استفاده از سناریوهای تکراری در بازیهای رایانهای امری است کمابیش طبیعی. سازندگان همیشه علاقهی وافری نسبت به باز تصویرکشیدن داستانهای مشهور دارند. البته این کار، علیرغم تکرار مکررات، گاها نتایج مثبتی را به همراه داشته است. یکی از این سناریوها، ماجرای جنگجهانی دوم و خیزش مردگان است. روایتی که طی آن یک رهبر نظامی در انتها تسلیم فشار دشمن شده، به رویههای فرابشری روی میآورد. نتیجهاش این است که معمول بازیکنان سالیانه عناوینی مشابه در این چهارچوب را تجربه میکنند. یکی از آن داوطلبین، مجموعهی Zombie Army است. مجموعهای که از دل عناوین Sniper Elite بیرون آمد. حال چهارمین دنبالهی این بازی منتشر شده و سوالی که پیش میآید این است: آیا این بازی توانسته بعد از چهاربار تکرار یک قالب، باز هم مخاطبینش را راضی نگه دارد؟
آلمانیهای شیطانصفت
ابتدا لازم است پیشدرآمد کوتاهی را از نسخههای قبلی ارائه دهیم تا مخاطبین جدید آشنایی نسبی از این بازی پیدا کنند. ماجرا از این قرار است هست که «آدولف هیتلر» (Adolf Hitler)، جنایتکار جنگی مشهور تاریخ، خود را در انتهای جنگجهانی دوم تنها و شکستخورده مییابد. لذا، به منظور رهایی از فشار دشمن و پیروزی در نبرد، دست به اعمال شیطانپرستانه زده و ارتش وفادارش را به شکل مردگان متحرک زنده میکند. حال، کشورهای اروپایی، به امید مقابله با آلمانی مملو از سپاهیان «مُرده»، با یکدیگر متحد شده و گروهی چهار نفره از بهترین سربازانشان را تشکیل میدهند. بازیکنان در تمامی نسخهها در نقش یکی از اعضای این گروه قرار میگیرند. در انتهای نسخهی سوم، بازیکنان موفق میشوند «هیتلر» را به اعماق جهنم تبعید کنند. اما گویا ماجرا هنوز ادامه دارد، چرا که در نسخهی چهارم مشخص میشود ارتش مردگان کماکان به جنایات خونین ادامه داده و حتی قویتر از گذشته شدهاند. این گروه سربازان منتخب را مجبور به بررسی و کاووش بیشتر میکند. در ادامه، بازیکنان متوجه میشوند که شایدی تبعید «هیلتر» به دوزخ چندان گرهگشای خوبی نبوده و بایستی خودشان را برای بزرگترین نبرد اروپایی تاریخ آماده کنند.
سناریوی فوق به شکلی آشکارا از یک المان محبوب میان سازندگان بازیهای رایانهای استفاده میکند و آن چیزی نیست مگر دگرگونی «قضا و قدر». این تناقض مشهور زمانی ابتدا با آثار سینمایی مثل «بازگشت به آینده» میان مخاطبین رسانههای امروزی طرفدار یافت و با گذشت زمان راه خودش را سمت عرصهی بازیهای ویدیویی باز کرد. سازندگان با بازگشت به گذشته، وقایع یک رویداد تاریخی را عوض کرده و آیندهی آن دنیا را تغییر میدهند. البته این لزوما به آن معنا نیست که اگر اثری از قوانین مذکور پیروی کند داستانی قوی خواهد داشت. ما هم دقیقا همین را در عنوان Zombie Army 4 داریم. ماجرای «پیروزی دوباره هیتلر و متوصل شدنش به روشهای غیرانسانی» چیز جدیدی نیست. هرچند این بین بازیهایی مثل Wolfenstein هم بوده که با اضافه کردن چاشنی اکشن، طنز و کارگردانی مناسب، از به دام کلیشه افتادن پرهیز کردهاند. متاسفانه، بازی مدنظرمان نتوانسته از پس چنین امر خطیری برآید. درواقع، بازی اصلا داستان بخصوصی ندارد. تمام پیشرفت و رشد روایی این عنوان در رفتن از نقطهی A به نقطهی B خلاصه میشود. بازی نمیتواند دِین مراحل مختلف داستانش، مثل ایجاد «شورانگیزی» (Suspense)، را ادا کند. نمیداند دقیقا کی به مخاطبش بگوید که اینجا داستان تمام شده و کلا تکلیفش با داستان مشخص نیست.
شایدی بگویید در عنوانی که سیر تا پیازش در کشتن «زامبیها» خلاصه میشود، داشتن روایتی منسجم و قوی اصلا مهم نیست. اما به عقیدهی من دقیقا چنین عناوینی هستند که باید، بهعنوان مثال، وادیهای مختلف رواییشان را بیشتر از دیگران حفظ کنند. در بازی با فضای آخرالزمانی و مرده، احیای حس ترس و بلاتکلیفی موردی است که میتواند شدیدا بازیکنان را در همراهی با دنیای تخیلی کمک کند. چیزی که Zombie Army 4 اصلا با آن آشنایی ندارد. بهتر بود بازی از ابتدای امر هویتش را بهعنوان یک بازی اکشن تمام عیار معرفی کرده، و اینگونه نداشتن روایت ضعیفش را توجیه کند. جدای از روایت ضعیف، شخصیتپردازی کاملا در بازی غایب بوده و تمامی بازیگران این ماجرای جنگی اشخاصی «ایستا» (Static) و بیرشد هستند. بایستی اشاره کرد که خوشبختانه بازی توانسته با افزودن مقداری طنز تا حدی از پس این مشکل برآید. گفتوگوهای بین شخصیتها، برخی دیالوگهای بامزه و گستاخانه شخصیت اصل و حتی رفتار و جایگیری برخی زامبیها موجب شده بازیکنان کمتر به عمق شخصیتها توجه کرده و انتظار قهرمانانی «شدیدا جسور» را داشته باشند.
محیط و فضاسازی بازی بهترین جنبهی بخش داستانیاش است. بازیکنان در بخش داستانی به سفر در نقاط مختلف ایتالیا مشغول شده و خرابههای مملو از مردگان و شیاطینش را مشاهده خواهند کرد. ظاهر شوم و ترسناک محیط، به علاوهی جلوههای ویژهای که برای خونریزی در نظر گرفته شده، مخاطبین را بهتر از همیشه با خشونتهای جنگی روبهرو میکند. هرچند وحشت مذکور، بخاطر داشتن بافت قوی که جلوتر به آن میپردازیم، جذابیتی به خود گرفته که مشاهده کردنش موجب خرسندی مخاطبین میشود. با این وجود، واقعا نمیتوان ایرادات روایی بازی را از یاد برد. داشتن یک سناریوی عالی میتوانست این بازی را، نسبت به رقیایش، یک سروگردن بالاتر نشان دهد. حال آنکه بخاطر ماجراهای پیشآمده، ارزش بازی میتواند، به لطف قیمت کمی بالایش، در مقایسه با عناوین مشابه مثل Killing Floor 2، به میزان قابل توجهی پایین آید.
شبِ مردگانِ زنده به روایت جنگجهانی
مجموعهی Dead Army، خلاف دیگر عناوین سریِ Sniper، از گیمپلی اکشنتر و سریعتری بهره میبرد. دیگر اینجا خبری از جایگیریهای دقیق، انتظار برای دشمن و مخفیکاری نیست. بازیکنان قرار است طی تجربهی Zombie Army با تلفیقی از Doom و Killing Floor روبهرو شوند. مطابق سبک و سیاقی که عناوینی اینچنین دارند، بازیکنان در ابتدا باید یک شخصیت ثابت برای خود انتخاب کنند. هر یک از شخصیتها، علاوه بر ظاهری متفاوت، دارای ویژگیها و خصایل بالقوهای هم هستند. صفات مذکور مواردی هستند که در هر عنوانی مشاهده میکنید. برای مثال، یک شخصیت در نقش Brute است، دیگری مجموعهای از همه چیز، شخصیتی دیگر روی سرعت تمرکز میکند و اِلا آخر. از آنجایی که شما باید با جمعآوری امتیاز تجربه شخصیت خود را ارتقای سطح دهید، شناخت و انتخاب صحیح میتواند اثر زیادی در گیمپلی شما داشته باشد. بعد از انتخاب شخصیت، به قسمت سلاحهای خود میرسید. در این بخش طیف محدودی از سلاحهای دستی، رگبار و دوربرد در اختیار شما قرار داده شده است. متاسفانه محدودیتهای فراوانی در قبال انتخاب سلاح و شخصیسازیشان وجود داشته که لذت بازی را تا حدی از شما سلب میکنند. چرایی این موضوع در این نهفته که Zombie Army 4 سعی دارد مثل عناوین شوتر زامبیکشیهای چندنفره عمل کند. بازیهایی که در آن، علاوه بر تعداد شخصیتهای قابل توجه، آنقدر سلاح و قابلیت مخصوص برای انتخاب وجود دارد که بازیکن نه تنها خود را غرق در بازی یافته، بلکه برای تکرارش هم تشویق میشود.
اما در Zombie Army 4 خبری از انتخابهای گسترده نیست. هر یک از شاخههای ابزار جنگی شما سه انتخاب را در اختیار شما قرار میدهند که چندان تفاوتی هم با یکدیگر ندارند. مسئله بدتر این بوده که انتخاب چهارمی هم وجود دارد و از قضا بهترین نوع هم هست. اما برای دسترسی به آن باید برایش پول خرج کنید و منظور از پول، واحد درون بازی نیست. اینکه بازی که هیچگونه بخش رقابتی (Versus) ندارد متنوع بودن خودش را در گرو خرج مقادیری از پول قرار داده اساسا معنی «تنوع» را در این بازی به سخره میگیرد. به بیانی دیگر، بازی توسط خودش هم نقد میشود. بعد از شخصیسازی سلاحهای گرم خود، درنهایت به شخصیسازی قابلیتهای شخصی، مثل ضربات سرد و موارد Passive میرسید. ضربات سرد از تنوع نسبتا خوبی بهرهمندند. برای مثال، شما میتوانید از یک قمه برای تکهتکه کردن زامبیها استفاده کنید، یا با کوبیدن یک مشت برقی آنها را به اطراف پرتاب کرده، زامبیهایی که در نزدیکی هستند را هم برای مدتی از پای دربیاورید. قابلیتهای Passive شما مکملهای مهمی بوده و انتخاب صحیح یا غلط آنها میتواند سختی یا آسانی بازی شود. برای مثال، عامهترین قدرت Passive، «شانس دوباره» است که به شما اجازه میدهد با کشتن یک فرد هنگامی که لب مرگ هستید دوباره برخیزید و به بازی ادامه دهید. این قابلیتها بیشتر در حالت چندنفره کاربرد دارند. هر یک از سلاحهای شما درخت مهارت خاص خودش را دارد. این مهارتها به سه دستهی کلی میزان گلوله، قدرت گلوله و عناصر مختلف تقسیم میشوند. اگر اجازهی شخصیسازی پیشرفتهی سلاح داده میشد، ما میتوانستیم مهارتهای بیشتری را برای خریداری در این جدولها مشاهده کنیم. اما رویهی بازی در قبال این مورد متفاوت بوده است.
بازیکنان میتوانند Zombie Army 4 را به شکل تکنفره یا چندنفره تجربه کنند. البته در ۵۰ دقیقهی ابتدای بازی یک موضوع سریعا برایتان روشن میشود و آن ساختار چندنفرهپسند بازیست. Zombie Army 4 ساخته شده تا به شکل چندنفره تجربه شود. بدون هرگونه داستان، شخصیتپردازی یا واقعهی بالقوه، تنها چیزی که باقی میماند لذت گیمپلی است. اگر کنار سه بازیکن دیگر نباشید که حین تجربه با کارهایشان موجب کمی خنده شده یا با انجام کار گروهی در درجات سختی بالاتر، حرارت مراحل را بیشتر کنند، بعد از انجام دو یا سه قسمت از نُه قسمت کلی، روند بازی شدیدا تکراری میشود. و از آنجایی که بازی هم چندان علاقهای به ترغیب مخاطبینش به ادامهی آن ندارد، بازیکن بعد از سپری کردن دو یا سه مرحله از بازی خسته شده، آهسته آن را کنار میگذارد. مشکل بعدی همینجا شروع میشود. بازی یک Player Base فعال ندارد. میزان بازیکنانی که من حین تجربهی بازی برای انجام مراحل یافتم کمتر از بیست نفر بودند. اگر بازی قرار است اساسا به شکل چندنفره تجربه شود، بایستی یک Player Base فعال داشته باشد. بخشی از این ایراد به Client بازی برمیگردد. Zombie Army 4، برخلاف نسخههای قبلیاش، روی پلتفرم Epic Games عرضه شده است. بازیکنان هم در پی ماجراهای اخیر، چندان تمایلی به خریداری عناوینی که روی این پلتفرم هستند، ندارند. البته Netcode بازی، حتی با وجود استفاده از یک VPN برای دسترسی به سرورها، بسیار خوب بوده و بهدور از هرگونه Lag یا کندی است.
بخش دوم مشکل ما، در خود بازی نهفته است. Killing Floor 2 هم مثل Zombie Army 4 ساختار مراحلش کمابیش تکراری و محدود میباشد. اما بهدلیل داشتن گیمپلی پختهتر، اکشن هیجانانگیزتر و تنوعی چندین برابر بهتر، به مراتب مخاطبین بیشتری هم دارد. با این تفاسیر باید گفت که پتانسیل نهایی Zombie Army 4 هیچگاه برآورده نشده و بازیکنان درنهایت با یک بخش داستانی نیمهتمام روبهرو میشوند. از دیگر بخشهای گیمپلی بازی میتوان به حالت Horde و چالشهای هفتگی اشاره کرد. حالت Horde، همانطور که از نامش پیداست، شما را درگیر خیل عظیمی از زامبیها میکند. چالشهای هفتگی هم مراحل بازی را با یکسری چالش مخصوص ترکیب کرده تا حالات تجربهی شما را کمی دگرگون نمایند. بهطور کلی، موارد بسیاری برای تجربه در بخشهای مختلف بازی وجود ندارد. حتی وقتی مشغول به انجام مراحل به شکل چندنفره هم شوید، از طراحی مراحل دل خوشی نخواهید داشت. مراحل گوناگون بازی در Fetch Questها و یا «بزنبکش»های بیکران خلاصه میشوند. نهایت لذتی که از Zombie Army 4 دریافت میکنید در تیراندازی است. با آنکه این بازی یکی از دنبالههای مجموعهی Sniper بوده، میداند که در روبرو شدن با زامبیها، هیچکس علاقهای به استفاده از تک تیراندازهای دوربرد و تمرکز و صبر ندارد. لذا، چندان اصراری هم در استفاده از تک تیراندازها نخواهد داشت. شما میتوانید یک رگبار به دست گرفته و در دل دشمن فرو بروید. موردی که در گیمپلی شما را یاد «اسنایپری» بودن میاندازد، نوار امتیازش است. با هر ضربهی Headshot، امتیاز شما چندبرابر میشود. این ضربدر با ضربات متعدد Headshot بیشتر و بیشتر شده و تا حتی صد و چند برابر افزایش مییابد. شما بایستی تلاش نموده تا آن را بیشتر کنید زیرا در انتهای مرحله هرچه امتیازتان بیشتر باشد، سطح شما هم بیشتر ارتقا مییابد.
شلیکهای شما میتوانند توسط جاذبه یا جهت باد هم تحت تاثیر قرار بگیرند. البته این مورد به حالات متوسط و سخت اختصاص داشته و در حالت آسان بازی شما همیشه به شکل یک خط صاف شلیک خواهید کرد. تنوع دشمنان بازی خوب است. با پیشروی بیشتر در مراحل به انواع مختلف آنها برخورد خواهید کرد. از زامبیهای عظیمالجثهای که لباسهای فلزی به تن دارند گرفته، تا ژنرالهای مرده و زامبیهایی که شما را یاد Clickerها میاندازند. هریک ویژگیهای خود را داشته و نحوه شکست دادنشان با دیگری متفاوت است. Zombie Army 4 میتوانست به لحاظ گیمپلی یکی از بهترین انتخابهای خریداران باشد. اما متاسفانه، استراتژیهای اشتباه سازندگان موجب زیان بسیار بازی شده است.
آوای مرگ
فضاسازی بازی، همانطور که اشاره شد، بسیار خوب انجام شده و شما از گشتن در خرابههای شهرهایی مثل «ونیز» و «میلان» لذت خواهید برد. بخش اعظم جذابیت و زیبایی این فضاسازی بخاطر گرافیک فنی بازی است. بافتهای بازی به شکلی ماهرانه تزئین شدهاند و جزئیاتی که در برخی از بخشهای بازی پیدا میکنید واقعا دیدنی خواهند بود. فیزیک بدنی زامبیها هم برای یک بازی اکشن مناسب بوده و بازیکن آن حس رضایتی که از انفجار سر یک زامبی میخواهد را قطعا بدست میآورد. با وجود این سطح از جزئیات گرافیکی، Zombie Army 4 بسیار هم بهینه است. نقد بازی بر روی یک رایانه شخصی با مشخصات ذیل انجام شده:
پردازنده: AMD RYZEN 5 1600X 6-Core 3.6 GHz
گرافیک: MSI GeForce GTX 1080 GAMING X 8G
مادربرد: MSI B350 GAMING PLUS AM4 AMD
حافظه رم: Geil EVO X DDR4 16 GB 3000 MHz CL15 Dual Channel Desktop
تنظیمات بازی بر روی حداکثر بوده، از DirectX12 برای اجرا استفاده شده و اندازهی تصویر و بافتها به اندازه ۲۰۰% بالا برده شدهاند. با این وجود، در تمامی شرایط فِریم دهی ثابت بوده و هیچگونه باگ یا مشکل فنی دیگری مشاهده نکردیم. در انتها بایستی به موسیقی بازی اشاره کرد که از قطعات Retrowave با تِمی ترسناک استفاده نموده که با تاریکی و خشونت بازی همخوانی خوبی دارد و در مواقعی ترس و وحشت بازی را دو چندان میکند.
سخن نهایی
Zombie Army 4 با امید کسب مخاطبین جدید سعی داشته تا کمی گیمپلیش را Arcadeتر کرده، در پایان به یکی از آن عناوین Zombie Horde مورد پسند بازیکنان امروزی شود. البته با وجود قابل لمس بودن تغییرات مذکور، بازی باز هم به لحاظ کمی و کیفی ناقص مانده و تلاشی برای دور زدن محدودیتهای خودش نکرده است. مخاطب به اندازهی کافی نمیتواند برای تهیهی این بازی بهعنوان سرگرمی چندنفرهی زامبیمحورش جدیدش دلیل بیاورد و چرایی این موضوع را طی نقد بالا ذکر کردیم. در شرایط فعلی، توصیه میشود عنوان فوق را طی تخفیفات تهیه کنید چرا که نهایت ارزشش به همین میزان محدود میشود. اگر دنبال یک عنوان زامبیکُشی جدید هستید، انتخابهای بهتری را هم میتوانید پیدا کنید که درنهایت تجربهای کاملتر را در مقایسه با Zombie Army 4 ارائه میدهند.
ساخت یک بازی زامبیمحور شوتر، آن هم مخصوصا وقتی یک ایده هزاران بار تکرار شده، کار سختی است. سازنده باید به بازتعریف کردن تمامی موارد بپردازد بدون آنکه تکراری در میان باشد. متاسفانه، Zombie Army 4 عنوانی نیست که توانسته باشد از پس چالشهای مذکور برآید. داستان بازی تقریبا خلا بوده و کلا در سایهی گیمپلی نیمه کامل بازی محو میشود. طراحی مراحل تکراری، نبود تنوع کافی و محتوای تکنفرهی ضعیف، موجب شده که Zombie Army 4 در مقابل رقبای ارزانتر خود مثل Killing Floor 2 ارزش کمتری داشته باشد. البته اگر طرفدار چنین عناوینی هستید تجربهاش ضرری ندارد. اما اگر دنبال یک انتخاب ماندگار میباشید، بهتر است Zombie Army 4 را فراموش کنید.
صداگذاری بازی و موسیقی مناسب
شوتینگ رضایتبخش
فیزیک زامبیها برای یک بازی اکشن خوب کار شده
محتوای تکنفرهی شدیدا تکراری
محدودیت بازی در شخصیسازی سلاحها و شخصیتها
نبود تنوع در حالات متعدد بازی
داستان و شخصیتپردازی بازی به هیچوجه جالب نیستند
طراحی مراحل تکراری
سلام میخواستم بدونم تو این بازی میشه با دو تا دسته دو نفره بازی کرد مثلا یکی از شخصیت ها خودم و یکی دیگه داداشم
هممم با این توصیفات بهتره کالاف بخریم که مود زامبی داشته باشه
هم بتل رویال میگیریم و هم کلی مود مولی دیگه
درود،
برای تجربه حالات زامبی بلاشک CoD تجربه عالی رو ارائه میده، هرچند انتخاب های ارزون تری مثل Dying Light، Killing Floor یا Left 4 Dead هم هستن که تجربشون پیشنهاد میشه.