکند؟
آموزش و پرورش
صحبت از سامانه دانش آموزی شاد شد. به نظرتان وقتی نهادی که نامهای “آموزش” و “پرورش” را یدک میکشد و رسالتش قاعدتا باید تعلیم مردم و آموختن حقایق به آنها باشد، به دروغگویی و پخش اطلاعات غلط پرداخته و مخاطبش را گمراه میکند، دیگر چه انتظاری میتوان از دیگران داشت؟ محتویات کتابهای درسی آموزش و پرورش در چند سال اخیر، دچار تغییراتی شدهاند که خود من هم از یک سری از آنها راضی نیستم. اما یکی از آنها که به تازگی متوجه آن شدهام و مستقیما گیمینگ را نشانه رفته است، موردی است که میتوانید آن را در تصویر بالا مشاهده کنید.
بدون شک یکی از منابع مهم آموزشی در نسل فعلی و مخصوصا در کشورمان، کتابهای مختلف تالیف شده در این حوزه هستند؛ چون نه تنها خود کودکان و نوجوانان از این کتابها استفاده میکنند، بلکه والدین و آموزگاران نیز برای تمرکز بر روند آموزشی، ناچار به استفاده از آنها هستند و کمتر پیش میآید که به دلایل مختلف، به درستی یا نادرستی مطالب موجود در آنها اعتراض کنند. حالا خودتان قضاوت کنید: آیا شخصی که به احتمال بسیار زیاد و به خاطر تفاوتهای نسلی یا مسائل دیگر، فرصت تجربه بازیهای ویدیویی را نداشته و به درستی مطالب نوشته شده در این کتابها ایمان دارد، پس از دیدن متنی که از بازیها به بدگویی میپردازد، آن را باور نمیکند؟ آیا همین باور کردن، بعدا باعث نمیشود که آن اشخاص خودشان نیز به شایعه پراکنی و نشر اکاذیب پرداخته و با تحت تاثیر قرار دادن دوستان و آشنایانشان، جو متشنج کشور در این زمینه را حتی بدتر از قبل کنند؟
نویسندگان، رسانهها و مخاطبین بازیها در ایران
جا خوردید، نه؟ از ماست که بر ماست. این که چنین وضعیتی در کشورمان پا برجاست، دیواری کوتاهتر از دیوار گیمینگ برای ریختن تمام تقصیرها بر سرش نیست و هر اصطلاحا ننه قمری این را وظیفه خودش میداند که در مورد گیمینگ چیزی بگوید، نتیجه این است که کسی در انتقاد از فعالیتهای سوال برانگیز، چیزی نمیگوید یا شاید هم جرئتش را ندارد که چیزی بگوید. هر وقت اتفاقی میفتد، کمتر میبینید که یک رسانه بزرگ گیمینگ یا یک ژورنالیست شناخته شده در کشورمان آن را پوشش داده و یا با نوشتن متنی مثل این، سعی در انتقاد از آن داشته باشد. تنها چیزی که میبینید، تکرار مکررات، مقالههای ترجمه شده، محتویات فان و کاربر پسند، تیترهای زرد و همچنین مطالبی معمولی است. ولی واقعا چرا چنین وضعیتی در میان نویسندگان گیمینگ کشورمان حکم فرما است و چرا کسی به این چیزها اهمیتی نمیدهد؟ آیا رسالت یک ژورنالیست گیمینگ، این نیست که به گیمینگ عشق بورزد، در راستای جلوگیری از پخش اطلاعات غلط تلاش کند، رفتارهای اشتباه را توجیه نکند و سعی در گسترش این مدیوم داشته باشد؟ یا نکند من یک نویسنده عجیب و غریب هستم که دارم به چنین چیزهایی اهمیت میدهم؟
وقتی خودمان به عنوان کسانی که از سطح دانش بالایی در این زمینه برخوردار هستیم و میتوانیم خلاف ادعاهای غلط را به اثبات برسانیم، باز هم هیچ اقدامی انجام نمیدهیم و دست روی دست میگذاریم یا به جای همکاری، با هم وارد جنگ شده و یکدیگر را به دلایل مضحک، بیهویت میخوانیم، چطور میتوانیم انتظار بهتر شدن وضعیت فعلی را داشته باشیم؟ چطور میتوانیم بقیه را متقاعد کنیم که تنها سرگرمی موجود برای فرار از زندگی کذایی و پر از ناامیدیمان، شیطان نیست که قصد گمراه کردنمان را داشته باشد یا آلت قتاله نیست که بخواهد ما را به کشتار بقیه تشویق کند؟
مقاله واقعا عالی بود کاش بیشتر دیده شه
ممنون بابت نظر مثبتتون. اگر خواننده های مطلب، اون رو با بقیه به اشتراک بذارن، مطمئن باشید که دیده میشه.
داش اصن بیا منو بزن اروم شی :دی 🤝
OK Then… 😀
ماجرای صنعت گیم در ایران مثل ، اون مَثَل گربه و بوی بد گوشت میمونه وقتی با دید محدودی که دارن ، میبینن توان رقابت با محصولات خارجی رو ندارن و بجای اینکه همه ی توان رو برای پیشرفت در این حوزه (حوزه و صنعتی که سالهاس داره نشون میده چقدر در بخش اموزش ، فرهنگسازی ، درامدرزایی و… قدرتمند نشون میده) قرار بدن بر صدد تخریب و اطلاع رسانی غلط بر میان چه انتظاری میشه داشت جز پس رفت چنتا سایت و مجله ی معتبر رو از دست دادیم ، چند نفر از بازیسازهای حرفه ای ایرانی در شرکت… ادامه مطلب »
بخش کامنت برای تبادل نظر و گفتگو در مورد موضوع پست عه اگه قرار باشه اینقدر محدودیت قراره بگیره که نشه هر چیزی رو نوشت پس به چه کار میاد این بخش
کو گوش شنوا 😢 اگه میتونستم یه برنامه تو مماهواره میساختم که صدا و سیما گیر نده از اون طرف به مسائل گیمینگ بپردازم😢در مورد بازی ویزیون موافقم در مورد کافه بازی هم همینطور 😌 بزار دلشون به حرفایی که دروغ بودنش ۱۰۰% و راست بودنش ۰% عه دلشون خوش باشه 🙂 من که گوشیمو دادم دست مامانم بازی کرد الان هر وقت شام میپزه اول میگه کجای بازی هستی بعضی وقتام میاد کمکم تا حریفمو بزنم😂😂فقط کافیه واقعیتو گفت😏👌👍👏
عجب خانواده خوبی
حرفتون کاملا درسته ولی واقعا آدم درک نمیکنه چرا خانواده ها اینقدر که به اینجور اخبار ها توجه می کنن دو دقیقه نمی شینن بازی ما رو نگاه کنن ببینن اصلا چی هست ؟ اگرم بر فرض محال نگاه کنن همون لحظه اول میگن این چه بازیه که توش باید آدم بکشی ؟
واقعیت محض
واقعا حرف دلم رو زدی واقعا نمیفهمم خوانوادم یذره بازیم رو نگاه میکنن بهشون میگم بازی کنین یکم. بعد چون بلد نیست و فاز جنگ اینجو چیزا داره به من میگن بازی نکن عقلت کم میشه یا میگن تو چه کار مفیدی میکنی ؟ این همه آدم که فیلم مزارن پول میگیرن هم دروغ میگن و اصلا خونه و عقل ندارن