عنوان XIII یک شوتر اول شخص جاسوسی کلاسیک است که تحت نشر کمپانی Ubisoft توسط استودیوی Southend Interactive توسعه یافت و در سال ۲۰۰۳ برای رایانههای خانگی و سه کنسول ایکس باکس و پلیاستیشن ۲ و گیمکیوب عرضه شد. این بازی، یک شوتر اول شخص منحصر به فرد بود که ایدههای جالب و جدیدی را در بخش گیمپلی و مبارزات ارائه میداد؛ و علاوه بر آن، آرت استایل کامیک بوکی در کنار گرافیک سلشیدی، تجربهی نهایی این بازی را بسیار خاص کرده بود. متاسفانه این بازی هیچ وقت به صورت مناسب ادامه پیدا نکرد و هرگز XIII 2 ساخته نشد. اما در سال ۲۰۱۹ اعلام شد که این عنوان قرار است با هزینههای کمپانی Microid و تیم استودیوی PlayMagic Ltd به صورت کامل بازسازی (ریمیک) شود. ریمیک این اثر که قرار بود در پاییز ۲۰۱۹ منتشر گردد، تا نوامبر امسال تاخیر خورد و هم اکنون برای رایانههای شخصی، کنسولهای خانگی ایکس باکس وان و پلیاستیشن ۴ و همچنین شبکهی ابری شرکت آمازون یعنی Luna در دسترس است و در سال ۲۰۲۱ برای کنسول ترکیبی نینتندو سوییچ نیز عرضه خواهد شد. بدیهی است که از سال ۲۰۰۳ تا کنون زمان زیادی گذشته و استانداردهای ژانر “شوتر اول شخص” پس از گذشت ۲ نسل تغییرات زیادی به خود دیدهاند. آیا سازندگان توانستهاند بازی کلاسیک XIII را کاملا مطابق تغییرات صنعت بازی بهبود دهند؟ آیا تجربهی این اثر در سال ۲۰۲۰ در سطح استانداردهای روز قرار میگیرد؟ برای دریافت پاسخ این پرسش، تا ادامهی مطلب و مطالعه نقد و بررسی ما از ریمیک XIII همراه باشید!
عنوان XIII یک شوتر کلاسیک استثنایی است که از همان ابتدا، حس منحصر به فردی را به بازیکن القا میکند و بوی دوران قدیم را میدهد؛ دورانی که حتی عناوین شوتر کوچکی نظیر XIII هم ایدههای جذاب و متفاوتی داشتند، هزینهی ساخت بازیها پایین بود و سازندگان ریسکپذیرتر بودند، داستانسرایی در بازیهای شوتر جدی گرفته میشد، و خبری هم از بخش مولتیپلیر، بتلرویال، پرداخت درون برنامهای و لوتباکسها نبود! داستان بازی جدی به نظر میرسد، محیطها کاملا بازسازی شده و زیبا هستند، و گرافیک سلشید بازی، حس نوستالژی عجیب و دوستداشتنیی را به بازیکن منتقل میکند. آرتاستایل بازی با آن کاتسینها و بخشهای کامیکبوکی خود، شدیدا منحصر به فرد است. حتی ظاهر شخصیتهای بازی هم یادبود دوران قدیم هستند، دورانی که نه فمنیستها از حضور یک شخصیت زن با لباس شنای نسبتا باز درون بازی جلوگیری میکردند، نه ضدنژادپرستها شخصیتهای آفریقایی – آمریکایی را به زور در بازی میچپاندند، و نه “قهرمانان عدالت اجتماعی” شعارهای حمایت از همجنسگرایان را به خورد بازیکنان میدادند. بلکه همه چیز همانطور است که باید باشد؛ شخصیتهای مناسب در جایگاههای مناسب، جایگاههایی که از یک اثر اسپیناژی سیاسی انتظار میرود و در واقعیت هم به چشم میخورد.
در ابتدا همه چیز عالی به نظر میرسد تا اینکه مکانیکهای فرسودهی بازی، به صورت بازیکن کوبیده میشوند! درحالی که محیطها و طراحیهای بازی به بهترین شکل ممکن بهبود یافته و بروزرسانی شدهاند، سیستم مبارزات و مکانیکهای بازی تقریبا تغییر چندانی نکردهاند. گانپلی بازی علیرغم بهبودهای جزئی همچنان در سطح ضعیفی قرار دارد، هدف گیری و تیراندازی اصلا نرم نیستند. تاثیر برخورد گلولهها با دشمنان نیز در بسیاری از مواقع ابدا رضایت بخش نیست، و هوشمصنوعی دشمنان دیگر از مرز ضعیفی گذشته و در یک کلمه “فاجعه” است! و به صورت کلی، اکثر مکانیکهای گیمپلی شدیدا فرسوده و غیراستاندارد هستند. این مسئله حتی در موارد ریز و جزئی مثل دکمهزنی برای دویدن، سیستم کند و غیرپاسخگوی تغییر اسلحه، و یا مکانیک استفاده از نردبان هم به چشم میخورد. به صورت خلاصه، متاسفانه با وجود مشکلات فراوان در سیستم مبارزات و مکانیکهای غیراستاندارد تاریخ مصرف گذشته، گیمپلی بازی XIII به صورت کلی در سطح بسیار ضعیفی قرار دارد و اصلا مناسب یک بازی شوتر اول شخص در سال ۲۰۲۰ نمیباشد.
حال بیایید از کهنه بودن مکانیکهای گیمپلی چشمپوشی کنیم؛ بیایید به سال ۲۰۰۳ سفر کرده و عنوان XIII با به گونهای بازی کنیم که گویی در ۱۷ سال پیش زندگی میکنیم. مکانیکهای بازی هرچقدر هم که قدیمی و کهنه باشند، لزوما “غیرقابل تحمل” نیستند، درست است؟ چرا که به هرحال هزاران بازیکن نسخه اصلی XIII را در سال ۲۰۰۳ تجربه کردند و از گیمپلی بازی لذت بردند. پس ما هم گذر زمان و پیشرفتهای صنعت بازی را نادیده میگیریم و سعی میکنیم بدین صورت از گیمپلی بازی لذت ببریم… اما متاسفانه باز هم XIII Remake با ما نامهربانی میکند!
حتی اگر مکانیکهای فرسوده و گیمپلی ضعیف بازی را نادیده بگیریم، صدها مشکل فنی موجود در نسخهی بازسازی شده، قابل چشمپوشی نیستند! اما چه مشکلاتی؟ گاهی اوقات بافتهای بازی پس از گذشت زمانِ قابل توجهای بارگیری میشوند! در بسیاری از مواقع، دشمنان و اجسادشان در زمین یا دیوارها فرو میروند! گاهی اوقات اسلحهی بازیکن غیب میشود! گاهی اوقات انیمیشنهای اشخاص در بازی خراب شده و شکلهای عجیب و غریبی به خود میگیرند! گاهی اوقات اسلحههای دشمنان در دستان خودشان نیست و فاصلهی چند متری با آنها دارند! گاهی اوقات اسلحهی بازیکن از کار میفتد و تیراندازی نمیکند! گاهی اوقات مشت زدن به دشمنان هیچ ضربهای به آنها وارد نمیکند! در ابتدای مراحل اگر بنشینید، شخصیت اصلی به درون زمین سقوط میکند! تعداد قابل توجهای از اوقات، یک مشکل فنی مانع پیشروی بازیکن در مرحله شده و وی را مجبور میکند تا مرحله را از ابتدا بازی نماید! بسیاری از اوقات، فایلهای صوتی بازی بارگیری نشده و صدای دیالوگها و یا شلیک شدن اسلحهها پخش نمیشود! (در این مواقع، باید یک بار از بازی خارج شده و مجددا وارد بازی شوید). از تمامی این موارد گذشته، در بیشتر مراحل بازی، افت فریم شدیدی وجود دارد که شرایط بازی را تقریبا روی مرز بین قابل تحمل و غیرقابل تحمل قرار میدهد؛ به عبارت سادهتر، افت فریمهای بازی را میتوان تحمل کرد و به بازی ادامه داد اما بسیار آزاردهنده هستند. نکته خندهدار دیگر این است که قابلیت پایین رفتن از نردبانها عملا در بازی وجود ندارد! و تنها راه حلی که در حال حاضر وجود دارد، این است که بازیکن از ارتفاع پریده و در وسط راه، با فشردن دکمهی A نردبان را بگیرد تا مبادا بر اثر سقوط کشته شده و با سیستم ذخیرهسازی و بارگیری افتضاح بازی، با باگها و مشکلات جدیدتر و عجیب و غریبتری مواجه شود!
بگذارید یکی از مشکلات احمقانه و بزرگی که در طول این نقد با آن برخورد کردیم را تعریف کنم. در یکی از مراحل، مسیر بازیکن توسط یک دیوار بسته شده است. این دیوار تنها با برخورد RPG دشمن میشکند و راه را برای بازیکن باز میکند. تا اینجا همه چیز برنامه ریزی شده؛ بازیکن به دیوار میرسد، مقداری با دشمنان مبارزه میکند، تا اینکه یکی از دشمنان با شلیک RPG دیوار را شکسته و راه را برای بازیکن باز میکند. اما مشکل از جایی شروع میشود که در طی نقد ما، شلیک گلولهی RPG دیوار را نشکست! و پیشروی در بازی عملا غیرممکن شد! حتی با چندین بار بارگیری آخرین فایل ذخیره هم تغییری ایجاد نشد و ما مجبور شدیم که مرحلهی مورد نظر را مجددا از ابتدا بازی کنیم…
خب از گیمپلی و مشکلات فراوان آن که بگذریم، باید اعتراف کنیم که XIII داستان و روایت جالبی دارد. در طول نسل هشت، تقریبا هیچ بازی بزرگ و باکیفیتی در سبک جاسوسی نداشتیم، به ویژه با غیبت سری Splinter Cell. اما اکنون بازی XIII مجددا یک تجربهی جاسوسی جذاب و هیجانانگیز را در دنیای اسپیناژ خود ارائه میدهد؛ جهانی مملوء از کشمکشهای نظامی، توطئههای سیاسی، دسیسه چینیهای سران قدرت، و مسائل امنیتی. داستان بازی با به قتل رسیدن رئیس جمهور آمریکا آغاز میشود و شخصیت اصلی بازی که “سیزده” (XIII) نام دارد، متهم اصلی این پرونده است، آن هم درحالی که بر اثر یک اتفاق تقریبا حافظهی خود را از دست داده است! داستان بازی به صورت کلی در سطح بسیار خوبی قرار دارد و دارای رویدادهای هیجانانگیز و اتفاقات مرموزانهی شوکهکنندهای میباشد. حتی با گذشت ۱۷ سال، قطعا داستان XIII میتواند مورد رضایت طرفداران داستانهای جاسوسی قرار گیرد.
فارغ از داستان، مورد دیگری که از بزرگترین نقاط قوت عنوان XIII محسوب میشود، بخش طراحی مراحل و محیطهای بازی است. بازی دارای تعداد بسیار زیادی از مراحل مختلف بوده که در طیف وسیعی از محیطهای متفاوت با طراحیهای متنوع و شرایط جغرافیایی مختلف پراکنده شدهاند. هرچند که مدت زمان هر مرحله کوتاه است اما تنوع موجود در محیطهای بازی واقعا شگفتانگیز میباشد! در واقع هر زمانی که ما احساس میکردیم که “خب احتمالا کل بازی را دیدهایم و بازی به همین تعداد محیط تقسیم میشود”، یک محیط جدید با طراحی کاملا متفاوت، و صد البته زیبا و ستودنی، روبرویمان ظاهر میشد! از صحراهایی با مضمون غرب وحشی گرفته تا کوههای زمستانی پوشیده از برف. در وصف زیبایی و تنوع محیطهای بازی، تنها کافیست که به تصاویر زیر بنگرید:
در بازی خبری از سیستم آپگرید اسلحه و یا به دست آوردن قدرتهای جدید نیست و شاید از این لحاظ، مبارزات بازی تنوع بسیار پایینی در طول تجربهی بخش کمپین داستانی داشته باشند؛ اما با این حال، بازی با ارائهی ماموریتهای مختلف و متنوع، در دو حالت اکشن و مخفیکاری، و در محیطهای کاملا متنوع و زیبا، تجربهی خوب و فراموش نشدنیی را در زمینهی لولدیزاین ارائه دهد. علاوه بر این، تعداد قابل توجهای از اسلحههای مختلف نیز در بازی وجود دارند که در مراحل مختلف در اختیار بازیکن قرار میگیرند. با در نظرگیری تمامی این جوانب، در نهایت باید گفت که طراحی مراحل XIII واقعا ستودنی است و شاید بتوان آن را یادبودی از دوران خوش شوترهای کلاسیک دانست. موسیقیهای بازی نیز کاملا متناسب با سبک بازی ساخته شدهاند و هیجان موجود در روند بازی را چندین برابر افزایش میدهند. صداگذاری نسخهی ریمیک نیز در اکثر موارد از کیفیت بسیاری خوبی برخوردار است.
در پایان باید گفت که XIII به طور کلی یک بازی جاسوسی لذتبخش در سبک شوتر اول شخص کلاسیک است که دارای ایدههای جالبی میباشد و حرفای خوبی برای گفتن دارد اما کمکاری سازندگان در بازسازی این اثر و مشکلات فنی فراوان نه تنها ویژگیهای مثبت این بازی را پوشانده، بلکه تجربهی نهایی بازی را به تجربهای پر از مشکلات شرمآور، آزاردهنده و گاها خندهدار تبدیل کرده است؛ درحالی که این بازی ارزشی فراتر از شرمساری حاصل از خندههای بازیکنان را دارد.
حال پرسشی که در ذهنمان ایجاد شده، این است که اصلا چنین بازسازیی چرا باید وجود داشته باشد؟ آیا قرار است ادامهی عنوان XIII ساخته شود و این ریمیک برای جذب بازیکنان جدید و آمادهسازی آنها برای نسخهی بعدی است؟ که خب این ریمیک ناقص قطعا بازیکنان جدید چندان زیادی را جذب نخواهد کرد. آیا صرفا برای طرفداران قدیمی و جذب حس نوستالژی آنها ساخته شده؟ خب در این صورت نیز یک ریمیک ناقص کاری به جز خراب کردن خاطرات بازیکنان قدیمی انجام نمیدهد! آیا صرفا برای کسب پول از فروش مجدد یک بازی قدیمی عنوان XIII را بازسازی کردهاند؟ طبیعتا چنین بازی پرمشکلی نمیتواند سودآوری چندانی داشته باشد. واقعا مشخص نیست عنوانی که ۱۷ سال عمر دارد، و طی تمام این سالها خبری از آن نبوده، و امروزه کمتر کسی آن را میشناسد، چرا باید با یک نسخهی بازسازی بسیار ضعیف و پرمشکل مجددا بازگردد!
البته سازندگان اعلام کردهاند که از وجود این مشکلات باخبر هستند و قصد دارند که در بهروزرسانیهای بعدی، تمامی مشکلات فنی موجود را برطرف سازند. بنابراین اگر قصد تجربهی این بازی را دارید، بهتر است که تا انتشار بهروزرسانیهای بعدی و برطرف شدن مشکلات فنی کمی صبر کنید. عنوان XIII قطعا ارزش تجربه را دارد، اما در شرایطی که مشکلات فنی مانع از لذت بردن از این اثر کلاسیک نشوند.
«تعدادی از باگهای بازی»
عنوان XIII به طور کلی یک بازی اسپیناژ هیجانانگیز و لذتبخش در سبک شوتر اول شخص کلاسیک است که دارای ایدههای جالبی میباشد و حرفهای خوبی برای گفتن دارد اما گیمپلی فرسوده، مکانیکهای تاریخ مصرف گذشته، باگها و مشکلات فنی فراوان، نه تنها ویژگیهای مثبت این بازی را پوشانده، بلکه تجربهی نهایی بازی را تا حد زیادی آزاردهنده کردهاند؛ درحالی که این بازی ارزشی فراتر از چنین ریمیک شرمساری را دارد...
+ طراحی عالی با لولدیزاین فوقالعاده
+ محیطهای زیبا و متنوع
+ گرافیک سلشید بسیار خوب
+ موسیقیهای مناسب
- سیستم مبارزات تاریخ مصرف گذشته
- انیمیشنهای ضعیف و بیکیفیت
- هوش مصنوعی افتضاح
- باگها و گلیچهای فراوان
- افت فریم شدید در اکثر مراحل
گرافیک بازی داشت منو وسوسه میکرد دانلودش کنم که خب باتوجه به متن و ایرادات بازی به نظرم ۶ براش زیاده
مرسی بابت نقد
بازی جذابیه ولی تو ی مرحله گیر کردم. مرحله بعد زیر دریایی که برمیگردی تو پایگاه اصلی. ی جاش هست از یه اتاق ژنراتور برق شروع میشه لامپ قرمز داره. میری جلو اون فرمانده چشمش بسته لباس آبی پوشیده میکشی کارت عبور میگیری میری تو یه اتاق دکتره میمیره دکمه قرمزه میزنی ی در بزرگ باز میشه. بعد ی عده داره تیر اندازی میکنن فرمانت جلو در آسانسور وایساده باید در باز کنه بری ادامه بازی. ولی گیر کرده هیچ کاری نمیکنه چیکارکنم