داستان بازی‌ها

داستان بازی Elden Ring

عمیق‌تر از آنچه فکر می‌کنید

داستان بازی Elden Ring در محیط آن گفته می‌شود. داستان الدن رینگ شاید برای بعضی که دقت کافی به اتفاقات محیط ندارند کمی پیچیده و نامفهوم به‌نظر برسد اما ما در ادامه به‌صورت کامل به توضیح و گفتن قصه بازی Elden Ring خواهیم پرداخت. خالق بازی Elden Ring، هیدتاکا میازاکی، داستان‌هایی می‌نویسد که منعکس کننده علایق دوران کودکی او به کتاب‌های فانتزی و تخیلی غربی است. او در آثارش از پرواز تخیل آزاد خود در این دنیاهای افسانه‌ای بهره برده است. همه بازی‌های میازاکی از Demon’s Souls در سال ۲۰۰۹ تا بازی Demon’s Souls که امسال آمده، داستان‌هایی ندارند که بر اساس فرمولی ساده و سینمایی روایت شوند. در عوض بازیکنان وسط داستان رها شده و از آن‌ها خواسته می‌شود تا تکه‌های روایت را به هم بچسبانند. این شیوه شباهت‌هایی با کتاب  شاهکار قرن بیستم یعنی Ulysses اثر جیمز جویس دارد. برای مخاطب امروزی تقریباً غیرممکن است که با اولین بار مطالعه این کتاب ساختار ظاهراً آشفته و معمایی آن را ادراک کند. به همین ترتیب بازیکنی که از آنچارتد و دیگر بازی‌های سینمایی پرفروش آمده ممکن است روایت Elden Ring را خیلی تدریجی بفهمد. چون در این بازی به‌ندرت توضیح مستقیمی وجود دارد و تلاش زیادی از سوی مخاطب لازم است تا عناصر پراکنده داستان را کنار هم بگذارد.

elden ring logo

اما نگارنده بیش از ده سال است که بازی‌های میازاکی را تجربه کرده و به سبک داستان سرایی او عادت دارد. بسیاری از بازیکنان قدیمی سری Dark Souls با جمع‌آوری و شرح داستان‌های این بازی‌های معروف و نامفهوم آشنایی کافی دارند. کانال یوتیوب VaatiVidya محبوب‌ترین آرشیودار داستان‌های میازاکی است. کانال دیگری به نام Brother’s code اخیراً شروع به تجزیه و تحلیل بازی‌های Dark Souls و Bloodborne در قالبی قابل هضم‌تر و مطابق با جدول زمانی کرده است. با این حال کانال دیگری به نام EpicNameBro هم شرح‌های دقیقی از هر بازی سولز دارد که برای بازیکنی مناسب است که می‌خواهد داستان را حین پیشرفت در بازی بداند. کانال SilverMont هم توضیحات دقیقی از هر شخصیت Dark Souls ارائه می‌دهد. از آنجایی که Elden Ring بسیار جدید است هیچ یک از این کانال‌های یاد شده هنوز هیچ توضیحی از داستان بازی ندارند. بنابراین در حال حاضر می‌خواهم در مورد آنچه در این بازی رخ می‌دهد و من می‌فهمم توضیحاتی ارائه دهد. اما قبل از این کار می‌خواهم چند نکته کوتاه در مورد چیزهایی که حین بازی باید به آن‌ها توجه کنید ارائه دهم که به من کمک کردند تا به فهم روایتی که اکنون دارم برسم. دفعه بعد که Elden Ring بازی کردید از این موارد به‌عنوان راهنمای خود بهره ببرید.

داستان بازی GTA V | شرحی کامل بر داستان بازی
خواندن

بازی Elden Ring

توضیحات آیتم‌ها را بخوانید: این کار قانون اساسیِ درک بازی‌های شبیه سولز است. هر آیتم در بازی دارای اطلاعاتی است که در بخش توضیحات آن نوشته شده. درک شما از داستان اغلب ریشه در آنچه این موارد می‌گویند دارد. برای مثال توضیحات آیتم تلسکوپ اطلاعاتی در مورد محفل طلایی ارائه می‌دهد که جناحی در دنیای بازی Elden Ring است. این به ما می‌گوید قانون طبیعت جهان بازی که فرقه طلایی در حفظ آن می‌کوشد با مطالعات طالع بینی در تضاد بوده.

هر موجود یا چیزی به دلیلی وجود دارد: این یک احتمال قطعی است که هر دشمن و آیتمی که پیدا می‌کنید به دلیلی در یک مکان خاص قرار داده شده است. همراه با توضیحات اقلام، مکان آنان نیز سرنخ‌هایی در زمینه داستان ارائه می‌دهند. چرا آن شی آنجاست؟ آن محیط چه کاربردی می‌تواند داشته باشد؟ چرا در منطقه‌ای از جهان از یک نوع دشمن بیشتر از هر جای دیگر دیده می‌شود؟ چرا یک دشمن منحصر به فرد فقط در این مکان یافت می‌شود؟

تمام گزینه‌های دیالوگ را بررسی کنید: این بازی‌ها آثار نقش‌آفرینی کلاسیکی هستند که عملاً از شما می‌خواهند با همه صحبت کنید. اغلب پیشرفت در داستان و توسعه شخصیت‌ها زمانی اتفاق می‌افتد که شما تصمیم می‌گیرید به گفتگو با یک شخصیت غیرقابل بازی بپردازید.

جهان و ساکنان آن را بررسی کنید – چه چیزی می‌پوشند یا استفاده می‌کنند: انواع خاصی از دشمنان در یک منطقه ممکن است در منطقه دیگری از جهان کمی متفاوت به نظر برسند. برای مثال اگر با یک شوالیه جادوگر مبارزه می‌کنید احتمالاً از جناح‌های جادوگری مثل آکادمی رایا لوکاریا و خانواده سلطنتی کاریان آمده است. علاوه بر این توجه داشته باشید که چگونه هیچ ستاره‌ای در منطقه افتتاحیه بازی یعنی Limgrave وجود ندارد. این فقط یک انتخاب هنری نیست بلکه ستاره‌ها به دلیل خاصی گم شده‌اند.

داستان بازی God of War
خواندن

All Elden Ring Classes

آنچه از داستان بازی Elden Ring می‌دانیم

توجه: در حال حاضر اطلاعات قابل توجهی به‌وسیله بازیکنان از داخل بازی استخراج شده است و انتظار می‌رود در ماه‌های آینده پاسخ‌های بیشتری هم ارائه داده شوند.  این بخش جنبه‌های زیادی از داستان را پوشش می‌دهد. چند پاراگراف اول بر داستانی متمرکز خواهد بود که می‌توانید از مقدمه و تریلرهای بازی نیز به دست آورید. به‌محض اینکه به مطالب میانی و آخر بازی بپردازیم یک هشدار اسپویلر دیگر نیز ارایه خواهیم کرد.

در ابتدا می‌خواهم به شکل‌گیری برخی از خطوط داستان حماسی بازی کمک کنم اگرچه برخی از آنچه در زیر نوشته شده است بیشتر تئوری است تا واقعیت. حلقه باستانی اصلاً شبیه قصه ارباب حلقه‌ها نبوده و این حلقه یک جسم فیزیکی نیست که بتوان آن را به دست کرد. این حقله در واقع قانون طبیعیِ «سرزمین‌های میانی» است. حلقه از رون‌های (Runes) بزرگ تشکیل شده است که نحوه عملکرد جهان از جمله جنبه‌هایی مانند زندگی و مرگ را دیکته می‌کند. داستان بازی به طور عمده در مورد سرزمینی است که از نظر سیاسی از هم پاشیده است. این سرزمین توسط خدای خود رها و نظم طبیعی از تعادل خارج شده است. ملکه ماریکا اساساً خدای سرزمین‌های میانی است که توسط چیزی به نام اراده برتر تعیین شده است و فرزندان او نیمه خدایانی هستند که بر بخش‌هایی از مناطق بازی حکومت می‌کنند. اراده برتر چیزی شبیه نیرو در دنیای جنگ ستارگان است اگرچه لزوماً خیرخواهانه عمل نمی‌کند و Erdtree نیز یک درخت طلایی غول پیکر در وسط جهان است که مرکز قدرت اراده برتر محسوب می‌شود.

داستان سری بازی‌های Resident Evil
خواندن

همان‌طور که از تریلر داستانی دسامبر سال گذشته مشخص شد رانِ مرگ به نوعی در یک شب پر از مه به سرقت رفت. این منجر به قتل حداقل یک نیمه خدا به نام گادوین طلایی شد که در مقدمه بازی از او یاد می‌شود. گادوین پسر ماریکا و گادفری، اولین ارباب باستانی و مردی سلطنتی با روح شیری است که در برخی از طراحی‌های تبلیغاتی بازی دیده می‌شود. این نام‌ها و سایر نام‌ها را با دقت پیگیری کنید. زیرا بسیاری از آن‌ها مشابه هم هستند یا با یک حرف شروع می‌شوند که ممکن است باعث سردرگمی‌های اولیه شوند. تریلر داستان می‌گوید در نتیجه مرگ گادوین حلقه باستانی نابود می‌شود و حادثه‌ای که به نام درهم شکستن رخ می دهد. این شکستن حلقه توسط شخصی مرموز انجام می شود که در تریلر سال ۲۰۱۹ بازی به نمایش در آمد. بقیه داستان از میان‌پرده مقدماتی بازی بسیار واضح است. پس از واقعه شکستن، ماریکا از سرزمین‌های میانی ناپدید شده و فرزندان نیمه خدایش به حال خود رها می‌شوند. آن‌ها تصمیم گرفتند که به خاطر باقی تکه‌های شکسته حلقه باستانی بجنگند و برای به دست آوردن قدرت به نبرد هم روند که در نهایت این جنگ بدون برنده به پایان رسید. در این نبردها دو تن از قدرتمندترین جنگجوها یعنی مالنیا و راداهن به تساوی رسیدند. مالنیا به‌شدت مجروح شد و راداهن را به بیماری معروفی به نام Scarlet Rot مبتلا کرد. این عمل آن‌قدر مخرب بود که ذهن رادان را با جنون و رنج ابدی مسموم و نفرین کرد و منطقه اطراف Caelid غرق در بیماری شد.

داستان بازی Doom Eternal
خواندن

در حالی که ممکن است به نظر برسد وقایع یاد شده به تازگی قبل از شروع بازی اتفاق افتاده مهم است به یاد داشته باشید که عصری از حادثه شکست حلقه گذشته و تا زمانی که بازی شروع می‌شود می‌توانیم فرض کنیم که سرزمین میانی برای مدت طولانی از هرج‌ومرج و آشوب رنج کشیده است. بازیکن بخشی از گروهی به نام Tarnished است. اینان افرادی هستند که از برکت اراده برتر محروم شده‌اند. اما در چیزی که به نظر می‌رسد تلاشی از سوی اراده برتر برای اصلاح هرج‌ومرج ناشی از شکستن حلقه است او بار دیگر تصمیم می‌گیرد که Tarnished را مقداری برکت دهد. آنان نیز هر کدام به دلایل خاص خود شروع به بازگشت به سرزمین‌های میانه کرده‌اند. فیلم معرفی بازی چندین مورد از این شخصیت‌ها را به ما نشان می‌دهد از جمله Hoarah Loux که رئیس Badlands است. به نظر می‌رسد که برکتی که به آنان داده شده اجازه می‌دهد نه تنها یک بار دیگر در سرزمین‌های میانه سرگردان باشند بلکه توانایی جمع‌آوری و استفاده از قدرت ران‌های حلقه را هم به دست آورده‌اند. به همین دلیل است که بازیکن می‌تواند دشمنان را شکست دهد و ران‌ها که به نوعی همان امتیازات Level گرفتن در بازی هستند را جمع‌آوری کند.

بازی Elden Ring

توجه: در اینجا به نکات مهم داستانی می‌رسیم پس فقط در صورتی که حداقل به پایان بازی نزدیک شده‌اید ادامه مطلب را بخوانید.

قبل از شکستن حلقه و مرگ گادوین، ماریکا با خانواده سلطنتی همسایه کاریان، تحت نظارت رنالا، ملکه ماه کامل و رئیس آکادمی جادوگری، در حال جنگ بود. یک جنگجوی مو قرمز به نام راداگون از محفل طلایی این نبرد را رهبری کرد اما به‌سرعت عاشق رنالا شد. این زمان صلح بین آکادمی جادوگری و پیروان محفل طلایی آغاز شد و آن دو صاحب فرزندی به نام رانی شدند. ماریکا همسرش گادفری را هنگامی که تمام سرزمین‌های همسایه را فتح کرد تبعید کرد، ظاهراً به این دلیل که دیگر برای اراده برتر استفاده‌ای نداشت. سپس راداگون رنالا را ترک کرد و با ماریکا ازدواج کرد و ملکه ماه کامل را در خشم و اندوه رها کرد. به همین دلیل است که سیاه‌چال رنالا به طور آشکاری از سیستم ذخیره بازی به نام Stakes of Marika برخوردار نیست. شاید بتوان تصور کرد که رنالا از مجسمه‌های زنی که شوهرش را دزدیده بود بدش می‌آمده است. ماریکا و راداگون فرزندانی از قبیل مالنیا و همچنین میکولا داشتند. اینجاست که باید به هر یک از قراردادهای نام‌گذاری نیمه خدایان توجه داشته باشید. خوانش همه آن‌ها شبیه هم است (برای مثال گودریک و گادوین) تا نسب خدایی خویش را برجسته سازند.

داستان بازی The Last of Us
خواندن

بعد از این‌ها مرگ گادوین و شکستن حلقه قدیمی رخ می‌دهد. وقتی با رانیِ جادوگر که دختر رنالا است روبرو می‌شویم می‌فهمیم که او مالنیا و میکولا همگی در صف تصاحب کرسی قدرت ماریکا بوده‌اند. با این حال مالنیا و میکولا هر دو نفرین شده و نامناسب به دنیا آمدند و رانی نیز نسب خود را رد می‌کند. به‌زودی مشخص شد که Rune of Death توسط خود رانی و به کمک محافظ ماریکا و نگهبان رون یعنی مالیکث به سرقت رفته است. پس از آن که رانی توانست چاقوهایی بسازد که به‌اندازه کافی قدرتمند باشند تا جاودانه‌ها را بکشند از آنان در برابر گادوین استفاده شد. به دلایلی که هنوز متوجه نشده‌ایم مرگ گادوین باعث شد که ماریکا دیوانه شود و خودش حلقه را بشکند. قبلاً از گادوین به‌عنوان تنها یکی از نیمه خدایان که در آن شب به قتل رسید نام برده بودیم، دیگری خود رانی بود. ظاهراً این مراسم باعث شد روح او از بدنش جدا می‌شود.

گفتیم رانی با ماریکا نسبت دارد. به این دلیل که بزرگ‌ترین راز بازی که تقریباً در پایان فاش می‌شود این است که ماریکا و راداگون در واقع یک موجود واحد هستند. شاید بتوان تصور کرد که راداگون با رنالا ازدواج کرد تا بتواند قدرت در حال افزایش جادوگران و تمرین کنندگان جادوی قدرتمند ماه را از بین ببرد. تنها چیزی که با اطمینان می‌دانیم این است که طرف ماریکای این موجود تصمیم به شکستن حلقه گرفت، در حالی که طرف راداگونِ آن به طور هم‌زمان سعی داشت تا آن را تعمیر کند که بی‌فایده بود. انگیزه‌های رانی برای کشتن گادوین برای ما نامشخص است اما می‌توانیم تصور کنیم که او این کار را برای خنثی کردن نفوذ محفل طلایی انجام داده است. در طول بازی واضح است که بسیاری از گروه‌ها از نفوذ محفل طلایی ناراحت هستند. مشخص نیست که آیا رانی دیوانگی ماریکا و شکستن حلقه را پیش‌بینی کرده یا خیر.

داستان بازی مکس پین ۳
خواندن

سؤالات بی‌پاسخ زیادی در مورد داستان بازی Elden Ring وجود دارد، به‌ویژه در مورد شخصیت ملینا، زن روحی که پیشنهاد می‌کند بازیکن را به Erdtree راهنمایی کند و حلقه باستانی را دوباره متحد سازد. ملینا و رانی هر دو نشانه‌های چشمی مشابهی دارند، بنابراین ممکن است ارتباطی بینشان وجود داشته باشد. همچنین داستان‌های دیگری در مورد اعضای دیگر Tarnished وجود دارد که در منطقه در Roundtable Hold که محل تجمع بازی است به شما می‌پیوندند.  پس از تقریباً دویست ساعت بازی و تجربه خطوط داستانی مختلف آن برایمان واضح است که بازی Elden Ring در مورد این است که چگونه هویت ما می‌تواند جنبه‌های متضادی داشته باشد زیرا معمولاً دو یا چند بخش از وجودمان با یکدیگر در تضاد هستند. راداگون و ماریکا بارزترین مثال از این موضوع هستند اما رانی نیز مجبور شد نسب خود را در مراسمی ممنوعه پس بزند تا شروع به ترسیم سرنوشتش کند. بازی Elden Ring اثری است که از بازیکن می‌خواهد تا خود را کاملاً بشناسد، نقاط ضعف و قوتش را در قالب ویژگی‌ها، ساختارها، سلاح‌ها و ظواهر مختلف بازی تعریف و سپس درک کند. تنها از طریق تسلط بر هویت خود است که بازیکن می‌تواند دنیایش را بازسازی کند.

منبع
www.washingtonpost.com
عضویت
اطلاع از
guest

0 Comments
بیشترین رای
جدیدترین دیدگاه‌ها قدیمی‌ترین دیدگاه‌ها
Inline Feedbacks
دیدن همه دیدگاه‌ها
دکمه بازگشت به بالا
0
Would love your thoughts, please comment.x