برخی فرنچایزها حتی اگر دیگر صاحب نسخه جدید هم نشوند، تا ابد ردپای خود را در تاریخ بازیهای ویدیویی باقی میگذارند. یکی از این فرنچایزها، Dead Space یا دد اسپیس است که در نسل هفتم بازیهای ویدیویی توانست مخاطبان را با نوع خاصی از ترس مواجه کند. دد اسپیس خیلی زود به یکی از پرچمداران سبک وحشت – بقا تبدیل شد و توانست به عنوان یک بازی مولف، نام خود را بر سر زبانها بیندازد. با این حال، پس از عملکرد ضعیف نسخه سوم این مجموعه و متعاقبا تعطیل شدن استودیوی ویسرال گیمز (Visceral Games) دیگر در نسل هشتم خبر خاصی از این مجموعه پرطرفدار نشنیدیم. در نهایت، این استودیوی نسبتا تازهتاسیس موتیو (EA Motive) بود که شانس کار روی این بازی را به دست آورد و برای اولین شلیک با پیکان این مجموعه، آنها به سراغ ریمیک کردن اولین نسخه از دد اسپیس رفتهاند و نشان دادهاند که پتانسیل به دست گرفتن سکان هدایت این مجموعه را دارند. با بررسی بازی Dead Space همراه پیکسل آرتس باشید.
ریمیک دد اسپیس از خیلی از جهات شبیه به ریمیک Resident Evil 2 است. در واقع، در عین وفاداری این نسخه جدید به نسخه اوریجنال – که اتفاق مثبتی هم به شمار میآید – این نسخه تغییراتی را هم به خود دیده تا بیشتر و بهتر بتواند در میان بازیهای مدرن، برای خود جایگاه مناسبی دست و پا کند. ماجراهای نسخه ریمیک در واقع همان رویدادهای نسخه نخست را پوشش میدهد و به جز یک پایان دوم که جدید به حساب میآید، اگر نسخه اول را به اتمام رسانده باشید با اتفاقات این نسخه ریمیک هم آشنایی کامل خواهید داشت.
داستان دد اسپیس مربوط به گروهی از تکنسینها است که به سراغ فضاپیمای USG Ishimura میروند چرا که این فضاپیما مدتی است که ارتباط درستی با مرکز برقرار نکرده و احتمال وجود مشکلات فنی در آن وجود دارد. این گروه که آیزاک کلارک (Isaac Clarke) یکی از اعضای آن است، بلافاصله پس از رسیدن به اشیمورا متوجه میشوند که اتفاقات عجیبی در آن رخ داده و خیلی زود، متوجه میشوند که در یک تله گیر افتادهاند و موجودات عجیب و غریبی به نام نکرومورفها در هر لحظه جان آنها را تهدید میکنند.
آیزاک و دوستاناش علاوهبر تلاش برای فرار از این مهلکه، کم کم کنجکاو به دانستن بیشتر در مورد وقایع ایشیمورا میافتند و در این راه با چند بازمانده دیگر از حوادث عجیب و غریب این فضاپیما نیز آشنا میشوند. داستان دد اسپیس چه برای قدیمیها که با این بازی آشنا هستند و چه برای گیمرهای تازهوارد، به عنوان یک محرک اصلی برای پیش بردن بازی عملکرد مناسبی دارد و در واقع داستان و روایت خوب Dead Space یک نقطه قوت در این بازی به شمار میآید. دیگر خبری از صامت بودن شخصیت اصلی یعنی آیزاک کلارک هم نیست و او علاوهبر اینکه صاحب چهره جدیدی شده، حالا با دیگر شخصیتها تعامل کلامی دارد و همین مسئله باعث شده تا بازی علیرغم وفاداری به اتفاقات نسخه اصلی، یک سر و گردن از آن بهتر عمل کند و امکان همذاتپنداری با شخصیتهای گرفتارشده در این موقعیت بغرنج از همیشه امکانپذیرتر باشد.
حالا که شخصیتپردازی آیزاک بهتر از همیشه است، بد نیست به این نکته اشاره کنیم که به صورت کلی به لطف نویسندگی سطح بالای دد اسپیس، حالا میتوان ارتباط بهتری با بسیاری از شخصیتهای دیگر نیز برقرار کرد و به صورت کلی بازی اگرچه در حال روایت یک داستان قدیمی است و ممکن است در بسیاری از لحظات برای بازیکنان قدیمی نوعی حس نوستالژیک ایجاد کند، ولی با بهبودهایی که در گوشه و کنار آن به وجود آمده، به صورت کلی با یک پکیج مدرن طرف هستیم که ضمن برطرفسازی ایرادات قبلی، بیشتر از همیشه توانایی رقابت با بازیهای روز را دارد.
گیمپلی دد اسپیس ریمیک هم به مانند داستان، با وفاداری نسبت به بازی اصلی، بهبودهای گوناگونی را به خود دیده تا با استانداردهای امروزی بیشتر جور دربیاید. اول از هر چیز، باید گفت که حالا سیستم قطع عضو بازی تغییراتی نسبت به قبل دیده و به هر قسمتی از بدن نکرومورفها که شلیک کنید، کم کم گوشت و پوست آن از بین میرود و به استخوان میرسد. همین مسئله باعث شده تا آن تاکتیک قدیمی شلیک سریع به دست و پا و قطع آنها که در دد اسپیس اورجینال به سراغش میرفتیم، به اندازه قبل حیاتی نباشد و راههای متنوعی برای از بین بردن دشمنان به وجود بیاید.
نکتهای که دد اسپیس را به یکی از برترین بازیهای تاریخ سبک وحشت-بقا تبدیل کرده، غیرقابلپیشبینی بودن آن است. دد اسپیس به طور ذاتی همواره سعی در غافلگیر کردن شما دارد. دشمنان در لحظهای که فکرش را هم نمیکنید به سر شما میریزند یا با کم و زیاد بودن تعداد آنها در هر درگیری، محاسبات شما را کاملا مختل میکنند. با توجه به کم بودن مهمات که از استانداردهای سبک وحشت – بقا به حساب میآید، شما باید بسیار سنجیده عمل کنید. سنجیده عمل کردن در شرایطی که دشمنانی وحشتناک آمادهاند تا کار آیزاک را یکسره کنند و مدام خاموش شدن چراغها و دیگر عناصر دلهرهآور شما را از عملکرد منطقی باز میدارند، کار بسیار سختی است. آن اوایل، به خصوص اگر با دد اسپیس یا حتی به صورت کلی سبک وحشت – بقا آشنایی زیادی نداشته باشید، ممکن است بر اثر عملکرد احساسی مهمات زیادی را هدر دهید و در ادامه بازی به مشکل بربخورید. این مسئله حتی در آپگرید کردن اسلحهها نیز خود را نشان میدهد و شما باید با تصمیمگیری درست، به شکلی متوازن اسلحههای خود را ارتقا دهید.
قدم گذاشتن در راهروهای تنگ و تاریک فضاپیمای ایشیمورا آنقدر جذاب است که محال است از آن خسته شوید. فضاسازی بسیار خوب بازی درست به مانند نسخه اورجینال، دد اسپیس ریمیک را تبدیل به یکی از بهترین بازیهای چند سال اخیر از این لحاظ کرده است. اتمسفر سنگین غالب بر اکثر لحظات بازی، باعث میشود تا حتی کوتاهترین مسیرها هم مثل یک سفر طولانی و خطیر به نظر برسد. طراحی پیچیده و تودرتوی فضاپیمای ایشیمورا نیز در این مسئله دخیل است. با این که لوکیشنها ممکن است شبیه به یکدیگر به نظر برسند، ولی کماکان جزئیات متفاوتاند و البته این حس آشناپنداری به خوبی میتواند شما را به دردسر نیز بیندازد و باعث شود دشمنان حتی بیشتر از حالت عادی شما را غافلگیر کنند.
نوعی ساختار مترویدوینایی بر بازی حاکم است و این مسئله به خوبی توانسته تا ایشیمورا را تبدیل به یک زمین بازی فوقالعاده برای یک بازی در سبک وحشت – بقا کند. برای دسترسی به برخی نقاط، شما باید Clearance Level یا سطح دسترسی خاصی داشته باشید که این مسئله فقط با پیشرفت در بازی میسر میشود. با پیگیری داستان بازی، سطح دسترسی شما هم به صورت خودکار و در مواقع مشخصی افزایش پیدا میکند. این باعث میشود تا شما بتوانید به نقاطی که قبلا دسترسی به آنها میسر نبود و از آنها گذر کردهاید، بازگردید و آیتمهای به جا مانده را جمعآوری کنید. این مسئله به خوبی باعث شده تا بازی عمیقتر به نظر برسد و کند و کاو و گشت و گذار در محیطهای آن دربردارنده جوایز خاص خود باشد. ایشیمورا رمز و رازهای زیادی را در خود جای داده که سر در آوردن از برخی از آنها نیازمند گوش دادن به فایلهای متنی و صوتی به جا مانده از کارکنان قدیمی این فضاپیماست، بنابراین هر چقدر که بیشتر در آن کاوش کنید، بیشتر با اتفاقات پشت پرده آن آشنا خواهید شد.
در این بین بد نیست به یکی از نکات مثبتی که در پی تماما نسل نهمی بودن این بازی به وجود آمده نیز اشاره کنیم. دد اسپیس ریمیک، از وقتی که وارد بازی میشوید و کنترل آیزاک را برعهده میگیرید، تقریبا فاقد هر گونه صفحه لودینگ است و این مسئله به عمیقتر شدن تجربه کمک زیادی کرده است. در حقیقت، تنها صفحات لودینگ مربوط به ابتدای باز کردن بازی در کنسول برمیگردد و به جز آنها، دیگر در طی تجربه بازی و در خلال گیمپلی با آنها روبرو نخواهید شد. این یعنی یک تجربه یکپارچه در انتظار شماست.
حالا که صحبت از دستاوردهای فنی شد، بد نیست اشاره کنیم که تماما نسل نهمی بودن دد اسپیس ریمیک یعنی استفاده مطلوب از سختافزار کنسولهای این نسل. در این بازی شاهد وجود دو مود گرافیکی مختلف هستیم که یکی رزولوشن 4K را هدف گرفته و دیگری، در پی ارائه یک تجربه شصت فریم بر ثانیه به مخاطب است. نقطه اشتراک این دو مود، این است که گرافیک بازی در کل عالی است. بازی توانسته با داشتن بافتها و مدلسازیهای باکیفیت، نورپردازی سطح بالا و ترکیب اینها با طراحی هنری ایدهآل، معجونی کمنظیر را خلق کند. همچنین بازی بسیار بهینه است و بدون داشتن مشکل خاص، روی کنسولها اجرا میشود. کیفیت افکتهایی نظیر جرقهها، زبانههای آتش و ریخته شدن خون فوقالعاده از آب درآمده و به غوطهور شدن بیشتر مخاطب در بازی کمک زیادی کرده است.
بد نیست صحبت از طراحی صوتی بازی هم کنیم که واقعا سطح بالایی دارد. در یک بازی ترسناک، افکتهای صوتی نقشی انکارنشدنی دارند و خوشبختانه دد اسپیس ریمیک نیز توانسته با طراحی صوتی عالی خود، در انتقال حس دلهره و ترس عملکرد خوبی داشته باشد. همچنین، کار صداپیشگان نیز بسیار عالی است و از این حیث، بازی عملکردی بهیادماندنی دارد.
ریمیک بازی Dead Space یکی از بهترین بازی های سال ۲۰۲۳ است. شاید انتظارش را نداشتیم که این ریمیک تا این حد موفق عمل کند ولی استودیوی موتیو نشان داد که در صورت اعتماد شرکت EA میتواند باز هم دد اسپیس را به اوج برساند. حال، باید منتظر ماند و دید که پس از این بازسازی درخشان، شاهد بازگشت دوباره سری دد اسپیس با یک نسخه جدید خواهیم بود یا خیر. دد اسپیس ریمیک یکی از بهترین بازیهای سال ۲۰۲۳ و یکی از بهترین بازیهای سبک وحشت-بقا است که میتوانید روی کنسولهای نسل نهمی آن را تجربه کنید.
دد اسپیس ریمیک یکی از بهترین بازیهای سال ۲۰۲۳ و یکی از بهترین بازیهای سبک وحشت-بقا است که میتوانید روی کنسولهای نسل نهمی آن را تجربه کنید.
بهبودهای روایی
داستانسرایی خوب
گیمپلی درگیرکننده و جذاب
طراحی و ساختار فوقالعاده فضاپیمای ایشیمورا
کیفیت صوتی کمنظیر
جلوههای بصری سطح بالا و اجرای روان بازی
سلام نقد خوبی بود به امید پیشرفت بیشتر سایت زیبای پیکسل آرتس