در زمان معرفی سرویس استریمینگ گوگل استیدیا، با شرایط بسیار کنترل شدهای روبرو بودیم، بنابراین نمیتوان رویداد معرفی این پلتفرم را مبنای خوبی برای بررسی عملکرد آن دانست، اما حالا که این سرویس در اختیار ما قرار گرفته، میتوانیم بصورت واقعی به بررسی عملکرد آن بپردازیم.
ظهور «بلوری» (Blu-ray) این تفکر را ایجاد کرد که با پدیدهی جدیدی در رسانه و تصویر روبرو هستیم؛ ویدیوهایی که از فرمت بلوری برخوردار بودند، قابلیت ارائهی کیفیت باور نکردنی تصویر و صوت فوق العادهای نسبت به سایر فرمتهای رایج داشتند. بدون تردید از آغازین روزهای پیدایش بلوری، به این فکر میکردیم که در نسل بعدی فرمتهای ویدیویی، شاهد کیفیت بسیار بهتری نسبت به آنها خواهیم بود، اما در نهایت با پدیدهی عجیب دیگری روبرو شدیم؛ ظهور و گسترش سرویسهای استریمینگی چون «نتفلیکس» (Netflix)، کاربران را وادار ساخت تا نسبت به استفاده از رسانههای فیزیکی تجدید نظر کرده و بجای آنها از سرویسهای ابری استفاده کنند. سرویسهای استریمینگ در بیشتر موارد قابلیت ارائهی کیفیتی همچون بلوری، و در بعضی موارد، حتی قابلیت ارائهی کیفیتی نظیر DVD را نداشتند اما راحتی استفاده از آنها، کاربران را مجاب کرد که چشم خود را برروی تمام نقایص آنها ببندند؛ مخصوصاً آنکه این سرویسها ما را قادر میسازند تا در هر زمان و در هر کجا، به رسانهی مورد نظر خود دسترسی داشته باشیم، ولو با کیفیت کمتر از حد انتظار!
سرویسهای استریمینگ تا به امروز راه درازی را پشت سر گذاشتهاند، اکنون و در سال ۲۰۱۹، شرکت گوگل به عنوان یکی از بزرگان تکنولوژی جهان به این فکر افتاده است که چطور از این فناوری در صنعت بازیسازی استفاده کند؛ تفکری بزرگ و کاربردی که عملی شدن و موفقیت آن، بستگی به قابلیت اجرای آن دارد؛ متاسفانه بنظر میرسد که شرکت گوگل در طراحی بخشهایی از پلتفرم «استیدیا» (Stadia)، برخی نکات مهم را از قلم انداخته است.
اجرای بازیها برروی استیدیا
اوایل امسال شرکت گوگل اقدام به معرفی سرویس استریمینگ استیدیا نمود، سرویسی که بازیکنان را قادر میسازد تا از طریق یک کنترلر وای فای، به یک ابر کامپیوتر و سرویس ابری متصل شوند که به آنها اجازه میدهد تا بصورت استریم، به اجرای پیشرفتهترین بازیهای امروزی برروی هر دستگاهی (از لپ تاپهای قدیمی گرفته تا تلفنهای هوشمند و …) بپردازند. در زمان معرفی پلتفرم گوگل استیدیا، شاهد عملکرد فوق العادهی این سرویس بودیم اما در آن زمان، شرایط بسیار کنترل شده بود، بنابراین نمیتوان رویداد معرفی این پلتفرم را مبنای خوبی برای سنجش عملکرد آن دانست، اما حالا که این سرویس در اختیار ما قرار گرفته، میتوانیم بصورت واقعی به بررسی عملکرد آن بپردازیم؛ اول از هر چیز باید بگوییم که عملکرد این سرویس به شکل باور نکردنی خوب است اما تنها به شرطی که از یک اتصال پایدار اینترنت بهرهمند باشید!
بطور کلی عملکرد استیدیا بسیار بیشتر از حد انتظار ما بود. در صورت داشتن اینترنتی با سرعت بسیار بالا (در زمان بررسی استیدیا، سرعت اینترنت ۲۸۰ Mbps بوده است!)، با کوچکترین مشکلی در اجرای عناوین این سرویس روبرو نخواهید بود. با یک اتصال اینترنت ثابت و دائم، بازی Mortal Kombat 11 در کسری از ثانیه و بخوبی برروی استیدیا اجرا شده و میتوان این نسخه از بازی را رقیب سرسختی در مقابل نسخهی کنسولی آن دانست؛ در زمان نبردها ما با هیچ مشکلی در تاخیر و اعمال ضربات روبرو نبودیم و بنظر میرسد که فاصله بسیار زیاد ما نسبت به زیرساختهای سرویس استیدیای شرکت گوگل، تاثیری برروی روند اجرای بازی نداشته است.
متاسفانه زمانی که سرعت اینترنت شما کاهش یابد، دیگر با تجربهی فوق العادهای که در بالا به آن اشاره کردیم روبرو نخواهید بود؛ وقتی از سرویس اینترنتی که سرعت ۳۸ Mbps را در اختیار ما قرار میداد استفاده میکردیم، تقریباً در هر دو دقیقه شاهد پریدن فریمها بودیم. زمانی که از سرویس اینترنتی با سرعت ۲۰ Mbps استفاده کردیم، شاهد لگها و مشکلات تصویری متداولی بودیم؛ گرچه با سرعتهای پایین اینترنت، امکان اعمال ضربات در بازی Destiny 2 وجود داشت اما صبوری افراد با هم فرق داشته و مشکلات موجود میتواند ناامیدی افراد را از این سرویس به ارمغان آورد!
در زمان استفاده از استیدیا تنها یکبار شاهد قطع این سرویس بودیم که دلیل آن هم کاهش قدرت سیگنال دهی اینترنت بود، اما در این حالت نیز شاهد ذخیرهی بازی بودیم و استیدیا به ما پنج دقیقه فرصت داد تا مشکل اینترنت را برطرف کرده و دوباره به ادامهی بازی خود از همانجای قبلی بپردازیم؛ امیدواریم شرکت گوگل برنامهای جهت افزایش این مدت زمان داشته باشد و کنترل بیشتری را جهت ذخیرهی بازیها در اختیار بازیکنان قرار دهد، گرچه این شرکت در حال حاضر برروی قابلیتی به نام State Share کار میکند که ظاهراً به بهبود وضعیت ذخیرهی بازیها میپردازد.
مطمئناً شرکت گوگل در مورد کلیهی عواقب ناشی از قطع اتصال اینترنت در زمان اجرای بازیها فکر نکرده و راه حلی را برای آنها در نظر نگرفته، بنابراین بهتر است که پیش از اتصال به این سرویس، از وضعیت و سرعت اینترنت خود اطمینان حاصل کنید. برخی از افراد لگهای موجود در استیدیا را غیر قابل تحمل دانستهاند اما برخی دیگر مشکلی با آن نداشتهاند؛ به شخصه حاضر نیستم که به این زودیها حتی یکی از کنسولهای بازی خود را در ازای دریافت سرویس استریم استیدیا معامله کنم.
وضعیت کنترلرهای استیدیا چگونه است؟
ظاهراً از دید شرکت گوگل، یک سرویس استریمینگ آنلاین بقدر کافی در صنعت بازی نوآورانه بوده و دیگر نیازی به اعمال طراحی جدیدی برای کنترلر آن نیست، چرا که این شرکت از همان طراحی مدرن متدوال برای کنترلر استیدیا بهره گرفته است. پد این کنترلر دارای وزن مناسبی بوده و با توجه به طراحی ارگونومیک و میلههای آنالوگ متقارن آن، تقریباً حسی مشابه با در دست گرفتن کنترلر کنسول پلیاستیشن ۴ را منتقل میکند. کلیدها از دوام و صدای کلیک قابل قبولی برخوردار هستند و میزان شارژدهی کنترلر (در زمان بررسی) با یک بار شارژ به میزان هفت ساعت بوده است. در طراحی این کنترلر از دکمههای معادل Start ،Options و Home استفاده شده و همچنین کلیدهای دیگری نیز جهت اعمال تنظیمات مد نظر گوگل برروی این کنترلر قرار گرفتهاند.
در زمان بررسی کنترلر استیدیا، قابلیت استفاده از اتصال وایرلس آن با هیچ دستگاهی بجز «کروم کست» (Chromecast) وجود نداشت، این موضوع بدین معنی است که برای اجرای بازیها برروی لپ تاپ یا تلفن همراه، باید دستگاه خود را به کنترلری متصل کنید که دارای کابل USB C باشد.
همچنین قابلیت اتصال کنترلر استیدیا به شبکهی وای فایی که دارای صفحهی ورود به مرورگر وب باشد وجود نداشت، این موضوع بدین معنی است که قابلیت استفاده از اتصال وایرلس این کنترلر در مکانهایی نظیر هتلها که نیازمند صفحهی ثانویهی لاگین هستند، وجود ندارد. ممکن است که کنترلر استیدیا از نظر ظاهری و فیزیکی دارای طراحی خوبی باشد، اما مشکلات فنی موجود در آن باید در اسرع وقت برطرف گردند.
این سرویس همچنان در دست ساخت قرار دارد!
ممکن است که قابلیت استریمینگ شرکت گوگل از نظر فناوری آماده باشد اما سرویس استریمینگ آنها نه! در حال حاضر بسیاری از قابلیتهای هیجان انگیز این سرویس در دسترس قرار ندارند و در بعضی موارد تا سال ۲۰۲۰ در دسترس کاربران قرار نخواهند گرفت. تلفنهای هوشمند «پیکسل» (Pixel) شرکت گوگل، تنها تلفنهای هوشمندی هستند که در حال حاضر جهت استفاده از سرویس استریمینگ استیدیا قابل استفاده هستند؛ همچنین در حال حاضر امکان مشاهدهی دستاوردها در این سرویس ممکن نیست، البته شرکت گوگل اعلام کرده است که کلیهی پیشرفتهای شما از طریق این سرویس ضبط شده و زمانی که قابلیتهای آن بطور کامل در دسترس قرار بگیرند، بازیکنان پاداش کلیهی پیشرفتها و دستاوردهای خود را خواهند گرفت.
یکی دیگر از قابلیتهای سرویس استیدیا که در حال حاضر در دسترس ما قرار ندارد، «دستیار گوگل» (Google Assistant) است. در زمان معرفی این سرویس، شرکت گوگل اعلام کرد که دستیار گوگل از طریق یکی از کلیدهای کنترلر استیدیا به بازیکنان کمک خواهد کرد تا از طریق کنترلر، تجربهی خود از بازی در دست اجرا را در یوتیوب به اشتراک گذاشته و راهنماییهای لازم را قرار دهند. در حال حاضر قابلیت دستیار گوگل در دسترس نیست، گرچه گوگل اعلام کرده است که بزودی شاهد فعال شدن آن خواهیم بود، اما در آن زمان هم دستیار گوگل تنها از طریق صفحه نمایش استیدیا در دسترس خواهد بود و به بازیکنان اجازه خواهد داد تا تنها اقدام به شروع بازیهای خود یا روشن کردن تلویزیونشان نمایند.
اگر بخواهیم لیستی از قابلیتهای کامل نشده یا غائب استیدیا ارائه دهیم، با لیست بلند و بالایی روبرو خواهیم بود! این یک نکته منفی برای چنین سرویسی محسوب میشود! اجازه دهید وضعیت برخی از این قابلیتها را بررسی کنیم:
- قابلیت Stream Connect: به بازیکنان استیدیا اجازه میدهد تا از طریق قابلیت تقسیم صفحه نمایش، دست به ایجاد شبکههای محلی چند نفره co-op زنند؛ این قابلیت در اواخر سال ۲۰۱۹ در دسترس قرار خواهد گرفت.
- قابلیت Family Sharing: به شما اجازه خواهد داد تا بازیهای خود را با دیگر اعضای خانواده به اشتراک بگذارید؛ این قابلیت بزودی در دسترس قرار خواهد گرفت.
- قابلیت Crowd Play: به استریمرها اجازه خواهد داد تا بازیها را به همراه بینندگان خود اجرا کنند؛ امیدواریم که این قابلیت در سال آینده در دسترس قرار بگیرد.
- و …
اگر تمام قابلیتهای معرفی شدهی استیدیا در زمان عرضهی آن در دسترس قرار میگرفتند، میتوانستیم این سرویس را گام بزرگی در صنعت بازیسازی بنامیم، اما در حال حاضر، تنها با یک پلتفرم استریمینگ ساده طرف هستیم که قابلیتهایی کمتر از یک کنسول خانگی دارد!
در پایان باید بگوییم که از اصلیترین مشکلات سرویس استیدیا، میتوان به نقصان نرم افزاری آن اشاره کرد؛ این سرویس در حال حاضر از تعداد بازیهای اختصاصی بسیار کمی برخوردار است تا بتواند در گام اول، توجه بازیکنان را به خود جلب و سپس آنها را مجاب به استفادهی طولانی مدت از خود کند. در حال حاضر قابلیت اجرای بازیهای بزرگی چون Assassin’s Creed Odyssey ،Rise of the Tomb Raider و Red Dead Redemption 2 از طریق این سرویس امکانپذیر است اما با وجود بزرگی این بازیها، با توجه به عمر حدود یکسالهی آنها، میتوان این عناوین را قدیمی خواند! از طرفی در حال حاضر سازندگان استیدیا هیچگونه بازی AAA را برای آن معرفی نکردهاند؛ بنابراین کمبود بازی انحصاری برای این سرویس، یکی از اصلیترین مشکلات سازندگان آن خواهد بود. اگر شرکت گوگل قصد دارد که بیشترین افراد ممکن را به سمت سرویس استریمینگ خود جلب کند، باید بدنبال ساخت بازیهای اختصاصی و بیشتری برای آن باشد.
عناوینی که تا به امروز برای استیدیا معرفی شدهاند:
- Assassin’s Creed Odyssey
- Attack on Titan: Final Battle 2
- Destiny 2: The Collection (تنها برای Stadia Pro در دسترس است.)
- Farming Simulator 2019
- Final Fantasy XV
- Football Manager 2020
- Grid 2019
- Gylt
- Just Dance 2020
- Kine
- Metro Exodus
- Mortal Kombat 11
- NBA 2K20
- Rage 2
- Rise of the Tomb Raider
- Red Dead Redemption 2
- Samurai Shodown (تنها برای Stadia Pro در دسترس است.)
- Shadow of the Tomb Raider
- Thumper
- Tomb Raider 2013
- Trials Rising
- Wolfenstein: Youngblood
عناوین زیر نیز براساس گزارشات تا پایان سال ۲۰۱۹ برای سرویس استیدیا عرضه خواهند شد:
- Borderlands 3
- Darksiders Genesis
- Dragon Ball Xenoverse 2
- Ghost Recon: Breakpoint
با پرداخت ۱۲۹ دلار چه چیزی دریافت خواهید کرد؟
نسخهی Premiere استیدیا ۱۲۹ دلار قیمت دارد که شامل سه ماه اشتراک رایگان Stadia Pro، یک Google Chromecast Ultra و یک کنترلر استیدیا میشود. هزینهی اشتراک ماهانهی Stadia Pro شرکت گوگل، ۱۰ دلار است و به بازیکنان اجازه خواهد داد تا با بالاترین کیفیت ممکن (با کیفیت ۴K، نرخ فریم ۶۰، با حضور قابلیت HDR و کیفیت صدای ۵.۱) دست به استریم بازیهای خود زده و همچنین تخفیف ویژهای را برای خرید بازیها دریافت کنند. در سال آینده، همهی افراد قادر خواهند بود تا بصورت رایگان دست به استریم بازیهای خود از طریق سرویس استیدیا زنند، اما در آن زمان، کیفیت استریمشان به ۱۰۸۰p، نرخ فریم ۶۰ و کیفیت صدای استریو کاهش پیدا خواهد کرد.
کلام آخر
سرویس استیدیا برای افراد مختلفی میتواند مناسب باشد، مخصوصاً آن اشخاصی که هیچ دوست ندارند چند صد دلار پول بابت خرید تنها یک جعبهی کوچک بازی بپردازند؛ گرچه بنظر میرسد که این سرویس در سال آینده و زمانی که نسخهی رایگان آن راهی بازار شود، بتواند مخاطبین خود را بدست آورد. در حقیقت این سرویس به هیچ عنوان ارزش تگ قیمتی ۱۲۹ دلار را ندارد! مطمئناً کسانی که اخبار صنعت بازیسازی را دنبال میکنند، ترجیح میدهند تا پول خود را بابت خرید کنسولی خرج کنند که بازیها را بدون نگرانی از تاخیر احتمالی، اجرا میکند.
با وجود تمام معایبی که در حال حاضر در سرویس استیدیا شاهد هستیم، این سرویس استریمینگ با اتخاذ تصمیمهای درستی از سوی سازندگان، میتواند پلتفرم موفقی شود؛ تنها به این موضوع فکر کنید این سرویس به شما اجازه میدهد تا بازی مورد نظر خود را بدون نگرانی بابت آنکه نیاز به دانلود حجم بزرگی از آپدیتهای روز اول دارید، با بالاترین کیفیت ممکن اجرا کرده و از آن لذت ببرید! مخصوصاً اگر سرویس اینترنت پر سرعت و ثابتی را در اختیار داشته باشید. استیدیا میتواند همچون یک جادو در صنعت بازیسازی باشد! اما با توجه به معایب فعلی آن، نمیتوان این پلتفرم را یک گام بزرگ رو به جلو در صنعت بازیسازی دانست!