سری بازیهایی که مایکروسافت باید برای Xbox Series X احیا کند
مایکروسافت برای نسل نهم و کنسول Xbox Series X چه بازیهایی را باید مجددا احیا کند؟
منتظر بودن برای نسل بعدی و تئوری سازی و رویاپردازی در این باره هیجانآور است؛ ولی این بار کمی فرق میکند. سختافزارهای جدید معمولا طی یک همایش بزرگ به همراه تعدادی از بازیها به ما معرفی میشوند؛ اما در آینده علمی تخیلی سال ۲۰۲۰ همه چیز کمی متفاوت است.
ما میدانیم Xbox Series X چه شکلی است اما درباره بازیهایش اطلاعاتی نداریم. میدانیم که کنسول بعدی سونی PlayStation 5 نام دارد و حتی یکی از بازیهای مخصوص به این کنسول نیز به عموم معرفی شده است، اما ما حتی نمیدانیم که این کنسول قرار است چه شکلی باشد. کمی گیجکننده است، اما یکی از کارهایی که همیشه میتوانیم انجام دهیم رویاپردازی درباره مهمترین چیز، یعنی بازیها میباشد.
این نسل قرار است کمی متفاوت باشد؛ به طور مثال، مایکروسافت اعلام کرده که Xbox Series X در اولین سال عرضه هیچ بازی منحصربهفردی نخواهد داشت. در ابتدا محصولات با فرمتی ارائه میشوند که هم با Xbox One و هم با سختافزار جدید همخوانی داشته باشند. اما یک تغییر نسل در کنار بازیهای انحصاری، به موارد دیگری نیز وابسته است. به واسطهی این سختافزار کاملا جدید که توسط تیم مدیریت کنونی اکس باکس طراحی شده، این تغییر، یک آغاز جدید برای برند Xbox است. اعضای تیم کنونی اکس باکس کسانی هستند که مجبور بودند راه اکس باکس را با کنسول Xbox One که شرایط بسیار سختی گریبان گیرش شده بود ادامه دهند.
این بدین معناست که امکان قدمی به عقب برداشتن و دوباره تمرکز کردن نیز وجود دارد؛ نه فقط برای سختافزار بلکه برای بازیهایی که Xbox Game Studios ساخته و عرضه میکند. خرید و بازسازی استودیوها تاییدی بر این مسئله است.
بر این اساس ما به این فکر افتادیم که دوست داریم چه فرنچایزهایی را دوباره در نسل سختافزار Xbox Series X ببینیم؟ ما دوست داریم ایدههای جدیدی نیز مشاهده کنیم، اما راه اندازی مجدد و احیای دوباره بعضی از بازیهای نوستالوژیک خالی از لطف نیست.
Fable
راستش وجود یک بازی Fable جدید نتیجه گیری قدیمیای به نظر میرسد. اکتبر آینده، دهمین سالگرد عرضه آخرین نسخهی درست و حسابی Fable است؛ با این حال، در طول این زمان هم فرنچایز Fable ساکت نبوده! یک نسخه اسپینآف مخصوص Kinect ساخته و با شکست مواجه شد، همچنین بازی Fable Legends که یک عنوان چندنفرهی چهار در برابر یک بازیکن و بر سرویس محور بود نیز چهار سال پیش کنسل گشت و به همراه آن استودیو سازنده Fable یعنی Lionhead نیز بسته شد.
از آن موقع همواره شایعههایی درباره بازگشت Fable وجود داشته است و هربار از Phil Spencer رئیس Xbox در مصاحبهها درباره این فرنچایز سوال شده، جواب این سوال لبخندی کج از طرف او بوده است که نشان میدهد این سری بازی هیچ وقت کاملا از بین نرفته. تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها! و کارخانهی شایعهسازی به اندازه کافی روی این بازی مانور داده است؛ اشارههای سازندگان، صحنهپردازی و ظاهرا حتی لو رفتن کانسپت آرت بازی.
به هر حال، قضیه از این قرار است: گویا PlayGround Games، استودیو سازنده Forza Horizon، سازنده جدید فرنچایز Fable میباشد؛ به عبارتی، این بازی همچنان در دستان انگلیسیها میماند! شرکت PlayGround Games در کنار عرضه آخرین نسخه Forza توسعهی عظیمی داشته است و به دنبال آن به نظر میرسد تیم دوم پر قدرتی در این استودیو شکل گرفته باشد. در سال ۲۰۱۸ مایکروسافت این کمپانی را خرید و شرکت PlayGround Games را به بخشی از Xbox Game Studios اضافه کرد. ظاهرا این بازی در تصویرسازی جدید آینده قرون وسطایی آلبیون، که در فاصله زمانی بین Fable 3 و این بازی توسط یک شهابسنگ ویران شده است، اتفاق میافتد.
ظاهرا این داستان شامل سفر در زمان نیز میشود و پیوندهای مشخصی با نسخههای قبلی Fable که توسط Lionhead ساخته شده بودند، دارد. ظاهرا نسخه جدید Fable دارای دو دوربین اول شخص و سوم شخص است، دنیایی کاملا آزاد و حالتی از بخش چند نفره دارد. همانطور که گفتیم، تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها… و Fable انتخاب خوبی برای برگرداندن یکی از محبوبترین بازیهای طرفداران در اوایل زندگی Xbox Series X است.
Perfect Dark
با وجود اینکه این بازی همراه Xbox 360 عرضه شد، به نظر نمیرسد Xbox واقعا خانهی Perfect Dark باشد. مانند بیشتر بازیهایی که از Rare به پلتفرمهای مایکروسافت رسیدهاند، عنوان Perfect Dark Zero پسماندهی عصر قبلی بود. شروع زندگی آن به عنوان یکی از بازیهای GameCube قبل از انتقال به Xbox و بعد در نهایت Xbox 360، و انجام تغییرات فراوانی در آرت استایل و مکانیکها.
بر خلاف باور عموم، نسخه عرضه شده برای Xbox 360 این بازی در واقع بازی قابل توجهی است، با اینکه مانند رشدش هویتی مبهم دارد. به دلایل زیادی عرضه Xbox Series X در سال ۲۰۲۰ به نظر موقعیت مناسبی برای آغاز سفر جدید Joanna Dark و تثبیت موقعیتش به عنوان یکی از چهرههای نمادین Xbox میباشد.
چرا این طوفان مناسبترین موقعیت است؟ در نظر بگیرید که Perfect Dark Zero در سال ۲۰۲۰ قرار گیرد و جهان سایبرپانکی را با الهام از Blade Runner به نمایش بگذارد، در دنیایی که توسط شرکتهای بزرگ اداره میشود، دنیایی که ما هنوز به آن نرسیدهایم اما در حال حرکت به سمتش هستیم. با توجه به تلاش بازیکنان برای نابود کردن جهانی ویران شده که توسط یک ابرشرکت اداره میشود در نسخه بازسازی شده Final Fantasy 7 در آپریل و قبل از مواجه شدن با آیندهای ترسناک در Cyberpunk 2077 که در ماه سپتامبر عرضه خواهد شد، مطمئنا ۲۰۲۰ سال سایبرپانک در بازیهای ویدیویی خواهد بود.
البته Joanna Dark بدل جیمز باند است و ۲۰۲۰ سالی بوده که فیلمبازان بازنشستگی جیمز باند را میبینند و ماموریت ۰۰۷ متعلق به MI6 به یک زن در No Time to Die اهدا خواهد شد. در واقع به نظر میرسد که دست سرنوشت قصد دارد در این زمان این بازی را با شرایط زمانه همخوان و متناسب کند؛ و در حالی که لقب FPS مرسوم در حال حاضر در اختیار Master Chief قرار دارد، به راحتی میتوان Perfect Dark را به عنوان بازی شوتر آزادتری در نظر گرفت؛ یک اثر سریعتر همانند Deus Ex یا Dishonored، به علاوه سلاحهای چندکاره و هدفهای آزادتر معروف N64.
یک نکتهی دیگر! نمیخواهم زیاد نظریهپردازی کنم، اما تا به حال متوجه شباهت شکل و استایل لوگو The Initiative (استودیوی جدید Xbox) و لوگوی DataDyne شدهاید؟ همانطور که Coalition استودیو سازنده Gears لوگویی شبیه Gears Cog دارد. استودیوی The Initiative توسط Darrell Gallagher مدیریت میشود، کسی که فارغالتحصیل Crystal Dynamics و Square Enix است و در بازسازی کاراکتری مشابه Jo Dark یعنی Lara Croft در سال ۲۰۱۳ سهیم بوده است و روی تقویت Deus EX که از لحاظ موضوعی به Perfect Dark شبیه بوده، کار کرده است. با این حساب Perfect Dark باید بازی مخصوص این استودیو باشد، نه؟
Banjo-Kazooie
اگر بخواهیم جدی صحبت کنیم، ممکن است Banjo Kazooie Nuts & Bolts نسخه بعدیای که شما از پلتفرمرهای دوستداشتنی N64 میخواستید، نبوده باشد؛ اما این بازی هم یک اثر فوقالعاده و یکی از بهترین بازیهای نسل قبل است؛ این عنوان خلاقانه، سرگرمکننده، مفرح و به صورت تعجبآوری پرمعنی است. من از ساختن وسایلی طنزآمیز در قالب آلت مردانه به ساخت مکانیسمهای پیچیده رسیدم. متوجهام که این نسخه آن بازی Banjo که مردم میخواستند نبود، اما اگر کیفیتش را زیر سوال ببرید، شما احمق هستید.
حالا وقتش رسیده که صحبتهای بیهوده را کنار بگذاریم و درباره خود بازی Banjo صحبت کنیم. Xbox مسترچیف (Master Chief) را به عنوان نماد خود دارد، اما مطمئنا به یک بازی که بیشتر مناسب کودکان باشد هم نیازمند است. عنوان Minecraft نیز متعلق به مایکروسافت بوده اما این بازی در همه پلتفرمها قابل دسترسی است. کنسول Xbox به یک بازی منحصربهفردی که مناسب کودکان باشد نیاز دارد. Blinx، گربهای که در زمان سفر میکند، به این زودیها نسخه جدید نخواهد داشت که البته به آن نیازی هم نیست. با توجه به درخواستهای پیاپی هواداران برای افزودن Banjo به Smash Bros توسط نینتندو، میتوان نتیجه گرفت که این بازی در طول بیست سال گذشته، حتی قبل از عرضه Melee، محبوبیت بالایی داشته است.
اهمیت پیوستن Banjo به Super Smash Bros قابل درک نیست؛ Banjo و Kazooei علاوه برپیوستن به جمع اعضای اختصاصی بازیهای نینتندو، تنها کاراکترهای بازی هستند که از یک مجموعه ژاپنی نشات نگرفتهاند (البته به جز حضور Banjo در Diddy Kong Racing). تمامی دیگر مجموعهها اول در ژاپن ساخته شدهاند و تمامی کاراکترهای دیگر، به جز Diddy Kong و K. Rool، از این کشور سرچشمه میگیرند.
ورژنهای اصلاح شده دو بازی اصلی Banjo روی کنسول ۳۶۰ به خوبی عمل کردند و به همراه Nuts & Bolts در Rare Replay قرار گرفتند. به دنبال مذاکرههای نینتندو و Xbox برای گنجاندن Banjo در Smash، امیدواریم Xbox متوجه قدرت واقعی این کرکتر شده و به دنبال ماجراجوییهای جدید باشد. به علاوه، اگر مایکروسافت و نینتندو به توافقاتشان ادامه دهند، Banjo بازی ایدهآلی برای Switch نیز خواهد بود.
Project Gotham Racing و Midtown Madness
بسیاری از بهترین خاطرات من با Xbox مربوط به بازی Project Gotham Racing است. PGR2 یکی از اولین بازیهای لایو Xbox بوده که به من کمک کرد تا پتانسیل واقعی پلتفرم آنلاین مایکروسافت را بسنجم. من و دوستانم قوانین مسخرهای را برای مسابقات، که مد نظر سازندگان نبودند، وضع میکردیم و شاهکارهایمان در رانندگی را به رخ هم میکشیدیم.
تنها یک ماه قبل از عرضه Project Gotham Racing 4 کمپانی Activision شرکت سازندهی این بازی یعنی Bizarre Creations را خرید و باعث شد ارتباط مایکروسافت با سازندگان و فرنچایز Gotham Racing قطع شود. بعدها کمپانی Bizarre بسته شد… هیچ عدالتی در این جهان وجود ندارد!
ممکن است اینگونه برداشت شود که Forza Horizon به گونهای جای خالی PGR را برای تیم فرست پارتی Xbox پر کرده است، اما این بازی حال و هوا و استایل مخصوص به خود را داشت و دیدن دوباره آن خالی از لطف نخواهد بود.
PGR تنها بازی ریسینگ فراموششده مایکروسافت نیست که لایق بازبینی است. با اینکه Midtown Madness یک بازی قدیمی کمارزش است، به عنوان یکی دیگر از بازیهای اولیه Xbox Live و بازیهای آنلاین کنسول Xbox 360 توانست حس گشت و گذار بیهدف در دنیایی آزاد را به خوبی منتقل کند. بازیهای ریسینگ Madness (که شامل Motocross و Monster Truck نیز میشوند) استایل متفاوت و آرکید-گونهای با شباهتهایی به کارتینگ داشتند که هماکنون بین عناوین فرست پارتی مایکروسافت چیزی با این ویژگیها وجود ندارد.
Killer Instinct
پس از انتشار اولیه به عنوان یک بازی Xbox 360، ورژن ریبوت شدهی Killer Instinct در سال ۲۰۱۳ به عنوان بازی انحصاری Xbox One انتشار یافت. این بدین معناست که مجموعهی Killer Instinct برای مدتی طولانی فراموش نشده است، و به مدت سه سال کرکترهای بستههای الحاقی که شامل مهمانهایی از Halo و Gears of War نیز میشدند، در این بازی حضور یافتند. اما از آنجایی که ما نمیخواهیم Xbox Game Studios بازی KI (و به صورت کلی بازیهای مبارزهای) را فراموش کنند، این بازی را در این مقاله جای دادیم.
در ابتدا Killer Instinct توسط Double Helix Games و با نظارت سازندگان این مجموعه در Rare ساخته شد. سپس اصلاحات Iron Galaxy روی فصلهای بعدی این بازی، آن را به محصولی خارقالعاده تبدیل کرد. بدون شک این بازی یکی از بهترین بازیهای مبارزهای این نسل است، و باید از مایکروسافت برای حمایتش از این بازی به وسیله استریمها، بهروزرسانیها، تورنومنتها و اهدای جوایز تحسین نمود. در سالهای آتی Iron Galaxy واقعا این بازی را از آن خود کرد و واگذاری کنترل کامل ورژن مناسب نسل بعدی این بازی به این استودیو به نظر عقلانی میآید (باز هم اشاره میکنم به همراه نظارتهای Rare) و جای پای مایکروسافت را در بازار بازیهای مبارزهای محکم خواهد کرد.
Lost Odyssey یا Blue Dragon
هرچقدر هم که نسل بعدی Xbox در بازارهای غرب موفق باشد، تحت تاثیر قرار دادن آسیا و به خصوص ژاپن مشکل خواهد بود. درماندگی مایکروسافت در رخنه کردن به ژاپن پیامدهایی دارد؛ زیرا فقدان محبوبیت در این منطقه میتواند در تصمیم سازندگان پروژههای ژاپنی کوچک برای انتخاب پلتفرم مقصد تاثیرگذار باشد. به همین دلیل بازیهایی با بودجههای نسبتا پایین اما باکیفیتی چون Nier Automata از ابتدا به Xbox نیامدند. Square Enix متوجه شد که مخاطبین غالبا ژاپنی هستند، و چرا این کمپانی باید بازی خود را متناسب با پلتفرمی طراحی میکرد که در این منطقه یک چهارم میلیون هم کنسول به فروش نرسانده است؟ این نبرد تنها بر سر فروختن کنسولها نبود و باید پایداری بازیها در یک منطقه هم لحاظ میشد.
بعضی از استراتژیهای مایکروسافت بر سر Xbox 360 مانند پرداخت پولهای کلان به سازندگان و ناشران ژاپنی به نظر وقت تلف کردن میآمد. تقریبا تمام بازیهای RPG ژاپنی متعلق به کمپانیهای Namco و Square Enix در طول زمان در PalyStation جا خوش کردند. اما مهمتر از اینها، محصولات اصلی ژاپنی مایکروسافت هستند که بهترینهایشان کار سازنده Final Fantasy یعنی Hironobu Sakaguchi است.
استودیو Mistwalker، که به متعلق به Sakaguchi است، با همکاری سازندگان دیگر دو مجموعه جدید را که مشابه نمونههای قدیمی هستند، ارائه کرده است : Blue Dragon که مشابه Dragon Quest بوده و Lost Odyssey که مشابه Final Fantasy میباشد. در واقع دو ورژن Nintendo DS از Blue Dragon ساخته شده است و من از ورژن دیگری مختص صفحه نمایش بزرگ استقبال میکنم. اما Lost Odyssey پتانسیل بالایی دارد: داستان جنگجویانی فناناپذیر و روابطشان با افرادی فانی که زندگیهایشان در نظر این جنگجویان زودگذر است. این بازی آنقدر حال و هوای Final Fantasy را دارد که به نظر میرسد ورژن دوم آن است، حتی در این بازی کاراکتری به نام Sed وجود داشته که پیر و بدخلق است و بالون میراند. بله، در واقع Lost Odyssey همان Final Fantasy 13 است که اگر Sakaguchi در Square Enix میماند، آن را میساخت.
دو بازی Lost Odyssey و Blue Dragon هردو تجربههایی نقصدار اما لذتبخشی هستند؛ آنها جزء بازیهایی هستند که میتوانند در ورژنهای بعدی بیشتر پیشرفت کنند. به علاوه، فناناپذیری کاراکترهای اصلی Lost Odyssey به سازندگان این اجازه را میدهد که هرچقدر میخواهند بین بازیها وقفه بیندازند، و اصالتی با استایل Final Fantasy بین بازی اصلی و ورژنهای بعدی به وجود آورند. تقریبا یک دهه است که Mistwalker تنها روی موبایل و پروژههای دستی تمرکز کرده؛ به نظر وقت آن رسیده است که بودجه قابل توجهی به Sakaguchi داده شود و مطمئنا مایکروسافت نیز به بازیهای بیشتری در ژاپن نیاز دارد.
Viva Pinata
لازم به ذکر است که بازی عجیب شبیه ساز حیوانات خانگی استودیوی Rare یکی از جذابترین و خاصترین محصولاتی است که Xbox مستقیما در ساخت آن نقش داشته؛ و اینکه همیشه صحبت این بازی در میان است، تعجبآور نیست. این بازی علاوه بر پرفروش بودن، وجهه فرهنگی نیز دارد؛ Viva Pinata مانند Banjo-Kazooei ؛ بازیای است که از ترکیب تفنگها و اره برقیها، و یا بازیهای پر از خون و خونریزی مبارزهای معمول Xbox فراتر میرود، که نکتهی خوبی است. Xbox به بازیهایی مانند این نیاز دارد، و این بازی جزء مواردی است که حتی پسران جوانی که خودشان را وقف بازیهای شوتر کردهاند هم میتوانند به وسیله Game Pass آن را کشف کرده و در خفا عاشقش شوند.
من فقط میخواهم به پیناتاهای کوچک عشق بورزم و آنها را پرورش دهم، سپس سرشان را با بیل جدا کنم و با دادن آبنباتهایشان به بچهها آنها را خوشحال کنم. با توجه به این فکر میکنم که در نهایت این بازی با Halo و Gears مطابقت دارد!
۱vs۱۰۰ ( یا یک بازی مسابقهای دیگر)
یکی از خاصترین ایدههای مایکروسافت آوردن گیمشوهای زنده به دنیای ویدئوگیمها بود. این ایده در 1vs100 تجلی پیدا کرد، بازی مولتیپلیر بزرگی که به وسیله Xbox Live به قدرت رسید و به بازیکنان این فرصت را داد که جوایز واقعی برنده شوند. این بازی دو فصل داشت و ورژنهای محلی این بازی در آمریکا، انگلیس، کانادا، فرانسه و آلمان اجرا میشدند. مردم عاشقش بودند اما در ۲۰۱۰ این ایده کنار گذاشته شد.
در واقع مایکروسافت با این بازی جلوتر از زمان حرکت میکرد؛ به خصوص در سالهای اخیر و با توجه به ورود سرویسهایی چون HQ Trivia که مسابقههای آنلاین، تجارت بزرگی در صنعت موبایل حساب میشوند. در این بازیها، بازیکنان به وسیله موبایلهایشان در مسابقاتی زنده که توسط یک مجری واقعی اداره خواهند شد، شرکت میکنند. این ایده، نه تنها روی Xbox 360 بلکه توسط کمپانیهای دیگر نیز انجام شده است. پس وقتش رسیده که مایکروسافت آن را برگرداند.
خوشبختانه Xbox کاملا در جریان این مساله است. سال گذشته در یک مراسم، رئیس Xbox یعنی آقای “فیل اسپنسر” (Phil Spencer) گفت: «باید دوباره انجامش دهیم». به احتمال خیلی زیاد 1vs100 برنخواهد گشت زیرا این بازی متعلق به یک کمپانی گیمشوهای تلویزیونی است، اما ایده آن چیزی بوده که این کمپانی مشتاق است بیشتر به آن بپردازد.
خب، عناوین نام برده شده تعدادی از بازیهای قدیمی خانوادهی اکس باکس بودند که از نظر ما، ارزش احیا شدن برای کنسول نسل نهمی مایکروسافت را دارند. خوشبختانه با خریداری استودیوهای مختلف و جذب نیروی جدید، مایکروسافت اکنون قادر است که در حین خلق عناوین جدید با جهانهای نو، برخی از فرنچایزهای قدیمی خود را بازگردانده و به نمادهای جدیدی برای Xbox تبدیل کند.
نظر شما چیست؟ شما کدام یک از فرنچایزهای Xbox را دوست دارید روی Xbox Series X تجربه کنید؟
ماینکرافت رو فراموش کردی😐