معرفی بازی Spiritfarer

در این مطلب به معرفی بازی دیگری خواهیم پرداخت؛ spiritfarer، بازی با ظاهری جمع و جور و کوچک اما با روحی بی‌کران.

اکثر بازی‌های مستقل، دست به ایده‌های بکر و دست نخورده‌ای می‌زنند که کمتر عنوان AAA به سراغ آنها می‌رود و spiritfarer نیز از این قاعده مستثنی نیست و سرشار از لحظات و المان‌های شوکه کننده و غریب می‌باشد. پس با پیکسل آرتس همراه باشید تا نگاهی به یکی از همین عناوین منتشر شده در سال ۲۰۲۰ بیندازیم.

قطعا هر کدام از ما، لحظات تلخی مثل از دست دادن اطرافیان و غم فراق و ترک نزدیکان را تجربه کرده‌ایم. گاهی اثر این لحظات در چند ساعت خلاصه می‌شود، اما برخی اوقات نیز زهر نیش این اتفاقات تا ابد درونمان باقی می‌ماند. spiritfarer، داستان فردی به نام استلا است که به همراه گربه دوست داشتنی خود، مسئولیت انتقال روح مردگان را که هر کدام در کالبد حیوانی در آمده‌اند، را به دنیای جدید به عهده می‌گیرد. روح‌هایی که بعضا راحت به دنیای جدید وارد می‌شوند، اما گاهی نیز به دلیل وابستگی و کارهای ناتمام خود در دنیای قبلی، با دردسرهایی روبرو می‌شوند.

استلا صاحب کشتی مسافربری می‌شود و رفته رفته بر امکانات کشتی می‌افزاید تا سفر راحت‌نری را برای مسافران به ارمغان آورد. گیم‌پلی spiritfarer، بسیار دیالوگ محور است و حتی صداگذاری نیز نقش حداقلی در ایفای دیالوگ‌ها را دارد و شما به هر حال ملزم به خواندن آنها هستید، به صورتی که حتی در شروع و سکانس‌های افتتاحیه بازی، شما مجبور به خواندن سطرهای زیادی دیالوگ، بدون ذره‌ای تکات خوردن هستید. این روند در ادامه نیز بهبود پیدا نمی‌کند و پس از دقایقی بازیکن متوجه می‌شود که با عنوانی روبرو است که قرار است ساعت‌های زیادی با همین روش او را سرگرم کند و در نهایت، گیم‌پلی به چند کلید ساده برای تکان دادن کاراکتر و مینی گیم‌ها خلاصه می‌شود. این سبک از بازی‌های دیالوگ محور، قطعا مخاطبین خاص خود را دارد و ممکن است در نگاه اول هر مخاطبی را جذب نکند و حوصله سر بر به نظر برسد.

بازی spiritfarer، در زمینه روایت به معنای حقیقی کلمه “بلوغ احساسی” دست پیدا کرده است و با بالا و پایین کردن و ایجاد فراز و نشیب‌های فراوان در داستان اصلی، ماموریت‌های فرعی، روایت‌های زندگی گذشته ارواح و گاهی حتی یک بغل ساده، بارها شما را غمگین و چشمان شما را تَر می‌کند، اما بازی عمیق‌ترین ضربه‌های خود را دقیقا مانند دنیای پیرامون، زمانی به شما وارد می‌کند که شما مجبور به ترک و بدرقه مهمانان خود به دنیای جدید می‌شوید. کارکترهایی که بالغ بر ۳۰ ساعت با هر کدام از آنها تعامل داشته‌اید، پای درد و دل‌های آنها نشسته‌اید، به گذشته آنها نگاه کرده‌اید و با تمام توان برای آسودگی آنها تلاش کرده‌اید و اکنون، در ایستگاه پایانی، تنها باید به خداحافظی بسنده کنید و آنها را روانه دنیای جدید که مدت‌ها برای آن تعلیمشان داده‌اید، کنید. spiritfarer، به قشنگی هر چه تمام این صحنه‌ها را نشان می‌‎دهد، به نوعی که قطعا پس از آن و در دنیای واقعی و شرایطی مشابه، برخورد بهتری خواهید داشت و بازگشت به روال عادی برای شما آسان‌تر می‌شود. spiritfarer گرچه در زمینه دیالوگ‌نویسی ایرادات اندکی دارد، اما در زمینه روایت و القای حس، یک شاهکار تمام عیار است.

در مورد طراحی هنری بازی، فقط می‌توان از کلمه زیبا استفاده کرد. رنگ های پویا و بهره‌گیری فوق‌العاده از آنها، به معنای هر چه تمام‌تر، چشم‌نواز است. به صورتی که می‌توان در مورد اثرگذرای آن یک مطلب جداگانه نوشت. برای مثال، پس از چند ساعت تعامل با دنیای بازی، کاملا متوجه خواهید شد که چگونه محیط‌های انبوه بازی، با رنگ‌ها و المان‌های آن در ذهن شما نقش بسته‌اند. از آن گذشته، طراحی هر کارکتر، کاملا منحصر به فرد خود او است و هیچوقت دیالوگ‌های تکراری یا مشکلاتی از این قبیل، از جانب آنها سر نمی‌زند؛ گرچه که بعضی از آنها به پختگی باقی آنها نیستند و هنوز به بلوغ کامل نرسیده‌اند.

Spiritfarer، سی ساعت تجربه سراسر از لحظات هیجان‌انگیز، فوق‌العاده و در عین حال بسیار غم‌انگیز و تکان‌دهنده برای شما به همراه دارد، پس اگر همچنان به تجربه spiritfarer نپرداخته‌اید، احتمالا اکنون فرصت مناسبی باشد تا به سراغ spiritfarer بروید و خود را در سفر پر فراز و نشیب استلا و دوستان ارواحش رها کنید و با لبخندی به سرنوشت آنها نگاه کنید!