نقد و بررسی

بررسی بازی Hellmut: The Badass from Hell

بازی کوچک زنگ زده

با پیشرفت روزافزون گرافیک فنی بازی‌های رایانه‌ای، نیاز به یادآوری خاطرات خوش بازی‌های قدیمی نیز هرچه بیشتر حس می‌شود. این فرصتی طلایی را برای بازی‌سازهای مستقل و گروه‌های کوچک فراهم کرده است. امروزه ساخت بازی‌هایی با ظواهر ساده و قدیمی فراگیر شده است. برخی از این آثار از منظر روند بازی نیز حرف‌های بسیاری برای گفتن دارند ولی برخی از آن‌ها به نوعی تکرار مکررات به حساب می‌آیند. بازی Hellmut: The Badass from Hell نیز از این قاعده مستثنی نیست. Hellmut داستانی کلیشه‌ای و کاملا تکراری دارد. دانشمند دیوانه‌ای به دنبال عمر جاودان، دروازه‌ای به جنهم می‌گشاید و بدین گونه لشگر جهنمیان به زمین سرازیر می‌شوند و خود او نیز دچار نفرین شده و به یک سر اسکلتی تبدیل می‌شود. او به کمک موجودی جهنمی مسلح می‌شود تا انتقام خویش را بگیرد. این داستان با ورود به بازی در قالب چند تصویر ساده روایت می‌شود و از آن به بعد این شما هستید و این اکشن محض. البته در تعامل با شخصیت‌های موجود در بازی دیالوگ‌های بی صدایی را شاهد خواهید بود که سعی شده طنز باشند. اما اطمینان داشته باشید که سازنده‌ها طنازان خوبی نبوده‌اند.

1 1
دشمنان شما بسیار پرتعداد هستند

روند بازی مشابه خیلی دیگر از بازی‌هایی است که زاویه دید بالا به پایین دارند. شما با صفحه کلید راه رفته و با ماوس، شخصیت اصلی را می‌چرخانید و به اطراف شلیک می‌کنید. این امر در دسته‌ی کنسول‌ها با دو جوی‌استیک صورت می‌گیرد. شخصیت اصلی شما یک کله اسکلت ضعیف است اما می‌توانید با جمع آوری منابع مورد نیاز، فرم‌های بدنی دیگری نیز برای وی تهیه کنید. هر کدام از این بدن‌ها تسلیحات و قدرت ویژه مخصوص به خود را دارند. مثلا در ابتدای بازی شما یک موش و یک هیولای بدقواره را می‌توانید انتخاب کنید. موش مورد نظر موشک‌هایی شلیک می‌کند که با برخورد به دیوار کمانه می‌کنند و هیولا نیز به جای گلوله چکش‌های بزرگی به سمت دشمنان پرتاب می‌کند. طبعا اگر این بدن‌های نیرومند بمیرند به حالت اسکلتی و ضعیفی بر می‌گردید که بازی کردن با آن سخت‌تر است. البته به طور کلی با عنوانی دشوار و چالش‌برانگیز روبرو هستیم. محیط هر مرحله به صورت خودکار تولید می‌شود و ساختار مراحل تکراری نیست. هرچند مراحل بازی در سیاهچاله‌های تاریک جریان دارند که طراحی مرده و یکنواختی داشته و خیلی زود از منظر ظاهری خسته کننده می‌شوند. در کنار تغییر ساختار خودکار مراحل، تعداد بالای دشمنان و گلوله‌های بی‌شماری که به سمت‌تان هجوم می‌آورند، حتی پلک زدن را برای شما دشوار می‌کنند. اما اگر منصفانه نگاه کنیم عنصر شلوغی از مؤلفه‌های جذابیت این ژانر است. چیزی که بازی را بی جهت سخت می‌کند این است که اگر شکست بخورید به آغاز بازی بر می‌گردید که این بسیار ناامید کننده است. البته در طول بازی در کنار پیدا کردن بدن‌های قدرتمندتر، راه‌هایی نیز برای ارتقای توانایی‌ها و تجهیزات وجود دارد. مثلا اگر فروشگاه را پیدا کنید می‌توانید کمک‌های اولیه یا جلیقه ضدگلوله بخرید تا سلامتی‌تان بهبود یابد. همچنین سلاح‌های قوی‌تر نیز در دسترس هستند که البته مدت استفاده از آن‌ها محدود است. می‌توانید مراحل اضافه‌ای را پیدا کنید که بسیار چالش برانگیزتر هستند و اگر در محدوده زمانی خاصی آن‌ها را به اتمام برسانید جوایز بهتری نصیب‌تان می‌شود. با این وجود، در مجموع با عنوان سختی روبرو هستیم که چیز تازه‌ای برای گفتن ندارد. این بازی نه ویژگی‌ جدیدی به ژانر خود می‌افزاید و نه حتی تمام عناصر مورد انتظار را به همراه دارد؛ از این رو خیلی زود خسته‌کننده و تا حدودی تکراری و یک‌نواخت می‌شود.

بررسی بازی Trollhunters: Defenders of Arcadia
خواندن
2 1
خطرات محیطی به سختی بازی می‌افزایند

بازی از منظر گرافیکی نیز چیز تازه‌ای برای عرضه ندارد. گرافیک پیکسلی بازی قابل تقدیر است چرا که ایراد خاصی نداشته و ظرافت‌های استایل خویش را تا حد زیادی رعایت کرده است. اما شخصیت‌ها و محیط بازی تکراری هستند و جذابیت چندانی ندارند. در مجموع گرافیک بازی تنها دستاوردی که داشته به یادآوردن خاطرات بازی‌های قدیمی برای مخاطبش است. به نظر می‌رسد سازنده‌ها عشق و علاقه‌ی خاصی به گذشته‌ها داشته‌اند. به طوری که حتی در منوی تنظیمات صدا، سه حالت برای انتخاب نوع اصوات وجود دارد و نام یکی از حالت‌ها «چرندیات امروزی» است!

با تمام این تفاسیر اگر به دنبال بازی تیراندازی سخت و تا حدودی دیوانه‌وار هستید Hellmut انتخاب شماست. اما اگر یادآوری بازی‌های کلاسیک کنسول‌های ۱۶ بیتی و امثال آن‌ها هدف شما است گزینه‌های بهتری نیز در بازار پیدا می‌شوند.

Hellmut: The Badass from Hell

Hellmut بازی کوچکی است که ادعای زیادی ندارد و توانسته اکشن نفس‌گیری ارائه دهد. اما به خاطر نقاط ضعفش، جایگزین‌های بهتری برایش پیدا می‌شود.

اکشن نفس‌گیر
گرافیک کلاسیک
روند بازی بعد از مدتی تکراری می‌شود
ظاهر خسته کننده
داستان کلیشه‌ای

امتیاز بازی : 6 [خوب ]
آیا ما این بازی را به شما پیشنهاد می‌کنیم؟ «اگر»های زیادی وجود دارد! طرفداران این ژانر ممکن است چیزهای جذابی در آن بیابند، اگر چشم‌های‌شان را برروی مشکلات متعددش ببندند! مطمئنا پس از تجربه این بازی بارها با خود می‌گویید «اگر» آن‌ها اینکار را می‌کردند، «اگر» آن‌ها این نکته را رعایت می‌کردند، «اگر»… نکاتی خوبی در این نوع بازی‌ها وجود دارد، ایده‌هایی جالب و ویژگی‌های قابل توجه که تماما با بی‌توجهی به پتانسیل خود نرسیدند و در این بین مشکلات آزاردهنده به تجربه شما لطمه می‌زنند.
قابل قبول
برچسب ها
عضویت
اطلاع از
guest

0 Comments
بیشترین رای
جدیدترین دیدگاه‌ها قدیمی‌ترین دیدگاه‌ها
Inline Feedbacks
دیدن همه دیدگاه‌ها
دکمه بازگشت به بالا
0
Would love your thoughts, please comment.x
بستن