دیگر اکثریت قریب به اتفاق گیمرها با Mortal Kombat آشنایی دارند و صرف زمان برای توضیح دادن در مورد اهمیت این فرنچایز در دنیای بازیهای ویدئویی، اتلاف وقت است. همین بس که با یکی از تاثیرگذارترین و بزرگترین فرنچایزهای دنیای بازیهای ویدئویی طرف هستیم که از سالیان پیش مخاطبان زیادی را به خود جذب کرده و روز به روز هم به تعداد آنها افزوده میشود. کیفیت مثالزدنی نسخههای مختلف مورتال کامبت باعث شده تا کسی از تجربهی آن پشیمان نشود. بهشخصه با دو نسخهی قبلی این سری خاطرات زیادی دارم و ساعات زیادی را به تجربهی آنها اختصاص دادهام، پس چندان بیراه نیست اگر بگویم انتظاراتم از Mortal Kombat 11 هم بهشکل قابل توجهی بالا بود. با این حال، بهراحتی میتوانم بگویم که این عنوان یکی از برترین بازیهای نسل و یکی از نمونههای سرآمد تاریخ سبک فایتینگ است. تالیف ایدههای نو برای فرنچایز و کشیدن دستی به سر و روی ایدههای قدیمی به بهترین شکل ممکن در MK11 صورت پذیرفته و به همین علت، با یک نسخهی مهم در سری طرف هستیم که کارهای زیادی را انجام داده است.
با این که شاید تا چند سال پیش وقتی صحبت از بخش داستانی در بازیهای فایتینگ به میان میآمد، خیلی انتظار تجربهای شگفتانگیز را نداشتیم ولی Ed Boon با دو مورتال کامبت قبلی و البته دو نسخهی Injustice نشان داد که میتوان با بازیهای فایتینگ هم قصهّهای مناسبی را روایت کرد و در واقع خودش باعث شد که انتظارات طرفداران در این چند ساله از بخش داستانی بیشتر شود. اگر یادتان باشد در انتهای تیتراژ پایانی Mortal Kombat X بهنوعی ادامه یافتن این سری تائید شده بود و داستان نسخهی جدید هم دقیقا از همان جا آغاز میشود. بعد از شکست Shinnok به دست Cassie Cage، نوبت به Raiden میرسد تا خشم دروناش فوران کند و به دنبال نابودی تمامی افرادی برود که قصد دارند تا به Earthrealm صدمه بزنند. پروسه با قطع کردن سر «شیناک» آغاز میشود که این مسئله منجر به آن میشود تا Kronika، مادر شیناک و نگهدار زمان، تصمیم بگیرد تا تاریخ را از نو نوشته و ریدن را به کلی از صفحهی تاریخ محو کند. در همین حال ریدن و در کنار دیگر شخصیتهای معروف مجموعه مثل کسی کیج، سونیا بلید و جکی بریگز بهسراغ از بین بردن کیتانا و لو کنگ میروند ولی در نهایت، سونیا جان خود را از دست میدهد و کیتانا و لو کنگ هم به کرونیکا میپیوندند. کم کم پای دیگر شخصیتهای نام آشنای مجموعه هم به داستان باز میشود و در کنار آن، نمونههای جوانتر بسیاری از شخصیتها هم از یک دنیای موازی وارد داستان میشوند. اگرچه این چند خط توضیح ممکن است برای شما اندکی گیجکننده جلوه کند، ولی داستان بازی روایت بسیار خوبی دارد و در تمامی لحظات شما میدانید که چه اتفاقاتی در حال رخ دادن است و میان یکسری اتفاق از هم گسسته و به هم ریخته رها نمیشوید. در حالی که داستان بازی ممکن است کمی کلیشهای بهنظر برسد، ولی با توجه به اینکه با یک عنوان در سبک فایتینگ سر و کار داریم اتفاقا پیچ و خمهای جالبی هم دارد و پایانبندی مناسب آن هم از جمله مواردیست که ما را نسبتبه آیندهی این مجموعه و حتی دیگر پروژههای احتمالی در دست توسعه توسط استودیوی Netherrealm امیدوار میکند. کات سینهای باکیفیت، رمز موفقیت ندررلم در روایت یک داستان درگیرکننده بوده و تجربیات گرانقدری که این استودیو از دو عنوان MK X و Injustice 2 به دست آورده به وضوح در هرچه بهتر به تصویر کشیدن داستان بازی حاضر، نقش داشته است. نکته قابل توجه آنجاست که بخش داستانی Mortal Kombat 11 نه آنقدری طولانی میشود که مخاطب را خسته کند و نه آن قدری کوتاه است که بهشکلی عجولانه داستاناش را روایت کند. همهچیز در بخش داستانی این عنوان حساب شده است و همین قضیه، باعث شده تا با یک فایتینگ جذاب از لحاظ داستانی طرف باشیم.
گیمپلی هنوز به قوت سابق سرگرمکننده و سطح بالاست. علیرغم این که کلیت گیمپلی تا حد زیادی وفادار به ریشههای سری است، ولی تغییراتی هم در آن ایجاد شده که در راستای استراتژیکتر شدن مبارزات هستند. طرفداران مورتال کامبت میدانند که بر خلاف برخی دیگر از فایتینگهای بازار، با فشردن بینظم دکمهها (یا همان Button Smashing) نمیتوانند به پیروزی برسند و همهچیز در آرایش منظم ضربات در کنار هم برای ایجاد کمبو و استفادهی به موقع از قابلیتهای ویژه نهفته است. قبلا هم مورتال کامبت همینقدر تاکتیکی دنبال میشد ولی اینجا، دو نکته حائز اهمیت است. اولین نکته، وجود یک بخش آموزشی تمام عیار در بازی است که هر کسی را، از مخاطبین جدید گرفته تا طرفداران قدیمی، به صورت کامل با بازی و مکانیزمهای آن آشنا میکند. این بخش آموزشی در واقع شما را با تمام چم و خمهای بازی آشنا کرده و این امکان را به شما میدهد تا متوجه شوید که چگونه باید از قابلیتهای مختلف بازی در کنار یکدیگر برای از بین بردن رقبا استفاده کنید. با گذراندن یکی دو ساعت در این بخش، به خوبی یاد میگیرید که چطور میتوان ضربات را به هم متصل کرد و چگونه میتوان در مقابل ضربات دشمن، به خوبی دفاع کرد. از حرکات سادهتر گرفته تا مکانیزمهای پیچیدهتر مورتال کامبت ۱۱، همگی در بخش آموزشی بازی گنجانده شدهاند و حتی حرکات مربوط به شخصیتهای بازی را هم میتوان در این بخش تمرین کرد.
دیگر نکته مربوط به ویژگیهای ریز و درشت گیمپلی بازی است. اکنون دو نوار در بازی وجود دارد؛ یکی هجومی و دیگری تدافعی. اول به سراغ تدافعی برویم. نوار تدافعی بازی همان نقش Breaker را ایفا میکند و با کمک آن شما میتوانید وقتی که حریف در حال اجرای یک کمبوی طولانی و خطرناک روی شماست، شانسی برای متوقف کردن آن و بیرون آمدن از مخمصه داشته باشید. این نوار به دو نیم تقسیم شده و هر بار استفاده، یک نیم از آن را خالی میکند. به مرور این نوار پر میشود. نوار هجومی هم به شما کمک میکند تا یک کمبوی طولانیتر خلق کنید و بتوانید برای مدت بیشتری ضربات خود را به حریف بزنید. این نوار هم دو نیم دارد و به مرور پر میشود. نکته اساسی این است که این دو نوار جدا از یکدیگر و البته Fatal Blows عمل میکند. Fatal Blows در اصل همان حرکات ویژهی هر شخصیت هستند که در نسخهی قبلی از آنها تحت عنوان X-Ray Moves یاد میشد. اکنون تمرکز روی اکس-ری کم شده و کاربرد این فنون مخصوص هم اندکی فرق پیدا کرده است. اگر یادتان باشد در مورتال کامبت ۱۰ حرکات اکس – ری در طول بازی تا بیش از یک بار هم قابلیت استفاده داشتند و برای بهره بردن از آنها، لازم بود تا نوار مربوط به آن را شارژ کنید. اینجا خبری از شارژ شدن نوار و اینها نیست. هر شخصیت، فقط و فقط یک بار در طول مبارزه در صورتی که تنها مقدار مشخصی از نوار سلامتیاش باقی مانده باشد میتواند از Fatal Blow مخصوصاش استفاده کند. این قضیه باعث شده تا هر گیمر بداند که فقط و فقط یک بار قرار است از این قابلیت استفاده کند پس میتواند با مدیریت مبارزه و استفاده بهینه و به موقع از آن، حتی جریان مبارزه را به کلی تغییر دهد. در بازی شاهد Krushing Blows هم هستیم که در واقع فنونی خاص را به شکلی سینمایی به تصویر میکشد و در حالت خاصی میتوان آنها را فعال کرد، چیزی تقریبا شبیه به Brutalities. فارغ از این مسائل که تاثیر خاص خود را روی گیمپلی بازی گذاشتهاند، شاهد بازگشت قابلیت Mercy هم هستیم که به فرد بازنده امکان این را میدهد که با مقدار کمی از نوار سلامتی به مبارزه ادامه دهد.
یکی دیگر از جنبهّهای بازی که روی آن تاکید زیادی شده، امکانات مربوط به بخش شخصیسازی شخصیتهاست. بهشخصه با اینکه خیلی طرفدار شخصیسازی پرجزئیات در بازیهای اینچنینی نیستم، ولی منکر جذابیت بالای چنین امکاناتی هم نمیشوم و از آن جایی که با یک بازی فایتینگ طرف هستیم که تا مدتها میخواهد مهمان خانههای خریداران باشد، وجود این قابلیتها میتواند آن را متنوع و تازه نگه دارد. سیستم شخصیسازی MK11 تلفیقی از ویژگیهای مشابه نسخهی قبلی و سیستم Gear بازی Injustice 2 است. چندین و چند اسکین و آیتم تزئینی برای هر شخصیت وجود دارد و برخی آیتمهای دیگر هم هستند که تغییراتی را در گیمپلی هر شخصیت ایجاد میکنند مثل فنون جدید، و این بهشدت جذاب بهنظر میرسد. با این حال، شاید بزرگترین مشکل بازی هم البته از همین سیستم شخصیسازی آب میخورد. در حالی که برخی از آیتمهای مرتبط با شخصیسازی را میتوانید با به اتمام رساندن بخش داستانی بازی به دست بیاورید، ولی بخش عمدهی آنها در دو مود Krypt و Towers of Time نهفتهاند. در بخش Krypt شما در جزیرهی Shang Tsung به کاوش خواهید پرداخت و صندوقچههای مختلفی را باز خواهید کرد که هر کدام حاوی آیتمهای خاصی است. مشکلی که این صندوقچهها دارند، این است که اکثرشان محتویاتی تصادفی دارند و این قضیه باعث میشود که خیلی اوقات شما مجبور شوید پولهایی که به زحمت درآوردهاید را صرف صندوقچههایی کنید که از محتویات آنها بیخبرید و وقتی باز میشوند، متوجه میشوید چیزهایی در آنها بوده که اصلا نمیخواستهاید! این قضیه باعث میشود تا خیلی اوقات برای به دست آوردن آیتمهای دلخواه مجبور شوید روی به Grind بیاورید که میتواند برای خیلیها خستهکننده باشد. در بخش Towers of Time هم گاها به برجهایی برمیخورید که سختی آنها در قیاس با بقیه اصلا توازن ندارد و این قضیه میتواند اندکی توی ذوق مخاطب بزند. در اینکه مبارزات سخت در مورتال کامبت ۱۱ میتواند لذتبخش باشد هیچ شکی نیست، ولی بعضی اوقات سختی بیش از حد برخی مبارزات اعصابخردکن میشود. دو بخش Krypt و Towers of Time در کنار بخش آنلاین مناسب، باعث شدهاند تا ارزش تجربه MK11 حسابی بالا برود و بتوان تا مدتها با آن سرگرم شد. در بخش آنلاین با سرورهای مناسبی طرف هستیم. بهشخصه در هنگام تجربهی بازی بهٌصورت آنلاین به مشکل خاصی برنخوردم و گزارشهای منفی چندانی هم از سمت دیگر گیمرهای ایرانی در مورد وضع سرورهای بازی وجود ندارد.
واقعا انتظار نداشتم که نسخهی بعدی مورتال کامبت (که یک نسخهی نسل هشتمی از آن در سال ۲۰۱۵ منتشر شده بود) تا این حد پیشرفت گرافیکی داشته باشد. همهچیز در بهترین حالت ممکن قرار دارد و از لحاظ بصری از همان اولین مبارزه شما در بازی غرق خواهید شد. شاید حتی باورتان نشود که در ساخت بازی هنوز هم از موتور گرافیکی آنریل انجین ۳ استفاده شده و این مسئله نشان میدهد که سازندگان چقدر روی سبک و سنگین کردن این موتور برای بهینهسازی آن کار کردهاند. تماشای مبارزات خونین مورتال کامبت ۱۱ از لحاظ بصری لذتبخش است. رنگهای به کار رفته در بازی تماما در خدمت القای آن حس خشونتطلبی فانتزی هستند و پالت رنگی بازی کاملا با حال و هوای آن همخوانی کامل دارد. بازی بدون مشکل خاصی اجرا میشود و از لحاظ فنی روی کنسول پلیاستیشن ۴ با نقص به خصوصی مواجه نشدیم. همچنین مورتال کامبت ۱۱ اولین نسخه از این سری برای نینتندو سوئیچ است و گویا روی آن کنسول هم عملکرد گرافیکی بازی تحسینبرانگیز بوده. از لحاظ صداگذاری، کار صداپیشگان بهمانند انتظار بسیار مطلوب بوده و به خوبی از صدای هر شخصیت و نحوهی حرف زدن او میتوان به روحیات و خلق و خوی او نیز پی برد. همچنین بازی از لحاظ تعداد شخصیت هم عملکرد کاملا خوبی دارد و در آینده هم تعدادی مبارز دیگر به بازی افزوده خواهد شد و کاتالوگ شخصیتها بیش از پیش گسترده میشود.
مورتال کامبت ۱۱ معجونی استثنائی برای تمامی کسانی است که به بازیهای Netherrealm عشق میورزند. استودیوی ندررلم توانسته با ایجاد تغییراتی مثبت در گیمپلی بازی، آن را درگیرکنندهتر از همیشه جلوه دهد و اندک بهبودهای به وجود آمده باعث شده تا مبارزات حساستر و تاکتیکیتر از همیشه پیگیری شوند. MK 11 یک بنچمارک برای فایتینگهای غربی است و نشان میدهد که میتوان با ایجاد حداقل تغییرات، کاری کرد تا گیمپلی بازی نسبتبه قبل متفاوتتر جلوه کند. با توجه به وعدههای ندررلم مبنی بر پشتیبانی طولانی مدت از بازی، بهراحتی میتوان این عنوان را به تمام کسانی که به دنبال یک فایتینگ باارزش میگردند که مدتها با آن سرگرم شوند توصیه کرد.
مورتال کامبت ۱۱ معجونی استثنائی برای تمامی کسانی است که به بازیهای Netherrealm عشق میورزند. استودیوی ندررلم توانسته با ایجاد تغییراتی مثبت در گیمپلی بازی، آن را درگیرکنندهتر از همیشه جلوه دهد و اندک بهبودهای به وجود آمده باعث شده تا مبارزات حساستر و تاکتیکیتر از همیشه پیگیری شوند. MK 11 یک بنچمارک برای فایتینگهای غربی است و نشان میدهد که میتوان با ایجاد حداقل تغییرات، کاری کرد تا گیمپلی بازی نسبتبه قبل متفاوتتر جلوه کند. با توجه به وعدههای ندررلم مبنی بر پشتیبانی طولانی مدت از بازی، بهراحتی میتوان این عنوان را به تمام کسانی که به دنبال یک فایتینگ باارزش میگردند که مدتها با آن سرگرم شوند توصیه کرد.
داستان و روایت مناسب
صداگذاری مطلوب
گرافیک چشمنواز
گاهی اوقات سختی Towers of Time بالانس بهنظر نمیرسد
سلام . آیا برای ذخیره پول داخل بازی و جوایزی که در بخش داستانی mk11 به دست میاریم باید به اینترنت وصل باشیم ؟