در صنعت بازی های رایانهای این عادی است که با گذشت زمان برخی از مجموعه بازیها به حاشیه رانده شوند. حتی برخی از بازیهای بزرگ و پسندیده شده نیز ممکن است کنار گذاشته شده و آثار دیگری جای آنان را بگیرند. البته تمام اینها بدین معنا نیست که بازیهای محبوب ما برای همیشه نابود میشوند بلکه ممکن است در زمان مناسب با تغییرات گسترده و بهبودهای فراوان بازگردند. به خاطر پتانسیلی که زمان گذر از یک نسل به نسل جدید کنسولها وجود دارد، این تغییر نسل موقعیت مناسبی برای تولد دوباره بازیهای فراموش شده است.
سؤال اینجاست، چه بازیهایی هستند که انتظار میرود دوباره شاهد آنان باشیم. منظورمان از بازیهای مورد انتظار، عناوینی مثل بایوشاک و متروید نیستند. چرا که در حال حاضر بر اساس اخباری که منتشر شده، این بازیها در دست ساخت هستند. ما بازیهایی را انتظار میکشیم در کمال ناباوری امیدواریم آنان را شاید دوباره مشاهده کنیم. در ادامه فهرستی از ده بازی مورد نظرمان را مطالعه خواهید کرد.
Chrono Trigger
بازی کرونو تریگر معمولاً میان گیمرهای قدیمیتر به عنوان یکی از بهترین بازیهای نقشآفرینی به حساب میآید و نسخه کرونو کراس هم دنبالهای فوقالعاده و منحصر به فرد برای آن بود. البته که جمعآوری گروه اصلی سازنده بعید به نظر میرسد اما یک بازی نقشآفرینی بزرگ بودجه که نام کرونو را بر دوش بکشد هم میتواند موفق ظاهر شود. اصلا لازم نیست همه اعضا دور هم جمع شوند بلکه مثلا همین که آکیرا توریاما یعنی طراح محیط و کاراکترهای کرونو تریگر دوباره حضور داشته باشد برایمان غنیمت است. ما کارهای آقای توریاما را در آثار جدیدی مثل دراگون کوئست ۱۱ دیدهایم و تصور این که هنر ایشان را در دنیای بازیهای کرونو شاهد باشیم برایمان خیلی شیرین است.
Legacy of Kain
وقتی طرفداران سری Legacy of Kain به آن فکر میکنند، کاراکترهای عمیق، داستانهای پیچیده و اتمسفر فراموش نشدنیاش را به یاد میآورند. متأسفانه آخرین نسخه از این سری یک بازی نقشآفرینی آنلاین رایگان به نام نازگات بود که دقیقاً بر خلاف نقاط قوت یاد شده عمل کرد و در نهایت پس از یک نسخه آزمایشی، توسعه آن متوقف شد. دیگر وقت آن رسیده که کین و رازیل به جایگاه خودشان برگردند. ما بازیی میخواهیم که بر اساس قدرتهای غیر طبیعی خونآشامها و سلحشوری آنان در نبرد باشد. در این میان تا حالا بازیهایی نظیر Vampyr تجربهای مشابه اما ناقص از چیزی که دوست داریم را در اختیار ما گذاشتهاند اما دنیا و شخصیتهای Legacy of Kain قطعاً میتوانند آن چیزی باشند که میخواهیم.
Dragon’s Dogma
موضوعی که قطعاً در نسل آینده هم تغییر نخواهد کرد محبوبیت بازیهای جهان باز خواهد بود. به خصوص اگر دنیاسازی، شخصیتها و داستان بازیها هم بهتر شوند. یکی از بازیهایی که به نظر ما کاندید بازگشت است سری بازیهای نقشآفرینی و فانتزی Dragon’s Dogma میباشد. بازی Dragon’s Dogma به خاطر اژدهایان غولآسا، پیچشهای روایی غافلگیر کننده و نبردهای حساب شده معروف است. بهعلاوه اینکه ساز و کار Pawn در بازی قابل توجه بوده و حالت بازی چند نفره نامتقارن آن نیز جذاب است. در ژاپن یک نسخه تماماً آنلاین هم از این بازی عرضه شده اما در سایر کشورها فقط بازی اصلی و بسته مکمل آن به بازار آمده که از چشم هواداران واقعاً کم بوده و آنان را سیراب نکرده است.
Dead Space
سری Dead Space به خاطر ترکیب اکشن علمی تخیلی با ترسی کیهانی و همچنین قهرمان اصلی روانیش آیزاک کلارک مشهور است. ما دوست داریم دوباره قدم به این قلمروی وحشت گذاشته و به کمک سلاح بُرندهی پلاسما، حسابمان را با لشگریان پلید فضایی تسویه کنیم. گرچه ادامه داستان آیزاک قطعاً جالب میباشد اما یکی از دلایل اصلی جذابیت بازگشت Dead Space روی کنسولهای نسل جدید این است که فناوریهای جدید میتوانند تکه و پاره شدن موجودات شیطانی و قطع اعضای آنان را خیلی دقیقتر کنند. همانطور که احتمالا میدانید شلیک و قطع عضو دشمنان همیشه یکی از استراتژیهای مبارزاتی اصلی سهگانه Dead Space بوده است. از این رو اضافه شدن به دقت این بُرشها میتواند مبارزات آیزاک را وحشتناکتر هم بکند.
Castlevania
بازیهای کسلوانیا دارای دو هویت مجزا هستند. اولی بازی دو بعدی کلاسیک این مجموعه، دیگری بازیهای ماجرایی سوم شخص این سری که با اکشنی صاحب سبک پر بودند. فعلاً نیازی به بازیهای دو بعدی این سری نیست به خصوص که مغر متفکر بازیهای کسلوانیا آقای کوجی ایگاراشی بازی Bloodstained را ساخته که نیاز مورد نظر را تأمین میکند. اما دسته دوم قطعه نیاز به گسترش دارد. این بازی میتواند در مورد شکارچی خونآشامی باشد که تنوعی ابزارآلات و حرکات سریع را به کار میگیرد و شکارش را در روستاهای مخروبه و سازههای گوتیک نیمهکاره پیدا میکند. با قدرت سختافزارهای جدید میتوان قدرتهای توهمات خونآشامی را بهتر به کار برد و حقههای بصری پیچیدهای را پیاده کرد.
Portal
تا پیش از امسال، سری Half-Life در این لیست قرار میگرفت. اما به تازگی شاهد بازگشت موفق این سری با نسخه Alyx بودیم. این موضوع فرصتی را به ما میدهد تا در مورد سری دیگری از شرکت Valve که نیاز به تولدی دوباره دارد صحبت کنیم. بازیهای پورتال با معماهای پیچیده و داستانی هوشمندانه در دنیای بازیها طوفان به پا کردند و هیچ دلیلی برای پایان یافتن این سری وجود ندارد. کنسولهای پلیاستیشن ۵ و ایکس باکس سری ایکس به شکل تئوری میتوانند به طراحان اجازه دهند تا معماها را به تراز جدیدی برسانند و بازیکنان را به روشی پیچیده وادار کنند تا ذهنیت خود را در مورد مفهوم فضای پیرامونشان تغییر دهند.
Star Wars: Knights of the Old Republic
صحبت درباره این بازی کمی مشکل است، زیرا نسخهای که سال ۲۰۱۱ آمد یک بازی نقشآفرینی وسیع آنلاین بوده که هنوز فعال است و طرفداران زیادی دارد. اما علیرغم موفقیتش، این یک تجربه متفاوت از نقشآفرینیهای تکنفرهای است که همه ما دوست داشتیم. پارسال بازی Jedi: Fallen Order به ما نشان داد که یک بازی مدرن جنگ ستارگان وقتی که با فضاهای آنلاین گسترده سر و کار ندارد، میتواند چقدر زیبا به نظر برسد. محیطهای بازی، مدل شخصیتها و پویانماییهای رزمی را در دستگاههای نسل بعدی تصور کنید. همه اینها میتوانند حول یک نقشآفرینی یکنفره با انتخابهای معنادار و همراهان فضایی گوناگون قرار گیرند تا تجربهای کم نظیر را رقم زنند.
Silent Hill
فرقههای عجیب، اعضای گمشده خانوادهها، وحشت روانی و… چیزهایی هستند که خانهشان شهر سایلنت هیل است. طرفداران سری سایلنت هیل با عرضه PT خیلی به دیدن یک نسخه از سری بازیهای محبوبشان نزدیک شدند هرچند که PT حتی اگر از نظر فنی یک بازی کامل نبود و تنها یک تیزر قابل بازی به حساب میآمد. بازی جدید سایلنت هیل در حد همان تیزر ماند و در واقع توسعه آن لغو شد. این تیزر کوتاه آتش ما برای نسخه جدید سایلنت هیل را از بین نبرد اما به همه نشان داد یک بازگشت موفقیتآمیز برای این سری بازیهای ترسناک میتواند چه شکلی داشته باشد.
Splinter Cell
به نظر میرسد که ما سالهاست گوشهای نشسته و منتظر یک اعلامیه رسمی درباره ساخت اسپلینترسل جدید هستیم. چیزی که هرگز آن را دریافت نکردهایم. در دو دهه گذشته، سم فیشر و سالید اسنیک با یکدیگر در رقابت بودند تا خفنترین قهرمان بازیهای اکشن مخفیانه باشند. حالا که اسنیک برای مدتی از دور خارج شده، اکنون زمان آن است که فیشر به طور قطعی تاج و تخت را به دست آورد. ترکیبات نور و سایه قطعا در سختافزارهای نسل بعدی بهتر از همیشه به نظر خواهند رسید و هوش مصنوعی دشمنان نیز جهش خواهد کرد. این موارد میتوانند نفوذ به قلمروی دشمنان را حتی هیجانانگیزتر نمایند. البته خیلی از بازیهای امروزی دارای عناصر مخفیکاری هستند اما هیچ کدام به اندازه بازیهای کلاسیک اسپلینترسل دل چسب نیستند.
Suikoden
بازیهای سویکودن ماجراهای پیچیدهای دارند که با شخصیتهای به یادماندنی و مکانیکهای جذاب گیمپلی ترکیب شدهاند. از سال ۱۹۹۵ که اولین بازی این سری به بازار آمد، همه عناصر جذاب مذکور از آزمون گذشت زمان پیروزمندانه بیرون آمدهاند و هنوز جذاب هستند. استخدام متحدین، ایجاد پایگاهها و نبردهای نوبتی موجود در بازی هم عناصری بودند که هنوز جایگاه مهمی در بازیهای جدید دارند. ممکن است در گذشته که ژانر نقشآفرینی دارای مدعیان بیشتری بود، بسیاری از گیمرها سویکودن را به عنوان یک بازی معمولی رد کرده باشند، اما این بازی گوهری گرانبها بوده که شایسته فرصتی دیگر است. این سری قطعاً ارزشش بیشتر از نسخه فرعی است که با نام Tierkreis در آمریکای شمالی عرضه شد.
پس prince of persia چی شد؟؟؟