داستان بازی Outlast

Outlast 2 یک بازی اول شخص وحشت و بقاء بوده که بازیکنان را به منطقه‌ای روستایی از ایالت آریزونا می‌برد که در آن باید به بررسی تلاش وحشت‌آوری برای قتل زن حامله‌ای که در کنار خیابان پیدا شده، بپردازند. داستان بازی Outlast 2 برای افراد نازک‌دل نبوده زیرا مملوء است از خون و خونریزی و معمایی جالب که شامل اتفاقات فوق‌العاده عجیبی می‌شود. Outlast 2 کلاً عنوانی بسیار عجیب می‌باشد و خلاصه داستان زیر شما را در درک بهتر آن یاری خواهد کرد.

اگر در تلاش هستید تا از داستان بازی Outlast، محتوای قابل دانلود Outlast: Whistleblower و Outlast 2 سر در آورید، ما تمامی موارد مورد نیاز شما برای درک وقایع عناوین ذکر شده را در اینجا جمع‌آوری کرده‌ایم. هرچند باید بگوییم که برای تجربه و درک داستان Outlast 2 نیازی نیست حتماً داستان دو نسخه قبلی آن را بدانید. در ادامه با ما در پیکسل آرتس همراه باشید.

نکته: در ادامه اسپویل‌های داستانی بزرگی از تمامی نسخه‌های Outlast مطالعه خواهید کرد. در صورتی که نمی‌خواهید داستان این مجموعه برایتان لو برود، این مطلب را ادامه ندهید.

خلاصه داستان بازی Outlast

نسخه اول از سری بازی‌های Outlast بازیکنان را در نقش گزارشگری تحقیقی به نام مایلز آپشور (Miles Upshur) قرار داده که به تیمارستان مخروبه Mount Massive Asylum نفوذ می‌کند، جایی ترد شده و مملوء از بیماران روانی و اجساد اخته شده کارکنانی که قبلاً در این تیمارستان کار می‌کردند. این بیمارستان پیش از این نیز از لحاظ بدرفتاری و درمان بیماران با روش‌های غیراخلاقی در کانون توجه قرار گرفته بود، هرچند این موارد توسط شرکت شیطانی Murkoff Corporation نادیده گرفته شده بودند. با پیشروی در داستان بازی Outlast مایلز متوجه می‌شود که بیماران قبلی این مرکز همچنان در آنجا باقی مانده و مشغول کشتن کارکنان شرکت Murkoff هستند، هرچند مایلز مجبور شده تا به تحقیقات بیشتر در این رابطه ادامه داده و کل حقیقت را کشف کند.

مایلز حضور کشیشی مبتلا به اسکیزوافکتیو (یک اختلال روانی که با فرایندهای تفکر غیرطبیعی و احساسات بدون قاعده مشخص می‌شود) به نام پدر مارتین آرکمبود (Father Martin Archimbaud) را کشف می‌نماید. پدر مارتین مدعی شده که مایلز یک «فرستاده» (اشاره به حواریون حضرت عیسی) بوده و با دستگیری او جلوی فرارش را از این تیمارستان و بیماران روانیش می‌گیرد، تا به او نشان دهد که چه کسی واقعاً مقصر اصلی این همه مرگ و میر و بقایای فعلی تیمارستان است. دلیل واقعی این اتفاقات، موجودی عجیب و غول‌آسا به نام Walrider می‌باشد.

در ادامه داستان بازی Outlast مایلز متوجه می‌شود که Walrider در حقیقت توسط یک دانشمند آلمانی به نام دکتر رودولف گوستاو ورنیک (Rudolf Gustav Wernicke)، به وجود آمده که مسئول آزمایش یک نوع درمان به وسیله رؤیا و خواب بیماران بود تا بتواند بدین وسیله نانیت‌های بسیار کوچکی را به یکدیگر متصل و به یک موجود واحد تبدیل کند. اساساً Walrider نیز چنین چیزی می‌باشد؛ این موجود توسط یکی از بیماران آزمایشات Murkoff که زنده بوده ولی در حالت کما است، کنترل می‌شود. مایلز امیدوار بود تا با جدا کردن دستگاه‌هایی که این بیمار (که بیلی نام دارد) را زنده نگه داشته بودند، باعث توقف کشت و کشتار Walrider شود، هرچند در انجام این کار ناموفق بود. نهایتاً، Walrider پس از کشتن مایلز کنترل او را برعهده گرفته و از او به عنوان میزبان جدیدش استفاده می‌کند. داستان بازی Outlast در اینجا به پایان می‌رسد.

خلاصه داستان بازی Outlast: Whistleblower

داستان بازی Outlast: Whistleblower دنبال‌کننده مهندس نرم‌افزاری به نام ویلون پارک (Waylon Park) بوده که به واسطه شرکت Murkoff در تیمارستان Mount Massive Asylum کار می‌کند. وی مسئول نگهداری و عملکرد صحیح موتور مورفوژنیک، یا در واقع همان ابزاری که دکتر ورنیک برای آزمایشات رؤیا‌پردازی شفاف در بیماران به کما فرستاده شده استفاده می‌کند، است. ویلون همان شخصی بوده که نهایتاً به مایلز ایمیل زده و از آزمایشات عجیب غریب انجام شده در Mount Massive Asylum و رفتار‌های نامناسب و شکنجه‌های صورت گرفته روی بیماران خبر داده بود.

با وجود آنکه پارک ایمیل را به صورت ناشناس ارسال کرده است، نهایتاً توسط سرپرستش جرمی بلیر (Jeremy Blaire) شناسایی می‌شود. بلیر قصد داشت تا به عنوان مجازات، پارک را در موتور مورفوژنیک قرار دهد، اما در اثنای دیوانگی ناشی از نابودی تیمارستان توسط Walrider، پارک موفق شد تا از چنگال جرمی فرار کند و در تلاش خود برای فرار از تیمارستان، تصاویر مهمی را نیز از وضعیت آن ضبط کرد. در راه خروجش، پارک اعمال خشونت‌آمیز متعددی را مشاهده نمود، از جمله بیماری به نام ادی گلواسکین (Eddie Gluskin) که خود را به اسم «داماد» می‌خواند و قصد داشت با معیوب کردن اندام‌های تناسلی سایر بیماران مرد، «عروس بی‌نقص» را به وجود آورد.

پارک تقریباً قربانی بعدی «داماد» شده بود که نهایتاً توانست از دست او گریخته و از بیمارستان جان سالم به در ببرد. وی سپس تصاویر ضبط شده خود (از شرایط بیمارستان) را برای همگان آپلود نمود که باعث نابودی شرکت Murkoff شد. داستان بازی Outlast: Whistleblower با ارسال فایل‌ها توسط پارک جهت نابودی شرکت Murkoff به پایان رسید، با وجود آنکه این عمل احتمالاً زندگی او خانواده‌اش را نیز نابود خواهد کرد.

خلاصه داستان بازی Outlast 2

داستان بازی Outlast 2 در همان دنیای Outlast و Outlast: Whistleblower رخ می‌دهد، هرچند این عنوان دنبال‌کننده شخصیتی دیگر با داستانی کاملاً متفاوت می‌باشد. بازیکنان بلیک لنگرمن (Blake Langermann) یک تصویربردار که در کنار همسر خبرنگارش لین لنگرمن (Lynn Langermann) کار می‌کند را دنبال می‌نمایند. این زوج در حال بررسی قتل زن جوان حامله‌ای بوده که هویتش هنوز مشخص نشده است. دنبال کردن پرونده این قربانی «جین دو» (Jane Doe – به قربانیان زنی که هویتشان مشخص نیست «جین دو» می‌گویند) به سقوط هلیکوپتر این زوج در منطقه سوپای از بیابان سونورا در ایالت آریزونا ختم می‌شود. بلیک طی این سانحه از لین جدا شده و باید همسرش را پیدا کرده، و در عین حال به جستجو در منطقه‌ای روستایی که مردم آن فکر می‌کنند پایان دنیا بالاخره از راه رسیده است، بپردازد.

هنگام جستجو برای همسرش، بلیک جسد خلبان هلیکوپتر را می‌یابد که پوست وی کنده شده و بدنش بر سر شاخه‌ای از یک درخت فرو رفته است، که مسلماً این اتفاق به واسطه سقوط هلیکوپتر رخ نداده. این موضوع باعث می‌شود بلیک بداند که در مکان سقوط آن‌ها جریانات مشخصاً اشتباه و بدی در حال رخ دادن است. گروهی از روستاییان به بلیک نزدیک شده و سعی می‌کنند پیش از رسیدن او به لین، بلیک را بکشند اما متأسفانه، این کابوس تازه آغاز شده است. لین درگیر مسائلی با نات (Knoth) شده که خود را یک پیامبر می‌داند. نات اصرار داشته که لین بچه‌ای از بلیک باردار بوده و بچه آن‌ها را ضدمسیح معرفی می‌کند. بدین صورت، شکاری دسته‌جمعی برای پیدا کردن لین و کشتن او پیش از آن که بچه‌اش به دنیا بیاید آغاز می‌شود.

این موضوع باعث ایجاد درگیری بین دو فرقه متعصب شده که یکی از آن‌ها دارای اعتقادات مسیحی بوده و دیگری پیروی اعتقادات مسیحی با چشمه‌هایی از مسائل شیطانی می‌باشد، که طی این درگیری لین از پیش بلیک دزدیده شده و بلیک برای پیدا کردن به جستجو و بررسی وقایع رخ داده مشغول است. با پیشروی در داستان بازی Outlast 2 مشخص می‌شود که زن حامله کشته شده ابتدای بازی، در واقع دختر نات بوده که توسط پدرش مورد سوء استفاده جنسی قرار گرفته و نهایتاً از او حامله می‌شود.

طی جستجویش، بلیک با یک کماندار کوتوله به نام لیرد (Laird) و همراهش نیک (Nick) ملاقات می‌کند. لیرد که بلیک را دزدیده، او را «مسیح اسکالد» می‌خواند. برای تبدیل شدن به چنین مسیحی، لیرد می‌خواهد تا بلیک «دوباره متولد شود». این عمل شامل به صلیب کشیده شدن بلیک و رهایی او به حال مرگ می‌باشد. مدتی بعد، بلیک شروع به دیدن توهمات می‌کند. در بخش‌های پایانی بازی توهمات بلیک بسیار شدید‌تر شده‌اند و با وجود آن که وی لین را پیدا نموده، لین مجبور می‌شود تا فرزندش را در همانجا به دنیا آورده و مدتی بعد نیز فوت می‌کند.

نات پیامبر به بلیک پیشنهاد می‌دهد تا خود جمجمه فرزنش را خرد کرده و سپس خودش را نیز بکشد، و سپس بلیک را با نوزاد تنها می‌گذارد. ما نمی‌دانیم که پس از آن چه بلایی سر نوزاد آمده یا توهمات بلیک دقیقاً چگونه هستند، و تنها نکته‌ای که می‌توان در مورد آن سخن گفت احتمال دیوانه شدن بلیک طی وقایع بازی است.

به لطف فلش‌های روشن و نورانی که در طول بازی مشاهده می‌کنید، که بخشی از برنامه شستشوی مغزی شرکت Murkoff می‌باشند، بلیک و سایر شخصیت‌ها به صورت مداوم در معرض این فلش‌های نور قرار گرفته و به واسطه سیگنال مایکرویوی ارسال شده توسط Murkoff در کل این منطقه، بیش از پیش شستشوی مغزی شده‌اند. این تئوری با اسناد پیدا شده در طول بازی همخوانی دارد. تئوری ذکر شده همچنین می‌تواند توضیحی برای این موضوع باشد که در بخش‌های قبلی بازی سایر اعضای فرقه‌ها یکدیگر را کشته یا جان خود را گرفتند. بازی پایان تاریکی دارد اما مسیر رسیدن به این پایان بسیار هیجان‌انگیز است.

حال پس از خواندن این مطلب شما می‌توانید با اطمینان بگویید که به صورت کامل از داستان بازی Outlast و وقایع نسخه‌های بعدی آن آگاه هستید. هرگاه به پایان این عنوان رسیدید، نظرات و تئوری‌های خود را در رابطه با اتفاقات رخ داده برای شخصیت بلیک با ما در بخش دیدگاه‌ها به اشتراک بگذارید.