بازی Phoenotopia: Awakening به وسیله استودیوی مستعد و مستقلی ساخته شده که تخصصشان تولید آثار کوچک اما زیبا است. این بازی نیز از چنین قاعدهای مستثنا نیست؛ یک بازی بسیار جالب و زیبا که البته ایراداتی هم دارد.
شما در بازی نقش دختربچهای به نام گیل را بازی میکنید که راهی ماجراجویی در دنیایی بزرگ و رنگارنگ میشود. قصه بازی که خیلی هم دیر شروع میشود خواسته یا ناخواسته چندان جدی و مهیج نیست. در واقع میتوان گفت تا وارد مبارزات اعصاب خردکن بازی نشدهاید از این بازی فقط حس آرامش خواهید گرفت.
توسعه دهنده در این اثرش تمام تمرکز را بر ساخت دنیایی نفسگیر گذاشته است. یعنی حتی با اینکه گرافیک هنری بازی پیکسلی و کارتونی است کاملاً با جزییات و خیره کننده کار شده. البته همه محیطهای بازی اینطوری نیستند ولی نمای کلی نقشه بازی و یا برخی مناظر قطعاً زیبا و دقیق کار شدهاند، به خصوص وقتی مقداری در بازی پیشرفت میکنید و با شهرهای شلوغتری مواجه میشوید.
به طور کلی میتوان گفت بازی زنده به نظر میرسد. به خصوص که در کنار گرافیک خوبش، قطعات متعدد موسیقی آن هم دلنشین هستند؛ به گونهای که میتوان از ادامه بازی دست کشید و فقط به موسیقیهای آن گوش فرا داد. با این همه این دنیای جذاب همه ویژگی اصلی بازی نیست.
گیم پلی بازی Phoenotopia: Awakening نیز خیلی خوب است ولی بازهم تا جایی که درگیر مبارزات آن نشدهاید. بازی به اذعان خود سازندههایش با الهام از آثار کلاسیکی مثل نسخههای قدیمی افسانه زلدا ساخته شده و البته عناصری مشابه با چند قسمت اول فاینال فانتزی در آن به چشم میخورند.
این یک بازی اکشن ماجرایی نقشآفرینی است. شما مثل بازیهای خاطرهانگیز قدیمی یک نقشه بزرگ پیش روی دارید که باید در آن سفر کنید و به شهر و روستاها یا سیاهچالههای پراکنده در نقشه سر بزنید. در حین طی مسیر هم دشمنان به صورت اتفاقی در نقشه ظاهر شده و به سراغتان میآیند. در این صورت اگر به شما برسند زاویه دید بازی تغییر میکند و وارد فاز مبارزه میشوید.
البته مبارزات بازی نوبتی نیستند و شما حتی میتوانید بدوید و از دست دشمنان فرار کنید. طبعاً در شهرها نیز قادر هستید با آدمهای دیگر صحبت کنید که البته بازی اصلاً صداگذاری ندارد. همچنین در شهرها باید مأموریت بگیرید، خرید کنید و تجهیزات بهتری به دست آورید. بهبود سلاحها و سایر وسایل مورد نیاز به پول زیادی نیاز دارد و در مجموع ارتقا پیدا کردن در این بازی کمی طول میکشد.
سیاهچالههای نقشه اما محل مبارزه، سکو بازی و حل معما هستند. سیستم نقشآفرینی بازی Phoenotopia: Awakening مثل سری زلدا بر اساس جمعآوری آیتمها است. یعنی قرار نیست با کشتن دشمنان امتیاز تجربه کسب کنید. بلکه میبایست حسابی بگردید و از هر راه مخفیای سر در آورید تا به اشیایی که شخصیت اصلی را ارتقا میدهند دست پیدا کنید.
سکو بازیها و معماهای محیطی سیاهچالهها ایراد خاصی ندارند اما بدبختانه سیاهچالهها نقشه ندارند و ممکن است خیلی در آنان سردرگم شوید. نکته بد دیگر این است که کنترلهای بازی به خصوص برای عمل ساده ولی مهم پرش بازخورد مناسب را از خود نشان نمیدهند.
خیلی پیش میآید که دکمه پرش را بفشارید و اتفاق خاصی حاصل نشود. از سوی دیگر به طور کلی کنترل بازی و چینش دکمههای آن جهت اثری که برای سنین پایین هم مناسب است زیادی پیچیده طراحی شده.
ایراد اصلی و مهم بازی Phoenotopia: Awakening مبارزات آن است. اولاً دشمنان کنشهای عجیب و نامعقولی دارند. مثلاً دسته زنبورها از فواصل مختلف به شکل فلهای و همه جانبه به سمت شما حملهور میشوند که در این حالت ضربه نخوردن از آنان تقریباً غیرممکن است. از سوی دیگر با اینکه وقتی ضربه بخورید مدتی قهرمان بازی ضدضربه میشود، این قابلیت خیلی مواقع کار نمیکند.
یعنی موقعی که میان دو یا چند دشمن محاصره میشوید ممکن است از همگی چندین بار ضربه بخورید و قهرمان بازی به راحتی کشته شود. چنین مشکلی وقتی بدتر میشود که بدانید بازی ذخیره سازی خودکار هم ندارد و فقط باید در نقاط خاصی بازی را ذخیره کنید. گل سرسبد مبارزات بد بازی هم غول آخرهای بسیار سخت و طاقتفرسا و حتی غیرمنطقی هستند.
به طور کلی بازی Phoenotopia: Awakening تا حدودی از مبارزات نچسب و کنترلهای بد غلقش ضربه میخورد اما این دلیل نمیشود که حدود سی ساعت سرگرمی و زیبایی آن را نادیده بگیریم.
بازی Phoenotopia: Awakening تا حدودی از مبارزات نچسب و کنترلهای بد غلقش ضربه میخورد اما این دلیل نمیشود که حدود سی ساعت سرگرمی و زیبایی آن را نادیده بگیریم.
موسیقیهای دلنشین
دنیای پیکسیلی زیبا
کنترل بد غلق
عالیه این بازی