نقد و بررسی

بررسی بازی Cyberpunk 2077

به Night City خوش آمدید!

 بالاخره انتظارها به پایان رسید. اثری که شاید بتوان گفت مورد انتظارترین بازی در طول کل نسل هشتم بود، سرانجام در روزهای پایانی این دوره روانه‌ی بازار شد؛ یک عنوان جاه‌طلبانه دیگر از سازندگان فرنچایز The Witcher.

بازی Cyberpunk 2077 در سال ۲۰۱۲ با یک نمایش سینماتیک معرفی شد. در آن زمان، دو عنوان Cyberpunk 2077 و The Witcher 3: Wild Hunt به صورت همزمان در استودیوی CD Projekt RED در دست ساخت بودند و هدف بر آن بود که این دو بازی به صورت همزمان توسعه یابند. بدین گونه که یک تیم بزرگ چندصدنفره مشغول ساخت سومین شماره از فرنچایز ویچر بود و یک تیم کوچک نیز در حد ایده‌پردازی و کانسپت‌های اولیه روی سایبرپانک کار می‌کرد. اما متاسفانه روند ساخت عنوان The Witcher 3 بسیار دشوارتر از پیش‌بینی‌ها پدیدار آمد و بدین ترتیب هر دو تیم با یکدیگر ادغام شده تا پروژه‌ی ویچر را به اتمام برسانند. در اواخر سال ۲۰۱۶ که پرونده‌ی ویچر ۳ با انتشار آخرین افزونه‌ی آن، یعنی The Witcher 3: Blood and Wine به پایان رسید، تیم بزرگ CD Projekt RED توسعه‌ی بازی Cyberpunk 2077 را مجددا آغاز نمود. اکنون، پس از گذشت تقریبا ۴ سال، نتیجه‌ی تلاش‌های این شرکت لهستانی را مشاهده می‌کنیم.

بدون شک، بازی Cyberpunk 2077 یکی از جاه‌طلبانه‌ترین و بلندپروازانه‌ترین عناوین ساخته شده در صنعت بازی‌های ویدیویی است. از زمانی که این بازی معرفی شد، مشخص بود که سازندگان برای ساخت آن، پروژه‌ی عظیمی را برنامه ریزی کرده‌اند؛ همانا که این اثر، اولین بازی پرهزینه‌ی (AAA) سایبرپانکی نیز به شمار می‌رود. این مسئله از زمان ورود به جهان بازی هویداست؛ شهری که بسیار زنده و پویا به نظر می‌رسد، شخصیت‌ها و دیالوگ‌هایی که نوید قصه‌هایی فراموش‌نشدنی را می‌دهند، و لحظاتی که این حس را در بازیکن القا می‌کنند که گویی این تنها آغاز یک ماجراجویی بزرگ است. که خب نهایتا تجربه‌ی بازی نیز تا حد زیادی به این اهداف دست پیدا می‌کند؛ حداقل در اکثر مواقع!

Cyberpunk Review 14

بازی Cyberpunk 2077 با عناصر نقش آفرینی نسبتا عمیق و لحظات اکشن و نفس‌گیری در زاویه‌ی دوربین اول شخص ترکیب شده تا یک اثر جامع و تکامل یافته‌ای را ارائه دهد؛ عنوانی که بتوان ساعت‌ها، روز‌ها، و شاید هفته‌ها در آن غرق شد. خلقت جهان Cyberpunk 2077 در یک کلمه شگفت‌انگیز است؛ در تک تک کنج و کناره‌های شهر Night City تصویری از آینده‌ی سایبرپانکی به پرده کشیده می‌شود. در ابتدا، سطح این جهان نظرها را به خود جلب می‌کند؛ ظاهر پرزرق و برق، آسمان‌خراش‌های چشمگیر، ماشین‌های پرنده در آسمان‌های شهر، تکنولوژی و کامپیوترهای پیشرفته و سایر مواردی که حس این دنیا را بیشتر به فانتزی نزدیک کرده تا واقعیت. اما سپس با گذشت کمی زمان، حقایق نهفته در عمق این جهان، چشم‌هایمان را می‌گشایند. در این لحظه است که شروع به دیدن می‌کنیم؛ دیدن شهری غرق شده در آلودگی دروغ و فساد، و مردمی که شاید حتی انسانیتشان را هم با پوست‌های فلزی تعویض کرده باشند. سرتاسر شهر Night City مملو از سخنان شنیدنی و دیدنی هست؛ مطالبی درمورد سیاست، اجتماع، اخلاقیات، مسائل جنسی و ده‌ها مطلب دیگر که حائز ساعت‌ها تفکر هستند. از حرف‌های روزمره‌ی شهروندان و بیلبوردهای تبلیغاتی گرفته تا اتفاقات پیرامون شخصیت اصلی بازی. سایبرپانک می‌گوید و فریاد می‌زند و به تصویر می‌کشد، بی‌آنکه نگران اعتراض فرقه‌های بی‌شمار امروزی باشد.

بررسی بازی Kingdom Two Crowns
خواندن

شهر Night City بی‌نهایت عظیم، پرجزئیات و باشکوه است. در سرزمین بازی Cyberpunk 2077 انواع و اقسام محیط‌های شهری و غیرشهری متنوع همراه با اقشار مختلف مردم طراحی شده‌اند که هیچ یک از آن‌ها خالی از جزئیات شگفت‌انگیز ریز و درشت نیست. این اثر تنها از طریق خط‌های داستانی و دیالوگ‌ها سخن نمی‌گوید، بلکه حتی محیط‌ها نیز در ترسیم تصویر دنیای سایبرپانکی در ذهن مخاطب نقش دارند. به عنوان مثال، اگر کمی از هسته‌ی باشکوه و پرزرق و برق Night City فاصله گرفته و به کناره‌های شهر برویم، تماشای کوه‌های زباله‌ای که کیلومترها مساحت اطراف شهر را اشغال کرده‌اند، شوکه‌کننده است! آن هم در دنیایی که تکنولوژی برای هر مشکلی راه‌حلی دارد؛ اما گویا مسائلی مثل فقر، طبیعت، و یا انسانیت هرگز به “مشکل” تبدیل نخواهند شد.

Cyberpunk Review 2

دیزاین جزء به جزء شهر Night City و اتمسفرسازی آن خارق‌العاده است و بازیکن را درست به یک دنیای دیگر، در تم سایبرپانکی می‌برد. ساختمان‌های مرتفع، آسمان‌خراش‌ها، برج‌های سازمان‌ها، خیابان‌ها، تابلوهای تبلیغاتی درخشان، حومه‌های شهر و … همگی با دقت و جزئیات عالی طراحی شده‌اند و معماری پیچیده و منحصر به فردی دارند. از طرف دیگر، گرافیک خیره‌کننده‌ی بازی نیز تاثیر به سزایی در تثبیت این جهان داشته است. به جرئت می‌توان گفت که Cyberpunk 2077 از لحاظ کیفیت بافت‌ها، سایه‌زنی‌ها و نورپردازی‌ها یک اثر نسل نهمی است که محیط‌های بزرگ با تراکم بالایی را هم دربردارد. گرافیک بازی در هوای بارانیِ شهر Night City حتی بیشتر از حالت عادی قدرت خود را نمایان می‌کند. علاوه بر این، اتمسفرسازی شهر Night City نیز ایده‌آل است و در ساعات مختلف روز در شرایط آب و هوایی متفاوت، مناظر و حس‌های بی‌نظیری را خلق می‌کند.

بررسی بازی Jon Shafer's At the Gates
خواندن

موارد دیگری که در خلق این جهان بی‌نظیر سایبرپانکی تاثیرگذار بوده‌اند، موسیقی‌های مراحل و آهنگ‌های رادیویی هستند. بازی Cyberpunk 2077 تمرکز ویژه‌ای بر “موسیقی” دارد و این عنصر را حتی در طراحی مراحل (چه اصلی و فرعی) نیز جای داده‌است. از این جهت، کیفیت موسیقی‌های مراحل بازی خارق‌العاده هستند؛ و همانند اثر قبلی سازندگان بازی، یعنی The Witcher 3، سکانس‌های اکشن، لحظات احساسی و حتی قدم زدن در دنیای بازی، به لطف موسیقی‌های مناسب و باکیفیت، چندین برابر لذت‌بخش‌تر شده‌اند. از طرف دیگر، ایستگاه‌های رادیویی بازی نیز دارای طیف وسیعی از آهنگ‌های مختلف در سبک‌های متفاوت هستند که لحظات خوب و به یادماندنی‌ای را برای بازیکنان در حین رانندگی تداعی می‌کنند. موسیقی در Cyberpunk 2077 عنصری است که نقش بسیار موثری در تبدیل کردن برخی از مراحل بازی به به یادماندنی‌ترین لحظات گیمینگ در نسل هشت داشته است.

Cyberpunk Review 4

از جهان و خلقت آن که بگذریم، مسیر اصلی تجربه‌ی Cyberpunk 2077 به شدت باکیفیت و حیرت‌انگیز است، و سازندگان این بار هم با شاخه‌های مختلف و شخصیت‌های انسان‌گونه‌ی متنوعی ارائه داده‌اند. تنها تفاوت این است که این بار، بیشتر این شاخه‌ها از مسیر داستان اصلی حذف شده، و به مراحل فرعی منتقل شده‌اند. نتیجه‌ی نهایی، اثری است که در مراحل اصلی یک تجربه‌ی منسجم و متمرکز بر موضوع اصلی ارائه می‌دهد و از طرف دیگر، مراحل فرعی شامل سری قصه‌هایی درمورد سایر شاخه‌های داستان، شخصیت‌ها و موضوعات دیگر هستند. این مسئله هم مدت مورد نیاز برای انجام داستان اصلی را کاهش داده و هم کیفیت مراحل فرعی را دوچندان ساخته است.

داستان بازی Cyberpunk 2077 نسبتا ملایم آغاز می‌شود اما در طول مسیر خود دارای چندین اوج و سورپرایزهای جالبی است. تمرکز اصلی داستان عمدتا بر قصه‌ی برهه‌ی زمانی خاصی از زندگی شخصیت V و تا حدودی کرکتر Johnny Silverhand است؛ که در این مسیر، شخصیت‌های متنوع دیگری نیز پرداخته می‌شوند و اهداف بازی وارد بحث‌های بزرگ‌تر مرتبط با شهر فاسد Night City نیز می‌شوند. اتفاقات داستان بازی عموما جالب و درگیرکننده هستند و روایت یکپارچه‌ای دارند. نکته‌ی جالبی که درمورد داستان بازی وجود دارد این است که رویدادها ، شخصیت V را به مناطق مختلفی از شهر با قشرهای گوناگون و فرهنگ‌های متفاوت می‌برند؛ و بدین گونه دنیای سایبرپانکی از دیدها و جنبه‌های مختلفی در ذهن مخاطب ترسیم می‌گردد.

بررسی بازی Banishers: Ghosts of New Eden
خواندن

Cyberpunk Review 10

از طرف دیگر مراحل فرعی نیز بسیار باکیفیت و متنوع طراحی شده‌اند. همانطور که اشاره شد، این مراحل عموما شاخه‌هایی از مسیر داستانی هستند که لزوما وابسته به موضوع اصلی نبودند؛ و اکنون در قالب چند سری مراحل منسجم روایت می‌شوند. تقریبا اکثر مراحل فرعی، یک سری ماموریت‌های پیوسته و پشت سر هم را ارائه داده و قصه‌ی شخصیت‌های فرعی را تکمیل می‌کنند. برخی از آن‌ها به سرعت پشت سر یکدیگر قرار می‌گیرند درحالی که برخی دیگر، با توجه به ماهیت قصه‌ای که روایت می‌کنند، مقداری فاصله بین مراحل خود قرار داده‌اند. درنهایت، مراحل فرعی Cyberpunk 2077 به شدت پرمحتوا و لذت‌بخش هستند و گاها می‌توانند حتی تجربه‌ی بهتر و ماندگارتری را نسبت به مراحل اصلی ارائه دهند. علاوه بر این، یک مسئله‌ی دیگر که مراحل فرعی بازی را باارزش‌تر می‌سازد، تاثیرگذاری آن‌ها بر پایان بازی است. تعدادی از مرحله‌های فرعی، می‌توانند پایان داستان اصلی را نیز تغییر دهند و بازیکن را به سایر پایان‌های موجود سوق دهند.

طراحی کرکترها و شخصیت پردازی هر یک از آن‌ها کاملا ایده‌آل است و درست همان چیزی است که از CD Projekt RED انتظار می‌رود. در Cyberpunk 2077 طیف وسیعی از شخصیت‌هایی با خصوصیات و روحیات متفاوت وجود دارد که هر کدام به بهترین شکل ممکن پرداخته می‌شوند و دیالوگ‌نویسی بسیار خوبی دارند. تقریبا هیچ دیالوگی در مراحل بازی “اضافه” و یا “پوچ و بیهوده” نیست، و همگی در پردازش داستان و شخصیت‌پردازی نقش دارند. البته تنوع دیالوگ‌های انتخابی V می‌توانست بهتر باشد، و دست بازیکن را در پیشبردن صحبت‌ها به روشی که خودش می‌خواهد، بیشتر باز بگذارد. اما به صورت کلی، دیالوگ‌نویسی و شخصیت‌پردازی بازی در سطح بسیار خوبی قرار دارد.

Cyberpunk Review 5

علاوه بر این‌ها، شخصیت “جانی سیلورهند” (Johnny Silverhand) ، با ایفای نقش “کیانو ریوز” (Keanu Reeves) یکی از برترین نکات مثبت Cyberpunk 2077 است. سیلورهند مجموعه‌ای از لحظات منحصر به فرد را در سایبرپانک رقم می‌زند و حس‌های مختلفی را در روح این بازی می‌دمد. پردازش شخصیت جانی سیلورهند و دیالوگ‌نویسی آن در یک کلمه “بی‌نظیر” است و به تنهایی عنوان Cyberpunk 2077 را به یک تجربه‌ی حتمی تبدیل می‌کند. وی با خط فکری عجیب و غریب، دیالوگ‌های عالی و تعامل‌های جالبش با شخصیت V لذت تجربه مراحل بازی را دوچندان می‌کند.

در کنار مراحل اصلی و فرعی، تعداد بسیار زیادی “ماموریت‌های جانبی” و “فعالیت‌های فرعی” نیز در بازی وجود دارد که… چندان جالب نیستند! این مراحل معمولا به کشتن تعدادی دشمن و یا دریافت آیتم خاصی از محیط‌های مملوء از گنگسترها محدود می‌شوند. سازندگان سعی داشته‌اند که با اضافه کردن یک سری توضیحات و داستان‌های کوتاه به ماموریت‌های جانبی که به اصطلاح “گیگ” (Gig) نامیده می‌شوند، به این مراحل تنوع بخشند اما زمانی که به بحث لول‌دیزاین می‌رسیم، نتیجه‌ی نهایی عموما ناامید کننده است. چرا که در نهایت، به جز موارد نادر و خاص، بازیکن صرفا باید یا تعدادی دشمن را بکشد، یا به صورت مخفیانه آیتمی را بدست بیاورد، یا با یک باس‌فایت مبارزه کند، و یا نهایتا یک ماشین خاصی را خریداری کند!

بررسی بازی Ben 10: Power Trip
خواندن

Cyberpunk Review 11

درحالی که مراحل اصلی و فرعی بازی، چه در زمینه‌ی داستان و روایت آن، و چه طراحی ماموریت‌ها حیرت‌انگیز هستند، فعالیت‌های جانبی تقریبا ناامیدکننده می‌باشند و فایده‌ای جز بدست آوردن اسلحه‌ها و لباس‌های جدید ندارند. اگر عادلانه قضاوت کنیم، کیفیت و مدت زمان مراحل اصلی و فرعی برای توجیه تجربه‌ی این بازی کافی هستند اما به عنوان یک اثر جهان باز، شهر Night City هیچ کاری جز انجام کوئست به بازیکن نمی‌دهد. حتی فروشگاه‌های بازی نیز گیمر را مجاب به بازدید نمی‌کنند و اکثر نیازهای بازیکن در بازی، بدون مراجعه به مغازه‌ها برطرف می‌شوند و این ارزش سپری کردن وقت آزاد در شهر Night City را کم‌تر هم می‌کند.

به صورت کلی، عنوان Cyberpunk 2077 تجربه‌ی فوق‌العاده‌ای را در مسیر اصلی خود ارائه می‌دهد؛ مراحل بازی طراحی متنوع و شگفت‌انگیزی دارند، در طیف نسبتا خوبی از مناطق مختلف با مناظر و و پوشش‌های گوناگونی قرار می‌گیرند، قصه‌های هیجان‌انگیز با روایت درگیرکننده‌ای ارائه می‌دهند؛ اما در نهایت شاید بهترین هم نباشند. عنوان Cyberpunk 2077 برخلاف جاه‌طلبی‌هایش، تقریبا در هیچ زمینه‌ای عمق و وسعتی نظیر شاهکار The Witcher 3 را ارائه نمی‌دهد و از طرف دیگر، پویایی جهان‌های راکستار را هم ندارد. اما با این‌حال، در سطح بسیار عالی‌ای قرار دارد و تجربه‌ی فراموش نشدنی‌ای را ارائه می‌دهد.

Cyberpunk Review 12

حال پرسش دیگری که وجود دارد، این است که جزئیات و عناصر سازنده‌ی ساختار بازی در چه سطحی هستند؟ خب Cyberpunk 2077 ماهیتا یک بازی نقش آفرینی بوده و عناصر گوناگون و عمیقی در زمینه‌ی توانایی‌ها، ساخت و ساز، قدرت اسلحه‌ها و لباس‌ها، و غیره ارائه می‌دهد.

توانایی‌ها و قدرت‌ها، گل سر سبد بطن RPG سایبرپانک هستند. در بازی طیف وسیعی از توانایی‌های مختلف در شاخه‌هایی منحصر به فرد وجود دارند که نه تنها بازیکن با انتخاب‌های در پیشرفت آن‌ها سهیم است، بلکه نحوه‌ی بازی وی نیز بر آن‌ها تاثیر می‌گذارد. در سایبرپانک چند شاخه‌ی “اسکیل” (Skill) همانند Body و یا Reflexes وجود دارند که هر کدام از آن‌ها دارای تعدادی زیرشاخه هستند و هر زیرشاخه تعداد زیادی Perk برای خریداری ارائه می‌دهد. بازیکن با پیشرفت در بازی و لول‌آپ کردن، Skill Point و Perk دریافت می‌کند؛ که با استفاده از Skill Point ـها می‌توان لول شاخه‌های اصلی را افزایش داد و Perk ـها برای بازکردن توانایی‌های زیرشاخه‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرند. از طرف دیگر، هر زیر شاخه نیز نوار پیشرفت مخصوص به خود را دارد اما برخلاف شاخه‌ها‌ی اصلی، پیشرفت آن در اختیار بازیکن نیست، بلکه نحوه‌ی بازی کردن وی آن‌ها را افزایش می‌دهد. به عنوان مثال، اگر یک شخص مراحل را مخفیانه انجام دهد، زیرشاخه‌ی مخفی‌کاری وی لول آپ می‌شود، و یا اگر از شات‌گان‌ها استفاده کند، زیرشاخه‌ی مختص به شات‌گان‌ها پیشرفت می‌کند. بدین صورت، بازی یک تجربه‌ی منحصر به فرد در زمینه‌ی توانایی‌ها، و پیشرفت و تکامل اسکیل‌ها ارائه می‌دهد که بازیکن هم به صورت مستقیم و هم غیرمستقیم بر آن تاثیر می‌گذارد.

بررسی بازی Metro Exodus
خواندن

Cyberpunk Review 9

علاوه بر این، در بازی مکانیک دیگری نیز به نام CyberWare وجود دارد که قدرت‌ها و ویژگی‌های جدید و منحصر به فردی را به بازیکن اضافه می‌کند. این بخش به شخصی‌سازی ارگان‌های بدن V اشاره دارد که هر کدام ویژگی‌ها و خصوصیات خاص خود را دارد و گاها قابلیت‌های جدیدی را به گیم‌پلی بازی می‌افزوند. این بخش چندان به خوبی توسط بازی معرفی نمی‌شود و روند بازی به هیچ عنوان بازیکن را ملزم به استفاده از آن نمی‌کند؛ ولی با این حال به شدت تاثیرگذار و تنوع برانگیز است. به عنوان مثال، یکی از آپگرید‌هایی که در CyberWare موجود است، چنگال‌های کشنده‌ای را به دست‌های V اضافه می‌کند که در مبارزات تن به تن نیز مورد استفاده قرار می‌گیرد. علاوه بر این، آیتم‌های موجود در Cyberware به بازیکن کمک می‌کنند که خصوصیات متناسب با روش بازی خود (اکشن/مخفیانه) را بدست آورند.

از طرف دیگر، سیستم ساخت و ساز بازی را می‌توان صرفا “قابل قبول” خواند. در بازی الگوهای “کرفتینگ” (Crafting) زیادی وجود دارند که می‌توانید آن‌ها را بخرید و یا پیدا کنید؛ اما به جز تعداد اندکی که مربوط به ساخت نارنجک و یا بازیابی سلامتی هستند، و یا الگوهای اسلحه‌های مورد علاقه‌ی بازیکن، سایر الگوها که تنوع بسیار پایینی هم دارند، چندان مورد استفاده قرار نمی‌گیرند. سیستم ساخت و ساز بازی “بد” نیست اما چندان خوب و تاثیرگذار هم نیست. به عبارت دیگر، کرفتینگ در بازی باعث نمی‌شود که بازیکن فعالیت اضافه‌تری داشته باشد و یا وقت خاصی روی آن بگذارد، بلکه صرفا در حد برطرف ساختن نیازها در دسترس قرار دارد.

بررسی بازی Code Vein
خواندن

Cyberpunk Review 15

تمامی عناصر فوق تنها به یک دلیل طراحی شده‌اند و کارکرد آن‌ها به یک بخش ختم می‌شود: گیم‌پلی. عنوان Cyberpunk 2077 در حالت پایه، گیم‌پلی خوب و نرمی را در سبک شوتر اول شخص ارائه می‌دهد که هم شامل مبارزات اکشن شده و هم بخش‌های مخفی‌کاری. در ادامه، توانایی‌ها، قابلیت‌ها، و اسلحه‌های جدید به کیفیت آن می‌افزونند و تجربه‌ی بازی را مهیج‌تر و جذاب‌تر می‌سازند. در بخش مبارزات، طیف وسیعی از اسلحه‌های متفاوت با کارکردهای گوناگونی وجود دارند. بازی دومخزن Quickaccess نیز ارائه می‌دهد که یکی برای استفاده از لوازم کمک‌های اولیه است و دیگری برای مبارزات. درحالی که یک جایگاه Quick-Access برای قسمت‌های ابتدایی بازی تقریبا کافی می‌باشد، در ادامه کمبود جایگاه‌های بیشتر احساس می‌شود. در ادامه، سیستم مبارزات تن به تن، به ویژه استفاده از سلاح‌های سرد نیز بسیار رضایت بخش است و در بازی انواع و اقسام شمشیرها، چوب‌های بیس‌بال، میله‌ها و سایر اسلحه‌های سرد کشنده و کوبنده موجود هستند. موردی که این ویژگی را جذاب تر می‌سازد، انیمیشن‌های نرم و جالب در مبارزات و تخریب‌پذیری عالی بازی است.

بخش مخفی‌کاری نیز هرچند که در سبک RPG نسبتا قابل قبول است اما همچنان جای برای بهبود آن وجود دارد؛ به عنوان مثال، کشتن دشمنان در حالت مخفیانه تنها به یک انیمیشن بی‌کیفیت محدود می‌شود و ضعف موجود در هوش‌مصنوعی در بخش مخفی‌کاری بیشتر توی ذوق می‌زند. البته توانایی‌ها و لول‌های مختص مخفیانه همچنان بسیار خوب و به‌جا طراحی شده‌اند اما در پیاده‌سازی، مکانیک‌های مخفیانه می‌توانستند بهتر باشند.

Cyberpunk Review 8

و اما هک! در Cyberpunk 2077 هک کردن بخش بزرگی از گیم‌پلی بازی را تشکیل می‌دهد و گیم‌پلی بازی، چه در حالت اکشن و چه مخفیانه، کاملا به سیستم هک وابسته است. بازی یک هاب هک کاملا اختصاصی در اختیار بازیکن قرار می‌دهد که به وابسطه‌ی آن می‌توان هر وسیله‌ی الکترونیکی را هک کرد. سیستم هک بازی یکی از پایه‌های اصلی مراحل مخفیانه است و به واسطه آن می‌توان حواس دشمنان را پرت کرد و یا مسیرهای مخفی‌ای را باز کرد. در بخش اکشن نیز سیستم هک همچنان برای بدست آوردن برتری نسبت به دشمنان مورد استفاده قرار می‌گیرد؛ از جمله برای از کار انداختن اسلحه‌ی دشمنان یا وسایل الکترونیکی، و یا حتی در مبارزه با باس‌فایت‌ها.

بررسی بازی God Eater 3
خواندن

تنها نقصی که در زمینه‌ی گیم‌پلی وجود دارد، هوش مصنوعی ضعیف بازی است. درحالی که ضعف‌های هوش مصنوعی بیشتر در دنیای جهان باز Night City آشکار هستند، در مراحل و مسیر اصلی بازی نیز گاها یافت می‌شوند. طبق گفته سازندگان، نقص‌های مربوط به بخش هوش مصنوعی درواقع باگ هستند و در آینده برطرف می‌شوند اما در زمان انتشار، تعریف چندانی ندارند. البته باگ‌های بازی تنها محدود به این مورد نمی‌شوند، بلکه Cyberpunk 2077 دریایی از باگ‌ها و مشکلات فنی متفاوتی را ارائه می‌دهد! مشکلات فنی در نسخه‌ی Xbox One X که ورژن تست شده در این نقد است، نسبتا کمتر هستند و تجربه‌ی بازی تقریبا روان و قابل تجربه است. با این حال، همچنان نقص‌های فنی زیادی در بازی وجود دارند که گاها می‌توانند به تجربه‌ی بازی لطمه بزنند؛ از جمله افت فریم‌های فراوان که مخصوصا در حین رانندگی رخ می‌دهند. باگ‌های بازی نیز بیشتر از بیشتر از تعداد معمول در عناوین RPG هستند.

Cyberpunk Review 3

البته تمامی این موارد و مشکلات ناشی از تعطیل شدن شرکت‌ها بر اثر پخش ویروس کروناست و سازندگان حتی در طی دو هفته‌ی گذشته، بسیاری از باگ‌ها و مشکلات بازی را برطرف کرده‌اند. علاوه بر این، سابقه‌ی شرکت CD Projekt RED با عنوان The Witcher 3: Wild Hunt تضمینی است بر حل شدن بیشتر مشکلات بازی طی هفته‌ها و ماه‌های آینده. بنابراین پیشنهاد می‌کنیم که اگر به یک PC با سخت‌افزار مناسب دسترسی ندارید، برای تجربه‌ی بازی روی کنسول‌ها کمی صبر کنید تا مشکلات فنی مانع از لذت بردن از این اثر ارزشمند نشوند.

بازی Cyberpunk 2077 یک اثر ارزشمند با محتوای قوی و ماندگار است که نوید شروع یک فرنچایز بزرگ و موفق دیگر را برای شرکت CD Projekt RED می‌دهد. شاید محصولی که اکنون در دست ما قرار دارد، دقیقا مطابق با جاه‌طلبی‌های سازندگان نباشد اما همچنان یک تجربه‌ی بی‌نظیر و دوست داشتنی است که می‌تواند با ارائه‌ی یک روایت داستان‌های عمیق و کرکترهای فراموش‌نشدنی، ساعت‌ها بازیکنان را سرگرم و متفکر نگه دارد.

«بازبینی تصویری»

نمونه‌هایی از تخریب‌پذیری فوق‌العاده‌ی بازی در نسل هشت:

Cyberpunk R 1 Cyberpunk R 2

تراکم جمعیت: 

Cyberpunk R 4

بازی مملوء از Easter Egg و اشاره‌های مختلف به آثار بزرگ است! قرص آبی یا قرمز؟

Cyberpunk R 5 Cyberpunk R 6

بدون شرح!

Cyberpunk R 7

دیالوگ‌های بازی به شدت حائز تفکراند:

Cyberpunk R 8

کنسرت جانی سیلورهند:

Cyberpunk R 9

رینک مبارزات:

Cyberpunk R 10

قابی کوچک از تکه‌ای از جهان سایبرپانک:

Cyberpunk R 11

و بدرود…

Cyberpunk Review 7



 

Cyberpunk 2077
انتخاب سردبیر

بازی Cyberpunk 2077 یک تجربه‌ی فراموش‌نشدنی در جهانی عظیم و منحصر به فرد است؛ که با روایت داستان‌هایی عمیق و شخصیت‌های به یاد ماندنی، نوید آغاز یک فرنچایز موفق را می‌دهد.

+ داستان قوی و منسجم
+ روایت داستانی فوق‌العاده
+ شخصیت‌های فراموش نشدنی با پردازش خارق‌العاده
+ مراحل بی‌نظیر و متنوع
+ کوئست دیزاین فوق‌العاده
+ المان‌های نقش آفرینی و سیستم مبارزات عالی
+ ارائه‌ی محیط‌های زیبا با پوشش‌های متنوع
+ جانی سیلورهند!
+ خلق ستودنی دنیای سایبرپانک
+ موسیقی‌های مهیج مراحل و تنوع عالی در آهنگ‌های رادیو
+ جلوه‌های بصری عالی و گرافیک حیرت‌انگیز نسل نهمی
- وجود بی‌شمار باگ، گلیچ، کرش، و سایر مشکلات فنی
- کم تنوع بودن فعالیت‌های درون شهر Night City
- هوش مصنوعی ضعیف

امتیاز بازی : 9 [فوق العاده ]
شدیدا به شما پیشنهاد می‌کنیم این بازی را تجربه کنید. عناوینی با چنین نمره‌ای در طول بازی گاها ما را شگفت زده کردند، گیم‌پلی هوشمندانه یا روایتی خاص و حتی بخش چندنفره جذاب و تک‌نفره درگیر کننده، می‌تواند از دلایل آن باشد؛ این بازی از دیگر رقیبان ژانر خود یک سر و گردن بالاتر است حال چه یک برداشت تازه از یک ایده قدیمی باشد یا سیستمی نوین را به‌ گیم‌پلی و ژانر خود اضافه می‌کند.
فوق العاده
عضویت
اطلاع از
guest

9 Comments
بیشترین رای
جدیدترین دیدگاه‌ها قدیمی‌ترین دیدگاه‌ها
Inline Feedbacks
دیدن همه دیدگاه‌ها
illiterate
illiterate
3 سال قبل

من کنسول دارم و منتظرم تا چنتا بروز رسانی دیگه بیاد و بدونه هیچ تردید برم سراغش
چون از کسایی که نسخه ی pc رو بازی کردن بجز باگ و کرش کردن بازی ، هیچ ایراد دیگه ای نشنیدم
ممنون از نقد بازی

Dante61
Dante61
3 سال قبل

عرض ادب و احترام خدمت آقای نصیری عزیز و سایر دوستان. نقد خوب و دلچسبی بود. این بخش رو خیلی دوست داشتم: سایبرپانک می‌گوید و فریاد می‌زند و به تصویر می‌کشد، بی‌آنکه نگران اعتراض فرقه‌های بی‌شمار امروزی باشد.”

من متأسفانه نتونستم بازی رو تجربه کنم بخاطر مشکلات فنی زیاد بیشتر از چند ساعت نتونستم تحمل کنم. امیدوارم هر چه زودتر بازی بهینه بشه.

randy
randy
3 سال قبل

حالا اگه بازی یوبیسافت بود با اون حجم از باگ حتما ۵ میگرفت :/

شطرنج باز قهار
شطرنج باز قهار
3 سال قبل

-هوش مصنوعی آشغال
-باگ فراوان
-ناکامل بودن بازی
-۹.۰
tfw هر کسی میاد بازی نقد می کنه

Satannightmares
Satannightmares
3 سال قبل

یه جا تو نقد نوشته شده بود شوتر اول شخص در صورتیکه لفظ rpg اول شخص درست تره:)

MMO
MMO
Reply to  متین نصیری
3 سال قبل

“عنوان Cyberpunk 2077 در حالت پایه، گیم‌پلی خوب و نرمی را در سبک شوتر اول شخص ارائه می‌دهد” اینکه مجزا قرار باشه پرداخت بشه پس بهتر بود از الفاظی همچون گان پلی استفاده میشد جا اینکه بگیم سبک شوتر اول شخص اگه اینطوری باشه پس دیسانرد هم شوتر اول شخصه که نادرسته. خیلی از بازیا طیف زیادی از مکانیک ها رو در بازیاشون قرار میدن اما اگه قرار باشه برا هر کدوم از این مکانیکا یه سبک در نظر بگیریم درست نیست و در عوض همونطور که گفتم از الفاظی همچون گان پلی یا حتی گانینگ استفاده بشه بهتره تا… ادامه مطلب »

Last edited 3 سال قبل by MMO
Satannightmares
Satannightmares
Reply to  متین نصیری
3 سال قبل

فرض رو بر این بگیر که من اصن هیچی بازی نکردم:) اما برای سبک یه بازی کلی تصمیم میگیرن مث deus ex که در اصل IS محسوب میشه که به نوعی همون ژانرهایی که گفتی زیر مجموعه اش هستند
اگه اینطوری بود به اسکایرم هم باید گفته میشد اول شخص در صورتیکه اشتباهه
مشکل اصلی اینه که باید جزیی نگاه کرد یا کلی ربطی به بقیه چیزا نداره

دکمه بازگشت به بالا
9
0
Would love your thoughts, please comment.x
بستن