تقریبا یک سال پیش، بازی Resident Evil 2 به صورت کامل و با دوربین سوم شخص بازسازی شد؛ یک تجربهی کلاسیک دوست داشتنی در سبک ترسناک و بقا. اکنون پس از یک سال، نسخهی سوم این فرنچایز بازسازی و در کنار یک بازی مجزای چندنفره تحت عنوان Resident Evil: Resistance منتشر شده است. حال پرسش این است که Resident Evil 3 Remake تا چند حد توانسته تجربهی بیست سال پیش را با استانداردهای روز مدرن ساخته و تجربهی خوبی ارائه دهد؟ تا ادامهی مطلب و پاسخ این پرسش، با ما همراه باشید.
شهر “راکون سیتی” (Raccoon City) در آشوب به سر میبرد. پس از شیوع T-Virus شهر مملوء از زامبیها شده و هرج و مرج در خیابانها موج میزند! در همین هیاهو، یک موجود بیولوژیکی کشنده به نام Nemesis-T Type نیز در شهر پرسه زده و در حال حاضر، هدف اصلی وی هم شخصیت “جیل ولنتاین” (Jill Valentine)، عضو سابق تیم Special Tactics and Rescue Service (که به اختصار S.T.A.R.S نوشته میشود) است. در ادامه، جیل با شخصیت “کارلوس الیویرا” (Carlos Oliveira) عضو تیم نظامی Umbrella Biohazard Countermeasure Service یا به اختصار U.B.C.S، ملاقات میکند و ماجراجویی این دو شخصیت در ساعات نهایی شهر راکون سیتی، آغاز خواهد شد.
داستان Resident Evil 3 از نگاه هر دو شخصیت جیل و کارلوس روایت میشود؛ منتها این بار برخلاف Resident Evil 2، خط داستانی هر دو شخصیت قابل بازی با یکدیگر ترکیب شده و در یک دور روایت میشوند. این مسئله باعث شده تا در Resident Evil 3 شاهد یک تجربهی منسجم و سینماتیکتر باشیم، اما به قیمت کاهش مدت زمان گیمپلی بازی! بازی تقریبا ۶ ساعت گیمپلی دارد که البته اگر از بازیکنان حرفهای این سری باشید، میتوانید در مدت زمان بسیار کوتاهتری بازی را به اتمام برسانید. هرچند که Resident Evil 3 با عنوان چندنفرهی Resident Evil: Resistance در یک پکیج به فروش میرسد اما همچنان یک تجربهی ۶ ساعته که برخلاف نسخههای پیشین تنها دارای یک سناریو است، چندان کافی نیست.
عنوان Resident Evil 3 یک بازی اکشن و سینماتیک با المانهای بقا و مقداری عنصر ترس است. بازی از هر لحاظ نسبت به دو نسخهی پیشین خود، اکشنتر و سریعتر شده و تجربهی خطیتری را ارائه میدهد. این مسئله در قسمتهای مختص شخصیت جیل چندان پررنگ نیست و ما همچنان میتوانیم حال و هوای مشابه با تجربهی Resident Evil 2 را در این بخشها حس کنیم اما قسمتهایی از بازی که حول شخصیت کارلوس هستند، بسیار اکشنتر طراحی شدهاند و بازی عملا به یک تجربهی زامبی-کشی تبدیل میشود. این مسئله شاید به خودی خود ویژگی منفیای نباشد اما مشکل اینجاست که مکانیزمهای Resident Evil 3 متناسب با یک بازی کاملا اکشن طراحی نشدهاند و بخشهای اکشن مختص به کارلوس، که چیزی شبیه به بستههای الحاقی Resident Evil 2 هستند، یک تجربهی نچسب و گاها خستهکننده را ارائه میدهند. البته سازندگان سعی کردهاند تا با افزودن قابلیتهایی به دو شخصیت کارلوس و جیل، بازی را با حال و هوای اکشنش متناسب سازند اما متاسفانه تمامی این اقدامات برای بخشهای مختص به کارلوس کافی نبودهاند.
عنوان Resident Evil 3 تقریبا ارزش تجربهی مجدد نسبتا خوبی دارد، اما به چه صورت؟ خب در بازی تعداد قابل توجهی چالشهای مختلف وجود دارد؛ از تمام کردن بازی روی درجه سختی خاصی گرفته تا کشتن تعدادی از دشمنان با یک اسلحهی خاص. هر کدام از چالشها مقداری امتیاز به شما میدهند که شما با استفاده از این امتیازها، میتوانید از قسمت “فروشگاه” در منوی اصلی، لوازم مختلفی خریداری کنید. این لوازم شامل لباس، سکههای کمک کننده در گیمپلی، اسلحههای جدید، سلاحهایی با تیر بینهایت و یا حتی آیتمهای کلیدی میشوند. بنابراین شما با هر بار تمام کردن بازی و انجام چالشهای مختلف، امتیازات بیشتری کسب کرده و ابزار بیشتری خریداری میکنید و در دور بعدی بازیتان، تجربهی جذابتر، لذتبخش و البته سریعتر را خواهید چشید! این فرمول باعث شده تا ارزش تجربهی مجدد بازی افزایش یابد و بازیکن ترغیب شده تا درجه سختیهای بالاتری را تجربه کند و رکوردهای بهتری در مدت زمان مصرف شده در به اتمام رساندن بازی را به ثبت برساند.
عامل دیگری که در شیرین ساختن تجربهی مجدد بازی نقش دارد، معماری فوقالعادهی بازی است! معماری محیطهای Resident Evil 3 شاید در مقایسه با نسخهی اول و دوم حرف چندانی برای گفتن نداشته باشد چرا که بازی بیشتر روی ارائهی یک تجربهی سینماتیک و خطیتر تمرکز دارد اما با این حال بیشتر قسمتهای بازی در یک محیط خاص روایت میشوند که معماری پیچیدهی بسیار خوش ساختی دارد. اما منظورمان از معماری خوب دقیقا چیست؟ خب ببینید زمانی که Resident Evil 3 را برای اولین بار تجربه میکنید، در محیطهای پیچیده و مارپیچمانند بازی سردرگم خواهید بود. شما بارها در اتاقهای مختلف خواهید گشت تا آیتمهای کلیدی، مهمات، و لوازم به درد بخور دیگری پیدا کنید و راه خودتان را از این پیچ و خمها بیابید؛ و وقتی که بالاخره مسیرتان را پیدا میکنید، حس رضایت بسیار شدیدی را حس خواهید کرد. سپس دفعات بعدی که بازی را تجربه میکنید، بهتر و راحتتر میتوانید مسیرتان را پیدا کنید و پازلهای بازی را با سرعت بیشتری حل میکنید و در نهایت بازی را در مدت زمان کمتری به پایان خواهید رساند. همین مسئله به تنهایی یکی از جذابترین ویژگیهای عنوان Resident Evil 3 است که اگرچه فاقد جادوی Resident Evil HD یا Resident Evil 2 Remake میباشد، اما همچنان معماری فوقالعادهای را دارد.
فارغ از بحث معماری و پیچیدگی محیطها، طراحی و تنوع خود محیطها نیز فوقالعاده است. با توجه به روند خطی و نقل مکان به محیطهای مختلف، در Resident Evil 3 شاهد محیطهای متنوع با طراحی زیبا و فوقالعادهای هستیم؛ از خیابانهای شهر و فاضلاب راکون سیتی گرفته تا بیمارستان و قسمتهای مخفی آن! همچنین در این بازی شاهد برخی از محیطهای دنیای Resident Evil 2 نیز میباشیم؛ از جمله بخشهایی از ادارهی پلیس و خیابانهای اطرافش.
بازی در زمینهی نمایش خون و خشونت، مثل همیشه هیچ تعارفی ندارد. شما زامبیها و دیگر دشمنان موجود در بازی را یکی پس از دیگری متلاشی میکنید و با صحنههای خونین و تهوعآور مختلفی مواجه خواهید شد. محیطهای بازی به شدت میتوانند خونین و قرمز رنگ باشند. در برخی از قسمتها هم، مردم عادی و ساکنان شهر را در بدترین وضع ممکن در شرایط نابسامان شهر راکون سیتی مشاهده خواهید کرد… علاوه بر این، موسیقیهای بازی نیز بسیار عالی و متناسب با محیطهای بازی ساخته شدهاند؛ به ویژه در قسمتهای مخصوص به نمسیس که آهنگهای بازی به شدت با خلق و خوی آن بخشها سازگاری دارند.
عنوان Resident Evil 3 توسط موتور RE Engine که در ساخت دو بازی Resident Evil 2 Remake و Resident Evil 7: Biohazard استفاده شده، توسعه یافته است. گرافیک و جلوههای بصری بازی همانند نسخه بازسازی شدهی شماره دوم، چشمگیر و فوقالعاده هستند و انیمیشنهای بازی نیز با جزئیات بسیار خوب و روان طراحی شدهاند. علاوه بر این، بازی روی کنسولهای میان نسلی نیز از آپدیت گرافیکی ویژهای برخوردار است. نسخهی مختص کنسول Xbox One X با رزولوشن 4K و نرخ فریم ۶۰ اجرا میشود و دارای رنگ پردازی HDR نیز میباشد. به طور کلی، تجربهی نهایی بازی بسیار خیرهکننده و روان است و در زمینههایی مثل نورپردازی، کیفیت بافتها و رنگپردازی و افکتهای محیطها خروجی فوقالعادهای دارد. اما متاسفانه Draw Distance بازی چندان جای تعریفی ندارد؛ به ویژه با توجه به وسیع بودن برخی از قسمتهای بازی، این مسئله کاملا توی ذوق میزند. به عنوان مثال، زمانی که با فاصلهی زیاد به دشمنان نگاه کنید یا به آنها شلیک کنید، با انیمیشنهای کند و خندهداری مواجه خواهید شد!
درحالی که جیل و کارلوس شخصیتهای اصلی داستان هستند، بیشتر تمرکز بازی روی Nemesis، آنتاگونیست این نسخه، میباشد. در طول بازی بارها با نمسیس برخورد خواهید داشت و تقریبا تمامی هیجان و لحظات نفسگیر بازی، در این بخشها نهفته است! شما در طول بازی چندین بار با نمسیس مقابله میکنید؛ اکثر اوقات باید از دست او فرار نمایید اما بعضی وقتها هم چارهای جز مبارزه و تلاش برای نابودی او ندارید… !

در Resident Evil 3 به واسطهی نمسیس چندین فرار و گریز مهیج و تعداد قابل توجهی باسفایت هیجانانگیز آماده شده است. به لطف گیمپلی روان بازی و قابلیت Dodge شخصیت جیل، نبردهای Nemesis بسیار هیجانانگیز و لذتبخش هستند. اما متاسفانه جدا از باسفایتها، سایر رویاروییهای نمسیس به فرار و گریزهایی مملوء از ستپیسهای آنچارتدی محدود میشوند و به لطف مدت زمان کوتاه بازی، شخصیت نمسیس آنطور که باید، نمیتواند حس ترس و خوفناکی خود را به بازیکن القا کند؛ چیزی که در Resident Evil 2 با Mr. X به بهترین شکل پیاده سازی شده بود. از طرف دیگر، کاوش در محیطها، جمعآوری آیتمهای کلیدی و پازلهای به طرز قابل توجهی نسبت به Resident Evil 2 Remake کمتر شدهاند، که در نتیجهی سپری کردن وقت کمتر در محیطها، رویاروییهای کمتری هم با نمسیس خواهید داشت و این موضوع، عدم استفاده از پتانسیل شخصیت نمسیس را دوچندان میکند.
یکی از مواردی که ممکن است بیشتر از همه بازیکنان هاردکور نسخههای کلاسیک بازی را آزار دهد، قسمتهای حذف شدهی بازی هستند. به عنوان مثال، برخی از صحنههای نمادین بازی حذف شدهاند یا تغییر یافتهاند. به عنوان مثال، روایت داستان شخصیت Brad این بار متفاوت است و حضور شخصیت Barry نیز کاملا از بازی حذف شده است. علاوه بر این، بسیاری از پازلهای چالش برانگیز بازی نیز در نسخهی بازسازی شده حذف شدهاند و یا دیگر الزامی نیستند. مثلا معمای نمونهی آب در Dead Factory دیگر در بازی وجود ندارد یا معمای ساعت دیگر اجباری نیست، بلکه فقط آیتمهای کاربردی خوبی در ابتدای بازی به بازیکنان میدهد. برخی از محیطهای بازی نظیر The Press Office یا City Hall و یا The Raccoon City Park نیز در نسخهی بازسازی شده وجود ندارند. در نتیجهی حذف شدن برخی مناطق، دشمنانی که در آن محیطها وجود داشتند هم از بازی حذف شدهاند. در نهایت، ریمیک Resident Evil 3 برخلاف نسخهی اصلی، تنها یک پایان دارد.
بازی Resident Evil 3 Remake به تنهایی یک بازی خوب و لذتبخش با ارزش تکرار مجدد بالاست که با معماری فوقالعاده و گیمپلی درگیرکنندهی خود، میتواند بازیکنان را برای ساعتها سرگرم نگه دارد. اما عدم وجود تعادل بین قسمتهای مختص به بقای ترسناک و بخشهای اکشن، باعث شده تا بازی تمرکز بیش از حدی روی ارائهی یک تجربهی اکشن سینماتیک داشته باشد. در نهایت Resident Evil 3 یک بازی خوب است، نه یک Resident Evil کلاسیک که اکثر طرفداران خواهانش هستند.

گرافیک چشمگیر و خیرهکننده
سیستم مبارزات خوشساخت
باسفایتهای مهیج و نفسگیر
ارزش تجربهی مجدد بالا
تعداد پایین پازلها
تمرکز بیش از حد بر مراحل اکشن در بخشهای کارلوس
متکی بودن اکثر قسمتهای مختص نمسیس به ستپیسهای سینماتیک