در سرگرمی مدرن و امروزی، جای کمی برای صنعت کلاسیک وجود دارد. فرقی نمیکند که بازیساز باشید یا فیلمساز، در هر صورت تمام تلاشتان را به کار میگیرید تا محصولی جدید و مطابق با استانداردهای روز را خلق کنید. در این میان اما محصولاتی وجود دارند که با برداشتن چند قدم به عقب، علاوه بر عملکردی نوستالژیک، به همان اندازه نوآورانه عمل میکنند. محصول جدید استودیوی Flying Wild Hog در دستهبندی اینچنینی قرار میگیرد.
خالق سهگانه Shadow Warrior اینبار دست به خلق محصولی هنرمندانه زده و اثری با الهام از سینمای کلاسیک ژاپن را به وجود آورده. بازی Trek to Yomi حاصل همکاری این تیم لهستانی با شرکت Devolver Digital هست که میتوان گفت از نظر مقیاس، کوچکترین محصول FWH به شمار میرود. این بازی که در E3 2021 معرفی شد، بلافاصله واکنشهای مثبتی از سوی گیمرها دریافت کرد. با عرضه رسمی این اثر، باید گفت که TTY اثر فوقالعادهای نیست.
با پیکسل آرتس و بررسی این بازی ویدیویی همراه باشید.
مهمترین شاخصه بازی Trek to Yomi که باعث جلب توجه خیلیها شد، وفاداری به سینمای کلاسیک ژاپن بود. در این بازی از فیلتر سیاه و سفید به جای رنگپردازی استفاده شد. TTY به آثار آکیرا کوروساوا (Akira Kurosawa)، از کارگردانان نامی سینمای ژاپن، وفاداری بسیار زیادی داشته و در این راه کاملا موفق بوده. علاقهمندان به سینمای کوروساوا، با یک نگاه به این بازی متوجه میشوند که TTY تا چه اندازه وفاداری خود به این کارگردان را ثابت میکند. با این حال، TTY هرچقدر که در زمینه هنری اثر جذاب و جالبتوجهیست، در سایر بخشها حرف چندانی برای گفتن ندارد.
Trek to Yomi در دوره ادو (Edo) دنبال شده و روایتگر ماجراهای هیروکی (Hiroki) میباشد. هیروکی که یک ساموراییست، در مقدمه این بازی به عنوان یک نوجوان درحال تمرین با استاد خود هست. در کمتر از چند دقیقه، روستای محل زندگی هیروکی تحت حمله نیروهای شوگون (Shogun) قرار میگیرد. چند سال پس از این واقعه، هیروکی به دنبال انتقام رفته و هرچیزی که سر راهش قرار بگیرد را از بین میبرد. هیروکی باید وظیفه خود به عنوان یک سامورایی و رهبر را ادا کرده و از ساکنین روستا محافظت کند. او باید مسیر خودش را هم پیش گرفته و به رستگاری برسد. بازی در بخش داستان کلیشهای ظاهر شده و از طرفی، بدون پیچ و خم و کاملا سرراست دنبال میشود.
هیروکی به عنوان یک سامورایی، ارادت خاصی به وظیفه خود دارد اما هرچقدر که جلوتر میرویم، سردرگمی او هم بیشتر میشود. در این میان، شخصیتپردازی نهچندان کامل این کاراکتر، دست و پا گیر شده و به بدنه داستان ایراداتی وارد میکند. همچنین باید گفت که بازی کشش داستانی زیادی نداشته و هرچقدر که در طول هفت چپتر جلو میرویم، حس و حال خودش را هم از دست میدهد. با این وجود، بازی در زمینه داستانی بیشتر از هرچیزی مخاطب را اذیت کرده و نمیتواند تفاوتی در تجربه گیمر ایجاد کند.
استودیوی Flying Wild Hog از موتور گرافیکی Unreal Engine 4 در این بازی استفاده کرده است. از همان ابتدا گفتیم که Trek to Yomi اثری تمام-هنری بوده و بخش بزرگی از زیبایی خود را مدیون این قسمت است. در بازی شاهد زوایای ثابت دوربین و نماهای کمنظیر و کاملا متعهد به فیلمهای قدیمی کوروساوا هستیم. طرفداران آثار کوروساوا خوب میدانند که این کارگردان با استفاده از آب و هوا، حرکات سریع کاراکترها، یکنواختسازی شخصیتها (مثل راه رفتن)، هدایت دوربین به شکلی مشخص (دارای آغاز و پایان) و… چطور فیلمهای خود را خلق میکرد.
در TTY رعایت اصول این کارگردان به بهترین شکل دیده میشود. بازی در زمینه تنوع محیطی عملکرد خوبی داشته و شما را به روستایی شلوغ و پویا، صحراهای خالی، جنگلهای مرموز و مناطق فانتزی میبَرد. در هر یک از این محیطها، نکات سینماتیک مختلفی وجود دارد که توسط سازنده به بازی اعمال شده است. در تمام این بخشها شاهد فیلتر سیاه و سفیدی هستیم که امکان رنگپردازی و خلق تصاویر مطلوب را از سازنده گرفته. در هر صورت، میتوان گفت که بازی سعی دارد بارِ معنوی خاصی را در این زمینه حمل کند و خب افکت سیاه و سفید بازی که تنها بخشی از این هدف است، به خوبی مخاطب را همراهی میکند.
بازی TTY با نرخ ۳۰ فریمی دنبال شده و میتوان گفت که واکنش نهچندان مثبت مخاطبین به این موضوع تاحدودی درست بود. در لحظات پر برخورد مثل انفجارها و یا حتی مبارزه با تعداد زیادی از دشمنان، گیمر شاهد افت فریم تقریبی در بازی میباشد که ضربهای نهچندان بد را به تجربه بازی وارد میکند.
از کارگردانی هنری بازی غافل نشویم. گفتیم که در TTY شاهد زاویه ثابت دوربین هستیم و با پیشروی گیمر، زاویه تصویر هم تغییر میکند. تجربه این شکلی بازی، چیزی مثل نسخههای کلاسیک God of War هست. ضمن اینکه سعی شده تا با تحرک دوربین و جابجاییهای نسبی، ظرافت و ذوق کارگردان هم به تصویر کشیده شود. کاتسینها هم از این ویژگی برخوردار بوده و زد و خوردها، مبارزات، صحبتها و… با حرکت کند و تند دوربین دنبال میشود. TTY پر هست از نماهای دوبعدی جذاب که باعث میشود حداقل با پیشروی در بازی، از تجربه آن خسته نشوید. به طور کل، گرافیک چیزی نیست که شما را از تجربه TTY منصرف کند.
در ادامه به گیمپلی بازی میپردازیم. Trek to Yomi اثری دوبعدی و Side-scrolling هست که عناصر اکشن و پازلها برای تغییر ریتم بازی، در آن به کار گرفته شدند. شخصیت هیروکی میتواند با استفاده از شمشیر، تمام دشمنان خود را سلاخی کند. علاوه بر شمشیر، استفاده از شوریکن، تیر و کمان و سلاح گرم هم از سایر امکانات این کاراکتر به حساب میاید. در بازی شاهد یک نوار سلامتی و Stamina یا همان استقامت هستیم که گیمر با داشتن استراتژی، باید از هر دوی آنها محافظت کند. هنگام استفاده از شمشیر، امکان وارد کردن ضربات سبک و سنگین به دشمن وجود دارد. سیستم مبارزات بازی علاوه بر این ضربات، از کمبوها، مکانیک بلاک و دفع حملات هم استفاده میکند. دفع حملات در زمان مناسب نهتنها گارد دشمن را از بین میبرد، بلکه شما را برای وارد کردن ضربه کاری آماده میکند.
دشمنان بازی از تنوع قابلقبولی برخوردار بوده و گیمر در طول هر چپتر، با انواع مختلفی از آنها روبرو میشود. داشتن استراتژی برای از بین بردن دشمن یکی از مهمترین راهها برای پیشروی گیمر به حساب میاید. دشمنان شما در بازی از شمشیر، نیزه، سلاح گرم، تیر و کمان و… استفاده میکنند و زمانی که تعدادشان زیاد باشد، تهدید بزرگی برای گیمر به شمار میروند. علاوه بر دشمنان، در بازی شاهد باسفایتهای مختلفی هستیم. با اینکه تفاوت چندانی در نوع مبارزه دشمنان و باسفایتها وجود ندارد، اما بازی در این بخش تاحدودی سرگرمکننده و چالشبرانگیز ظاهر میشود. بازی علاوه بر دشمنان شوگون، نیمنگاهی به دنیای فانتزی و اساطیری ژاپن هم دارد و دشمنان و باسهای متفاوتی را به نمایش میگذارد.
در لحظاتی که بازی جریان کندتری به خود میگیرد، بازیکن با استفاده از معابد، میتواند پیشروی خود را ذخیره کرده و سلامتی و میزان استقامت هیروکی را بازیابی کند. امکان گشت و گذار محیط و پیدا کردن آپگرید برای استقامت و سلامتی هم در بازی وجود دارد که بار اکتشافی بازی را بالا میبرد. علاوه بر آیتمهای Collectible، میتوان مهمات بیشتری برای سلاحهای فرعی هم پیدا کرد. همچنین هیروکی با ارتقاء هرچه بیشتر، میتواند گلوله، تیر و تیغههای اضافی حمل کند.
گشت و گذار در محیط نهتنها کار شما در بازی را تاحدودی آسان کرده، بلکه بعضی جاها حسابی از شما تحویل گرفته و راهتان را هم هموار میکند! اگر در مسیرهای مختلف بتوانید راههای مخفی را پیدا کنید، این امکان وجود دارد که بدون درگیری مستقیم، دشمن را با استفاده از عناصر محیطی از بین ببرید. شکستن پل و یا باز کردن سد آب بخشی از این میانبرها به حساب میایند.
اصلیترین مشکل گیمپلی اما یکنواختی بیش از حد آن است. گیمر با یک پیشروی کوتاه در مسیر ۸-۶ ساعته خود، یکنواختی بازی را به راحتی مشاهده و حس میکند. با اینکه سیستم مبارزات بازی از کمبوهای جالبی برخوردار بوده و از طرفی طراحی آن خوب و مسلط شدن به آن هم کمی سخت است، اما به راحتی میتوان گفت که گیمپلی TTY تنها با گذشت دو ساعت از روند بازی، به تکرار میفتد.
سازنده سعی کرده با قرار دادن پازلها در اواخر بازی و اضافه کردن سلاحهای فرعی در چپترهای مختلف، این کمبود را جبران کند اما عدم تنوع و تکرار بیش از اندازه، حتی ممکن است گیمر را از پیشروی در بازی منصرف کند. این اتفاق باعث شده تا بازی ارزش تکرار خودش را هم از دست بدهد؛ حتی با اینکه در طول بازی شاهد تصمیمات و نتایج متفاوتی هستیم. درنهایت، باید گفت که Trek to Yomi اثری با هدررفت ایدههاست. مشخص است که استودیوی Flying Wild Hog هدف بزرگی از انتشار این بازی نداشته. TTY میتوانست با تنوع بیشتر در بخش گیمپلی و جلوگیری از تکرار مکررات، به یکی از بهترینهای سال ۲۰۲۲ تبدیل شود؛ اما نتیجه چیزی برخلاف انتظار طرفداران بود.
اگر به جهان خلق شده توسط آکیرا کوروساوا در دنیای فیلمسازی علاقهمند هستید و یا دوست دارید یک اثر کلاسیک را در قالب یک بازی ویدیویی تجربه کنید، اگر از سامورایی بودن لذت میبرید و به فرا گرفتن راه و روش این مبارزان میپردازید، اگر از فرهنگ ژاپن خوشتان میاید یا صرفا دنبال عنوانی برای گذران وقت هستید، تجربه Trek to Yomi را از دست ندید.
با این حال، اگر نگاهی منتقدانه به یک بازی دارید و تنوع در بخشهای مختلف یک عنوان برایتان اهمیت دارد، نه نیازی به تجربه Trek to Yomi دارید و نه با عدم تجربه آن، چیز خاصی را از دست میدهید.
مشخص است که استودیوی Flying Wild Hog هدف بزرگی از انتشار Trek to Yomi نداشته. TTY میتوانست با تنوع بیشتر در بخش گیمپلی و جلوگیری از تکرار مکررات، به یکی از بهترینهای سال 2022 تبدیل شود؛ اما نتیجه به چیزی برخلاف انتظار طرفداران تبدیل شد.
بار اکتشافی بالا
گرافیک هنری خوب
ارزش تکرار پایین
کشش داستانی بسیار کم
افت فریم نسبی
کاراکتر هیروشی و پیشرفت داستانی او
بازیش که خیلی قشنگه
من ازش لذت بردم