در مقاله پیشین Halo فهمیدیم که چگونه مسترچیف و همرزمانش با موفقیت توانستند Halo آلفا را نابود کنند. در این مقاله میخواهیم رویداد بزرگی را بررسی کنیم که پیشزمینه Halo 2 بود: بحث بین سزا رفومی (Sesa Refumee) با گیلتی اسپارک.
۲۱ سپتامبر سال ۲۵۵۲: گیلتی اسپارک فرار میکند
با نابود شدن اشعه Halo و دور شدن مسترچیف، برای گیلتی اسپارک دلیلی وجود نداشت که نزدیک Halo آلفا بماند. بنابراین تصمیم گرفت که به نزدیکترین سیاره به نام Threshold برود، جایی که سربازان کاوننت در حال محافظت از یک معدن گازی فوررانرها بودند. گیلتی اسپارک که امید داشت تا از این وسواس کاوننت برای تکنولوژی فوررانر در برابر دشمنان انسانیاش استفاده کند، با رهبر تیم کاوننت به نام سزا رفومی هم صحبت شد.
رفومی شروع به صحبت در مورد سفر بزرگ و رستگاری کرد اما گیلتی اسپارک صحبتهایش را متوقف کرد و توضیح داد که حلقههای Halo راهی به سوی بهشت نیستند و تنها اسلحههایی برای یک نابودی بزرگ میباشند. رفومی که از این حقیقت شوکه شده بود، ارتباط با نزدیکترین کشتی کاوننت را قطع کرد تا صحبتهایش با اسپارک را تمام کند.
درس تاریخ
اسپارک که میخواست در مورد کاوننت بیشتر بداند، از رفومی خواست تا تاریخ حکومت کاوننت را برایش تعریف کند. یکی از نکات اصلی که رفومی از آن سخن گفت این بود که چگونه ردای آربیتر از یک مقام قدرت و اصالت تبدیل به یک ننگ شده بود. آربیترها زمانی رهبران سانگهایلی در میدان نبرد بودند اما بعد از این که یکی از آنها جرئت کرد تا سخن یک سانشایومی (پیامبران) را زیر سوال ببرد، اوضاع تغییر کرد.
بعد از این اتفاق، گرفتن مقام آربیتر به این معنا بود که باید خود را وقف انجام دادن ماموریتهای بسیار خطرناک کرد که برای موفقیت سفر بزرگ و رستگاری حیاتی بودند. شانس مرگ در این ماموریتها بسیار بالا بود اما چون مهم بودند، آربیترها میتوانستند دوباره مقامی که از دست داده بودند را با از دست دادن جانشان در حالی که تلاش میکردند ماموریت را تکمیل کنند، بدست بیاورند.
نیرنگ مشخص شد
پس از شنیدن تمام این حقایق، گیلتی اسپارک به این موضوع اشاره کرد که سیستم آربیتر توسط سانشایوم به عنوان راهی برای ساکت کردن و ایجاد یک ننگ بر قوم سانگهایلی ایجاد شده است. با این که سانگهایلیها بسیار باهوش بودند اما این نکته را به دلیل اعتقاد شدیدشان به مذهب کاوننت متوجه نشده بودند.
رفومی که متوجه شد حق با اسپارک است، این موضوع را با بقیه تیم در معدن گاز در میان گذاشت. پس از آن یک پیام را در تمام فرکانسهای ارتباطی کاوننت گذاشت که میگفت: سانشایومها دروغگو هستند و چیزی به نام سفر بزرگ وجود ندارد. رفومی که میدانست پاسخ این پیام چیزی جز نیروی نظامی نیست به تحکیم سیستم دفاعی معدن گاز با اسلحههای ضد هوایی و موقعیتهای پیادهنظام پرداخت.
همانطور که انتظار میرفت کاوننت پاسخ این پیام را داد و یک تیم حمله به رهبری یک آربیتر جدید را به محل فرستاد…
برای مطالعه قسمتهای پیشین مجموعه مقالات داستان هیلو، میتوانید به لینک زیر مراجعه کنید.