صبر برای عرضه یک بازی مورد انتظار خیلی سخت است. حالا حساب کنید که چندین سال برای تولید آن دست به دامن زمین و آسمان شوید و بعد هم که تولیدش تائید شد، چند سال روزهای تقویم را علامت بزنید تا نهایت به روز موعود برسید. آن وقت است که موقع عرضه آن بازی، شوقی وصفناپذیر شما را فرا میگیرد. چنین وضعیتی در مورد ریمیک Final Fantasy VII رخ داده و این عنوان بعد از چندین سال، بالاخره رنگ عرضه عمومی را به خود دیده است. در ادامه مطلب، بررسی میکنیم که این عنوان تا چه حد توانسته به انتظارات پاسخ دهد.
نکتهی مهم در مورد FFVII Remake این است که این عنوان، تمام داستان نسخهی قدیمی را شامل نمیشود. در حقیقت، این اولین قسمت از بازسازی قسمت هفتم سری Final Fantasy است و به همین علت، داستان آن هم بخشی از داستان نسخهی اصلی را پوشش میدهد. با این حال، نگران نباشید. حتی اگر یک لحظه هم به این فکر افتادهاید که عرضهی اپیزودیک این ریمیک عظیم باعث شده تا خدشهای به محتویات آن وارد شود سخت در اشتباه هستید. FFVII Remake که اکنون در دست ما قرار گرفته، به اندازه یک بازی کامل محتوا دارد و چه محتوایی هم به شما ارائه میدهد! باکیفیت، طراز اول، خاطرهانگیز، چشمنواز و دوستداشتنی.
داستان بازی کاملا به ریشههای همان نسخهی اورجینال پایبند است؛ شخصیت اصلی یعنی Cloud Strife با گروه Avalanche متحد میشود تا در مقابل گروه Shinra قد علم کند. شینرا در حال استفاده از منبعی طبیعی به نام ماکو است. ماکو، انرژی اصلی شهر بزرگ میدگار را تامین میکند و به تاراج رفتن آن میتواند خسارات سنگینی را برای همه ایجاد کند. این پلات اولیه شاخ و برگ زیادی پیدا خواهد کرد. انواع و اقسام شخصیتهای فرعی به داستان اضافه شده و انگیزهها و ذهنیت شخصیتها بهتر برای مخاطب روشن میشود. حداقل در اولین پارت از این بازسازی، شاهد وفاداری سازندگان به بازی اصلی بودهایم و احتمالا این روند در آینده هم ادامه پیدا کند. نمیتوان گفت که همهچیز مو به مو مثل نسخهی اورجینال مانده، ولی وفاداری سازندگان نسبت به شاهکار نسل پنجمی، محسوس است و تغییراتی هم اگر ایجاد شده، مخل تجربه نمیشوند. داستان و روایت Final Fantasy VII، به لطف تکنولوژیهای جدید حالا از همیشه بهتر است. با اینکه در زمان عرضه هم این بازی حرفهای زیادی برای گفتن داشت، ولی حالا خاطرهبازی با سبک و سیاق امروزی برای تمام طرفداران قدیمی خوشایند است و آشنا شدن تازهواردها با این حماسهی بزرگ برای اولین بار، برایشان کاملا تاثیرگذار. برای قدیمیها همیشه همان نسخهی کلاسیک هر بازی طعم مخصوص خود را خواهد داشت، ولی اگر با یک بازسازی خوب طرف باشیم، بهرهجویی از تکنولوژیهای جدید برای بازآفرینی خاطراتی که روزگاری ذهن و روح گیمرها را تسخیر کرده بود، اتفاقا مثبت هم عمل میکند و منجر به خلق تجربهای آشنا و اما دلپذیر میشود.
سیستم مبارزات بازی با نسخهی اورجینال متفاوت است. میتوان گفت که مبارزات FFVII Remake هم از FFXV الهام گرفته و هم از برخی جهات شبیه به نسخههای کلاسیک است. این قضیه، باعث شده تا با سیستم مبارزات تمام و کمال و خوبی طرف باشیم که هم میتواند قدیمیها را به خود عادت دهد و هم کاری کند که تازهواردها با کمال میل آن را یاد بگیرند. این که در مبارزات میتوانید دوشادوش بقیه همراهان خود، به هر طریقی که دوست دارید به دشمن ضربه بزنید همیشه حس خوبی بوده و روان بودن سیستم مبارزات بازی هم این مسئله را پررنگتر از قبل میکند. با این حال، شاید بتوان گفت اعصابخردکنترین مشکل بازی دوربین آن است که گاهی اوقات میتواند زجرتان دهد. در مکانهای باریک و تنگ، این دوربین کاملا بر علیه شما عمل میکند. اگر بتوانید با این مسئله کنار بیایید، باقی زمانی که به تجربه FFVII Remake میپردازید سرشار از شگفتی و شعف خواهد بود. باقی موارد گیمپلی، از سکوبازیها گرفته تا گشت و گذارها همگی در کنار هم به زیبایی چیده شدهاند و نتیجه آن یک تابلوی نقاشی زیباست.
چرا یک تابلوی نقاشی زیبا؟ چون استفاده از تکنولوژیهای روز باعث شده تا روحی تازه به کالبد یکی از نقشآفرینیهای جریانساز تاریخ گیم دمیده شود و ریمیک آن بتواند مخاطبان امروزی با ذائقه متفاوتشان را هم با خود درگیر کند. نمیتوان گفت که ریمیک فاینال فنتسی ۷ زیباترین بازی حال حاضر است، ولی بدون شک میتوان آن را جزو نمونههای بسیار خوب در این زمینه قرار داد. انیمیشنهای زیبا و سطح بالا شاید نقطه قوت اصلی بازی از لحاظ بصری باشد که میتواند حسابی روح مخاطب را جلا دهد. بازی مشکلات فنی خیلی زیادی هم ندارد. اگر ریزبین شویم متوجه دیر لود شدن برخی بافتها میشویم ولی به هر حال، ترجیح میدهم زیاد جنبههای بصری بازی را زیر سوال نبرم چون همین که توانستهام با استانداردهای امروزی یکی از بازیهای محبوبام را تجربه کنم جای شکر دارد.
به نسل هشتم میگویند نسل ریمیک و ریمستر ولی به نظرم این مسئله چندان هم بد نیست. کاری به ریمسترهای سطح پایین ندارم، ولی ریمیک شدن برخی از محبوبترین بازیهای کلاسیک مثل عناوین Resident Evil و حالا هم Final Fantasy، اتفاقا ضروری است. چرا؟ چون مخاطب نسل جدید اگر امثال این عناوین را بازی نکند، قطعا تجربههای گرانبهایی را از دست داد خواهد داد. هر کسی حق دارد بداند که چرا آمدن اسم راکون سیتی رعشه بر اندام هر گیمر قدیمی میاندازد یا Cloud Strife چرا تا این حد شخصیت محبوبی است. مخاطب نسل جدید حق دارد بداند که چرا اولین Crash Bandicoot و آن مرحلهی لعنتی روی پل هنوز هم تداعیگر اعصابخردیها و تلاشهای نافرجام گیمرهای قدیمی است.
ریمیک Final Fantasy VII در حال حاضر کامل نیست، ولی همین چیزی هم که به دست ما رسیده را باید غنیمت دانست. کیفیت این محصول به خودی خود خوب است، ولی چیزی که آن را ویژهتر میکند نامی است که یدک میکشد. اتفاقی که برای ریمیک Resident Evil 2 و Resident Evil 3 افتاد احتمالا برای پارت (یا شاید هم پارتها) بعدی Final Fantasy VII هم رخ خواهد داد؛ هایپ پیرامون این بازی کم کم تمام میشود و حالا سازندگان برای تحت تاثیر قرار دادن مخاطب باید زحمت بیشتری بکشند. باز هم تکرار میکنم که ریمیک Final Fantasy VII واقعا سطح بالاست، ولی بیانصافی است اگر بگویم انتظار چندین سالهمان برای آن، در شگفتزدهشدنمان در مورد محصول نهایی هیچ تاثیری نداشته است.
ریمیک Final Fantasy VII در حال حاضر کامل نیست، ولی همین چیزی هم که به دست ما رسیده را باید غنیمت دانست. کیفیت این محصول به خودی خود خوب است، ولی چیزی که آن را ویژهتر میکند نامی است که یدک میکشد. اتفاقی که برای ریمیک Resident Evil 2 و Resident Evil 3 افتاد احتمالا برای پارت (یا شاید هم پارتها) بعدی Final Fantasy VII هم رخ خواهد داد؛ هایپ پیرامون این بازی کم کم تمام میشود و حالا سازندگان برای تحت تاثیر قرار دادن مخاطب باید زحمت بیشتری بکشند. باز هم تکرار میکنم که ریمیک Final Fantasy VII واقعا سطح بالاست، ولی بیانصافی است اگر بگویم انتظار چندین سالهمان برای آن، در شگفتزدهشدنمان در مورد محصول نهایی هیچ تاثیری نداشته است.