تقریبا هر ساله، صدها بازی مستقل توسط استودیوهای کوچک متشکل از تعداد کمی از افراد ساخته و منتشر میشوند، بازیهایی که به دلیل نبود توقع خاصی از آنها، حاوی ایدههای بکر و دست نخوردهای هستند که به احتمال زیاد تا به حال در بازی دیگری دیده نشدهاند. اما به رسم همیشگی، بازیهای مستقل کم ادعا، معمولا در هیاهوی بازیهای شرکتهای بزرگ گم میشوند. برای اثبات این موضوع، چه بسیار مثالهایی وجود دارند که یکی از آنها، بازی “Pony Island” است. پس با پیکسل آرتس همراه باشید تا در چهارمین قسمت از گنجهای فراموش شده، نگاهی به این اثر داشته باشیم.
Pony Island، محصول استودیوی تک نفره Daniel Mullins Games، در مورد فردی است که شروع به بازی با یک دستگاه آرکید قدیمی میکند، اما پس از چند مرحله، دستگاه برای ادامه تقاضای روح بازیکن را میکند و داستان از همین نقطه شروع میشود.
در همان نقطه، بازی پس از کرش کردن، وارد پلتفرم دستگاه آرکید میشود و دو فرد شروع به صحبت و چَت کردن با شما میکنند و هر دو به نوعی از شما کمک میخواهند، اما در نهایت یکی از آنها بر دیگری چیزه میشود و شما را مجددا مجبور به بازی کردن میکند، اما بازی دیگر به اندازه همان پونیهای اولیه مهربان نیست و شما عملا درون جهنم و در چنگال شخص شیطان گیر افتادهاید. اما فرد دیگر، به هر نحو ممکن، به شما کمک و راهنمایی میرساند که او و دیگر روحهای زندانی شده در دستگاه را آزاد و همچنین فایل بازی را پاک کنید تا برای همیشه از شر شیطان موجود در آن خلاص شوید.
بله! داستان بازی به همین اندازه حیرتانگیز، غیر منتظره و غیر قابل پیشبینی میباشد و این روند تا انتهای بازی ادامهع پیدا میکند، به نحوی که امکان ندارد حتی با وجود محیط پیکسلی یکنواخت و موسیقیهای ۱۶ بیتی بازی، از آن خسته شوید، زیرا Pony Island هر دقیقه برگ جدیدی رو میکند که شما را شوکه کند.
اما Pony Island زمانی آن روی شیطانی خود را به شما نشان میدهد که مجبور میشوید برای دسترسی به هستههای بازی و پاک کردن آن، از معماهای گوناگون عبور کنید. معماهایی که گاها تا سر حد جنون سخت میشوند! حتی اگر با موفقیت از معماها عبور کنید (البته که مطمئنا معماها و پازلها، شما را تا لحظه آخر رها نمیکنند!) همان گیمپلی کلیک و اشارهای ساده به قدری سخت و پیچیده میشود که ممکن است مدت زیادی وقت شما را فقط در یک مرحله بگیرد. همچنین، عجیب و غریب بودن Pony ISland قفط به نوع روایت فوقالعاده و یا پازلهای بسیار پیچیده آن ختم نمیشود، Pony Island سرشار از المانهای منحصر به فردی است که در کمتر بازی ویدیویی شاهد آن بودهاید، به عنوان مثال، حتی منوی بازی هم جزوی از گیمپلی است!
نوشتن و صحبت در مورد Pony Island، بدون اسپویل کردن نقاط شوکه کننده و یا جالب بازی، واقعا کار سختی است، چون که کل محور بازی بر روی طنز و یا مفهوم پنهان شده پشت آنها قرار دارد، اما شاید قانع کننده ترین دلیل برای تجربه Pony Island، همین باشد که پشت آن پونیهای پرنده و فضای برنامهنویسی معماها و صفحه سیاه و سفید خراب آرکید، ۶، ۵ ساعت تجربه ناب طنز و اعجابانگیز نهفته شده است که امکان ندارد شما را مایوس کند. پس اگر همچنان به سراغ Pony Island نرفتهاید، اکنون بهترین زمان است که به دنیای شیطانی آن قدم بگذارید و خود را در رگبار فکاهی شیطان درون آن رها کنید!
عالی بود صدرا جان
خسته نباشید🙏🌷