سری Dark Souls از آن فرنچایزهای تاثیرگذار دنیای بازیهای ویدئویی است و ردپای آن را در بسیاری از بازیهای دیگر میتوان دید. یکی از استودیوهایی که بهنظر خیلی علاقهمند به ساختهی «فرام سافتور» (From Software) است، «دک ۱۳» (Deck13) نام دارد. این استودیوی آلمانی در سال ۲۰۱۴ با بازی Lords of the Fallen ارادت خود را به Dark Souls نشان داده بود و این سنت را بعدتر با The Surge ادامه داد. حالا، دومین نسخه از The Surge به بازار عرضه شده و دقیقا به مانند دو بازی دیگری که بالاتر به آنها اشاره کردیم، یک تجربهی جالب و سرگرمکننده است که ایرادات خاص خود را دارد و همین باعث میشود تا نتوانیم آن را در زمرهی بهترینهای سال قرار دهیم.
راستش را بخواهید، اگر به دنبال یک داستان درگیرکننده هستید، The Surge 2 انتخاب چندان خوبی برای شما نیست. این را از همین ابتدای متن در ذهن خود بسپارید. شاید با خود بپرسید یک نقشآفرینی با یک داستان نهچندان جالب چه ارزشی دارد، که در پاسخ باید گفت The Surge 2 گیمپلی خوبی داشته و به لطف آن خودش را بالا میکشد، ولی به هر حال به عنوان یک نقشآفرینی داستان خیلی خوبی ندارد. بازی در شهر Jericho City جریان دارد که دچار یک سری وقایع دهشتناک شده و زندگی انسانها روی آن حسابی به خطر افتاده است. شما در نقش یک شخصیت بینام، از یک زندان کار خود را شروع خواهید کرد و رفته رفته، باید علاوهبر یادآوری گذشتهی خود (بله، شخصیت شما مطابق همان کلیشهی قدیمی، چیزی از گذشته به یاد نمیآورد!) به کشف اطلاعاتی پیرامون این شهر و اتفاقاتی که در آن در حال رخ دادن است بپردازید. مشکلی که وجود دارد، این است که شما همیشه یک قدم از بازی جلوتر هستید. همهچیز را میتوان حدس زد و داستان بازی پیچ و خم خاصی ندارد. یک داستان کلیشهای با یک روایت کاملا معمولی همراه شده و از این ترکیب، نمیتوان انتظار یک معجزه داشت.
علیرغم داستان نه چندان جالب، گیمپلی The Surge 2 نقطه قوت بزرگ آن است. در حالی که نسخهی قبلی هم توانسته بود با گیمپلی خوبش طرفدارانی را برای خود دست و پا کند، نسخهی دوم هم با پایبندی به همان هستهی اصلی گیمپلی و گسترش آن با اضافه کردن انیمیشنها و تجهیزات و ارتقاهای جدید، توانایی این را دارد تا مخاطب را مجذوب نماید. اساسا گیمپلی بازی شباهتهای زیادی به نقشآفرینیهایی چون Dark Souls دارد. شما یک نوار استقامت (Stamina) دارید، ضربات سبک و سنگین میتوانید به دشمن وارد نمایید، میتوانید جاخالی دهید یا ضربات دشمنان را دفع (بلاک) کنید و طبیعتا باید برای پیشروی در مراحل، دشمنان را از میان بردارید. کلیت گیمپلی همینقدر ساده است، ولی چیزی که آن را جذاب میکند، ترکیب سیستم مبارزات اعتیادآور بازی و سختی بیحد و حصر آن است. سیستم مبارزات بازی به لطف حملات سنگین دشمنان و انیمیشنهای جذاب، حسابی شما را با خود درگیر میکند.
بازی با الگوبرداری از Dark Souls، بسیار چالشبرانگیز از آب درآمده است. همان باس اول بازی به شما یادآوری میکند که از قدمزنی در پارک خبری نیست و تک تک دشمنان بازی قرار است شما را به چالش بکشند. خیلی اوقات از یک دشمن معمولی در بازی شکست میخورید و باید کار خود را مجددا آغاز کنید. بازی شما را عادت میدهد تا درست Parry کردن را بیاموزید، نوار استقامت خود را به خوبی زیر نظر داشته باشید و در ضربه زدن به دشمنان هم حریص نشوید. همهی اینها را در Dark Souls هم دیدهایم. با این که بازی واقعا دشوار است، ولی ارتقاهای مناسبی که برای شخصیت شما در نظر گرفته شده و میتوانید آنها را فعال کنید، که باعث میشود تا عدالت بیشتر برقرار شود و با دست بازتری بتوانید به دشمنان یورش ببرید. انواع و اقسام اسلحهها با انیمیشنهای مختلف هم آمادهاند تا در قطعه قطعه کردن دشمنان، حس خوبی را به شما منتقل کنند.
از لحاظ صداگذاری بازی عملکردی کاملا معمولی دارد. خیلی تعریف خاصی از این جنبه از بازی نمیتوان کرد و موسیقیهای بازی هم به همین ترتیباند. در واقع، هیچ کدام از موسیقیهای بازی آنقدری جالب نیست که شما را وادار کند به دنبال نام آهنگساز بازی بگردید. از لحاظ بصری، به شخصه خیلی با بازی مشکل نداشتم ولی چیزی هم شگفتزدهام نکرد. بازی به هیچ وجه خالی از اشکال اجرا نمیشود و با این که جنبههای بصری آن خیلی شگفتآور نیستند، هنوز هم یک سری باگها و مشکلات فنی روی اعصابتان میرود. معماری دنیای بازی زیاد پیچیده نیست و در حالی که این میتواند برای برخی جالب باشد، باعث شده تا لوکیشنها فاقد آن جذابیتی باشند که انتظار میروند. یک نوع حس مرده بودن در دنیای بازی وجود دارد که شاید در نگاه اول خیلی مطبوع به نظر نرسد، ولی با توجه به حال و هوای بازی و آن تم پساآخرالزمانیاش، نسبتا با آن کنار آمدم و نمیتوانم به آن ایراد خاصی وارد کنم.
علاقهی وافر Deck13 به بازیهای فرام سافتور مشهود است و این را میتوان از عناوین قبلی این استودیو به راحتی فهمید. با این حال، تلاش آنها در اضافه کردن ویژگیهای نوین به چارچوبی که Dark Souls مدتهاست تبیین کرده، نشان میدهد که سازندگان هنوز هم آن قریحهی نوآوری و خوشذوقی را دارند. بهنظر من، الگوبرداری با تقلید محض فرق داشته و قطعا محصولات Deck13 به خصوص همین بازی حاضر، آن روح اورجینال خود را دارند. اگر دلتان یک اکشن – نقشآفرینی چالشبرانگیز با گیمپلی جذاب میخواهد و انتظار داستان عجیب و غریبی هم ندارید، The Surge 2 گزینهی مفرحی است که میتوانید روی آن حساب کنید.
علاقهی وافر Deck13 به بازیهای فرام سافتور مشهود است و این را میتوان از عناوین قبلی این استودیو به راحتی فهمید. با این حال، تلاش آنها در اضافه کردن ویژگیهای نوین به چارچوبی که Dark Souls مدتهاست تبیین کرده، نشان میدهد که سازندگان هنوز هم آن قریحهی نوآوری و خوشذوقی را دارند. بهنظر من، الگوبرداری با تقلید محض فرق داشته و قطعا محصولات Deck13 به خصوص همین بازی حاضر، آن روح اورجینال خود را دارند. اگر دلتان یک اکشن - نقشآفرینی چالشبرانگیز با گیمپلی جذاب میخواهد و انتظار داستان عجیب و غریبی هم ندارید، The Surge 2 گزینهی مفرحی است که میتوانید روی آن حساب کنید.